گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

پهلوگرفته بر ساحل اقیانوس موسیقی ایران (۱)

گفتگو با رضا والی عضو هیات علمی و استاد موسیقی دانشگاه کارنگی ملون شهر پیتسبورگ آمریکا

امروزه موسیقی را از هزاران کیلومتر دورتر اما در اتمسفر ایران می‌جوید. فارغ ‎التحصیل مقطع فوق‌لیسانس آهنگسازی از آکادمی موسیقی وین در سال ۱۹۷۸ و فارغ‌ التحصیل مقطع دکترای آهنگسازی و تئوری موسیقی دانشگاه پیتسبورگ به سال ۱۹۸۵ است. نام او سالها با موسیقی معاصر عجین بوده و آثارش در ارکسترهای بزرگی اجراشده است و اکنون نیز به تجربه در موسیقی مقامی و دستگاهی ایران می‌پردازد. در موسیقی صفی‌الدین ارموی، عبدالقادر مراغی و حتی دورتر تا فارابی مشغول تحقیق و بررسی است و آخرین اثرش به نام «ارموی» اخیراً در آمریکا اجراشده یعنی در آن سر دنیا هم ردپای موسیقی ایران در آثار او مشهود است.

همچنان خود را اکسپریمنتالیست می‌داند و در قالب قطعاتش می‌خواهد زبانی برگزیند که اگرچه ارکستر موسیقی غربی آن را اجرا می‌کند اما رنگ و بوی آن از سیستم موسیقی ایران گرفته‌شده باشد. شاید نیما مثالی واضح‌کننده باشد که با زبان فارسی، شعر معاصر ایران را بنا و از سیستم عروض منفک کرد. او نیز دنباله‌رو نیماست در موسیقی.

مدتها بود نام رضا والی را به‌عنوان آهنگساز شناخته‌شده در محافل تخصصی موسیقی می‌شنیدم و می‌دانستم که سالهاست با سمت استادی در دانشگاه کارنگی ملون شهر پیتسبورگ آمریکا عضو هیات علمی و مشغول به تدریس است و در زادگاهش فقط در محافل جدی شناخته می‎شود. انتشار مجموعه آثار او در ایران با نام «سرنا» به همراه پارتیتور اثر باعث شد که برای این گفتگو تلاش کنم. پیش از روز رونمایی توانستم از طریق یکی از اساتید موسیقی با آهنگساز مجموعه سرنا ارتباط بگیرم و از خوش‌اقبالی و بخت یاری‌ام بود که باکمال میل پیشنهاد گفتگو را پذیرا شدند.

گفتگویی مبسوط که از طریق اسکایپ قریب به دو ساعت به طول انجامید و هر چه زمان بیشتر می‌گذشت عمق بیشتری می‌گرفت؛ به فضای تکنیکال نزدیک‌تر می‌شد و منی را که مشتاق شنیدن پاسخ پرسش‌هایم بودم را مشتاق‌تر می‌کرد. آنجا که از رویکرد بازگشت به موسیقی ایرانی می‌گفت و وقتی علتش را جویا شدم دلایلی آورد چون پایان مدرنیسم در موسیقی اروپا و از اقیانوس بی‌کران موسیقی ایرانی ‌گفت. و همچون یک آکادمی‌سین در جهت اثبات آن برآمد. مجموعه «خوشنویسی» که سالهاست در تولید آنها می‌کوشد گرایش این روزگار او در آهنگسازی است.

برای اویی که تحصیلاتش در وین با اوج دوران مدرنیسم در غرب پیوند خورده و سالها در حوزه موسیقی معاصر فعالیت داشته است بازگشت به سیستم موسیقی ایرانی دلایلی دارد که باید از زبان والی شنید؛ او که از دوران جوانی در ایران زندگی نمی‌کند اما جریاناتی در موسیقی را از سر گذرانیده، شخصاً تجربه کرده و به رویکردهایی رسیده که در ذیل تحولات موسیقی جهان همانند آن بوده که این اتفاقات را در ایران گذرانده است. بخش‌های کوتاهی از گفتگو با این موزیسین ۶۶ ساله را که حول محور انتشار آلبوم سرنا بود برگزیدم و به روزنامه شرق سپردم تا اکنون در مجالی دیگر این گفتگوی مبسوط را در سایت‌ تخصصی موسیقی، گفتگوی هارمونیک، منتشر نمایم.

هفته گذشته مجموعه «سرنا» از مجموعه آثار شما در ایران با سر و شکلی ویژه همراه پارتیتور آن رونمایی و منتشر شده است. درباره شکل‌گیری اثر و انتشار آن در ایران توضیح دهید که چگونه به اینجا رسید؟

این اثر سومین مجموعه‌ «خانه هنر خرد» از آهنگسازان معاصر ایران است که در قالب «پارتیتورخوانی» منتشر کرده. سرنا شامل ۳ قطعه به ترتیب زیر است:

قطعه اول «آوای کهن، خوشنویسی شماره ۱۳» است. (بعداً راجع به این نام خوشنویسی توضیح می‌دهم). قطعه دوم «سرنا، آوازهای محلی شماره ۱۷» است، قطعه سوم «مرگ آوا» هست که این سه قطعه به همراه پارتیتور قطعه و ضبط‌شده اثر در یک مجموعه منتشرشده است.

قطعه اول برای ترومپت میکروتنال و ارکستر است. ترومپت میکروتنال ترومپتی‌ست که چهار سال پیش در سال ۲۰۱۴، یا ۱۳۹۳، در شهر بوستون از طرف یکی از کمپانی‌هایی که سازنده سازهای برنجی است ساخته شد. این ترومپت یک پیستون اضافه به سه پیستون ترومپت غربی دارد. ترومپت غربی سه پیستون دارد و چون برای موسیقی غرب ساخته‌شده است این پیستون‌ها نت را نیم‌پرده پایین می‌آورد و آن پیستون چهارم نت را یک ربع پرده پایین می‌آورد. و اگر آن سه پیستون قبلی را همراه با پیستون جدید به کار ببریم می‌توانیم ۲۴ ربع پرده در یک اکتاو بنوازیم.

۱ نظر

بیشتر بحث شده است