در زمانی که گوییدو در شهر آرتزو بود، روشهای آموزش خود را توسعه داد، از جمله اقدام های او نمادگذاری استفاده از نام های اوت – رِ- می– فا – سو – لا برای نت خوانی است. از او بعنوان نمادگذار نتهای موسیقی بصورت امروزی یاد میشود که جایگزین نمادگذاری نیومتیک شد. آن چه امروز به عنوان سیستم نگارش موسیقی میشناسیم تکمیل شده ابداع های این راهب ایتالیایی است.
تکامل سیستم نگارش موسیقی آن چنان تاثیر بزرگی در تاریخ و تکامل خود موسیقی داشت که میتوان گفت، نگارش موسیقی مهم ترین رویداد تاریخ موسیقی است. تا پیش از نگارش موسیقی، موسیقی توسط بداهه نوازی نوازندگان چیره دست، خلق میشد. با آمدن روش نگارش موسیقی، آهنگ سازان نیز ظهور کردند و کم کم با آمدن پُلی فونی یا چند صدایی، موسیقی در دست آهنگسازان نابغه، نه تنها از نگارش ساده چند خط ملودی فراتر رفت بلکه به صورت مجموعهای معماری شده از ملودی، هارمونی و ریتم در آمد.
نگارش موسیقی تدوین اصول و قوائد نگارش و اجرای موسیقی را موجب شد که از آن به عنوان تئوری موسیقی نام برده میشود که تدوین و تکامل تئوری موسیقی خود رویداد بزرگ و پر اهمیت دیگر پس از ابداع روش نگارش موسیقی است. سیستم نگارش موسیقی در کنار تئوری موسیقی آن چیزی است که ما اکنون و پس از گذشت چند صد سال میتوانیم بفهمیم سمفونی ۹ بتهوون چه بوده. آن را بشنویم و حتی آن را بنوازیم.
ضبط موسیقی و رادیو
پیش از اختراع فناوری ضبط موسیقی، سیستم نتنویسی موسیقی را ثبت میکرد. توافق عمومی بر این است که فناوری ضبط صدا در سالهای اواخر قرن نوزدهم توسط توماس ادیسون اختراع شد. سیستمی که ادیسون در سال ۱۸۷۷ میلادی برای ضبط صدا استفاده میکرد شامل یک سیلندر بود که حولِ محور خود میچرخید. یک ورقهی آلومینیومی نازک سطح این سیلندر را میپوشاند و سوزن کوچکی که به یک قیف بزرگ متصل بود، با سطح این ورقهی نازک آلومینیومی تماس داشت. این قیف بزرگ صدا را متمرکز میکرد و صدای متمرکزشده سوزن را میلرزاند.
سوزن که با صدا دچار لرزش میشد، شیارها و فرورفتگیهایی را بر روی سطح ورقهی آلومینیومی ایجاد میکرد. پس از اتمام ضبط، با چرخاندن دوبارهی سیلندر حول محور خود، میشد به صدای ضبطشده گوش داد. ادیسون نام این دستگاه ضبط صدا را فونوگراف گذاشت.
با پیشرفت فناوری در سال ۱۸۸۰ ضبط ورقهی آلومنیومی جای خود را به سیلندرهای مومی داد. سیلندرهای مومی در تمام موارد، نسخه بهبودیافته روش قبلی بود و ویژگی مهمی داشت که منجربه انقلابی در دنیای موسیقی شد و آن ویژگی این بود که میشد سیلندرهای مومی را به مردم فروخت.
به این ترتیب موسیقی که پیش تر برای اشراف و طبقات بالای اجتماع در سالن ها، قصرها و کلیسا ها اجرا و شنیده میشد یا برای مردم عادی در کافه ها و گذرها توسط نوازندگان دوره گرد اجرا می شد، وارد فاز جدیدی شد. موسیقی با اختراع سیستم ضبط صوت و تکامل آن به زندگی و جریان روزمره همه مردم جهان راه پیدا کرد.
کمی پیش تر از اختراع فناوری ضبط صدا، در سال ۱۸۶۰ میلادی جیمز کلارک ماکسدل فیزیکدان و ریاضیدان اسکاتلندی، تئوری امواج الکترومغناطیسی را برای اولین بار عرضه کرد. در سال ۱۸۸۷ هنریشن هرتز، مهندس و فیزیکدان آلمانی نظریه ماکس دل را تایید کرد. او موفق شد از نوسانات الکترونیکی برای انتقال امواج از محلی به محل دیگر بدون سیم استفاده کند. مارکونی، دانشمند ایتالیایی با پژوهش و کار بر این پدیده جدید، رادیو را اختراع کرد.
۱ نظر