قطعاتی مثل: به زندان، در قفس، زرد ملیجه، رنگ ناز و ضربی هایی مثل «اکبرآباد رفته بودی…»، «اتل متل توتوله» و حتی بسیاری از قطعات نوحه خوانی و سینه زنی که بین مردم تهران قدیم، شناخته شده بود. این ایده او بسیار مورد توجه کامبیز روشن روان، آهنگساز مطرح زمان ما قرار گرفت و او این تلاش و ایده رجبی را تحسین کرد.
ویژگی دیگر هنر تنبک نوازی (و تک نوازی) او، استفاده از یک موتیف (جمله) ریتمیک و بسط و گسترش آن در طول یک قطعه تالیف و نوشته شده است. به قول یکی از آهنگسازان بزرگ: «رجبی فقط تنبک نوازی نمی کند بلکه برای تنبک کمپوزیتوری می کند و قطعاتی به فرم های معنی دار می نویسد.» رعایت نوعی «زنگ تکرار مطلب» مثل قافیه در شعر، استفاده از انواع و اقسام ریزهای ابتکاری (۱۶ نوع) و توانایی در ایجاد سونوریته های متنوع با انگشتان هر دو دست در تمام نواحی تنبک، از ویژگی های هنر عالی تنبک نوازی اوست. تمام این تکنیک ها و شگردها به هنگام اجرای او با صدادهی ای شمرده، تمیز و بدون شلوغ کاری به گوش می رسند.
او به محتوای جملات ریتمیک و اجرای صحیح و پاکیزه آنها و اندیشه نه به اجرای حرکات بی محتوای چشم پرکن و محیرالابصار (!) و صحنه گیر که دون شان هنرمند واقعی است. از دیگر تکنیک های ابداعی بهمن رجبی می توان از فن «عکس و برگردان» نام برد که براساس اصول ریاضی تدوین شده و قطعه ای که با این ذهنیت نوشته شود، قابلیت از بر شدن و به حافظه سپردن را پیدا می کند.
بیشتر این تلاش های ۳۵ ساله و بلکه تمام آنها در جهتی متفاوت با سنت های جا افتاده تنبک نوازی و عادات متعارف این هنر است که گوش های اکثر اهل موسیقی با آن آشنایی دارد. شنیدن تک نوازی بهمن رجبی مثل خواندن یک متن جدی است که باید برای آن وقت گذاشت و با ذهنیت آموزش دیده به درک آن نشست.
قطعاتی چون «گفت وگوی چپ و راست»، «ریتم های مطربی»، «دونوازی برای تنبک» و… گویای این ذهنیت و توانایی او هستند. در سی.دی «گفت وگوی چپ و راست»، شاهد یکی از تجلیات اخلاقی و خوی بهمن رجبی هستیم که شاید از هیچ استاد دیگری این کار برنیاید.
روزنامه ایران (۱۳۸۵/۱۰/۰۲)
۱ نظر