بهعبارت ساده میتوان گفت با گوشکردن به آثاری که واروژان ساخته و تنظیم و تهیه کرده، او بههیچوجه تحت تأثیر بازار آمریکا و بریتانیا و بازار نوظهور و خلّاق آلمان در بازهی اواسط دههی ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ نبود. در عوض نوع برخورد و تفکر او در خصوص تنظیم برای موسیقی پاپ، نزدیکی فراوانی با نوع برخورد و تفکر گروهی از تنظیمکنندههای فرانسوی در آن دوران داشت. این دیدگاه و تفکر در برخی دیگر از آهنگسازان و تنظیمکنندههای ایرانی آن زمان هم کاملاً مشهود است که در آثار تولیدشدهی آنان هویداست.
دربارهی واروژان و تنظیمهایش، محصول نهایی میکس و مسترشدهی آثارش، بهطرز خارقالعادهای تمیزند و در موارد زیادی محصول نهایی از نظر کیفیت میکس بهتر از نمونههای خارجی و خصوصاً فرانسوی است.
جالب اینجاست که شنوندهی آثار واروژان بهویژه در دوران دیجیتال و فشردهسازیهای رادیکال آهنگها که بر پایهی حذف فرکانسی است، با وجود اعمال انواع فشردهسازیها، باز هم میتواند صداها را تفکیکشده بشنود. شاید به این دلیل که واروژان برخلاف بسیاری از تنظیمکنندههای معاصر ما اعتقادی به شلوغکاری نداشت. دلیل دیگر هم میکسهای فوقالعاده آثارش است.
نُتهای دستنویس و از آن گویاتر، آثاری که از واروژان بهیادگار مانده حقیقت دیگری را از تفکر او در آهنگسازی و تنظیم و در کل تولید موسیقی نشان میدهد. اگر نمونهی دستنوشتههای پارتیتور یا نتنویسی واروژان را ببینید، مشاهده میکنید که چقدر خوشخط و منظم و ظریف پارتها را نوشته است. توضیحهایی هم در حاشیهی سفید کاغد نوشته و خیلی کم از مداد پاککن استفاده کرده است. این دستنوشتهها و خود آثار، حاکی از نوع نگاهی است که او در خصوص موسیقی پاپ داشته و با آن دید به موسیقی پاپ می نگریسته که با همان دید هم فعالیت میکرده است. او موسیقی پاپ را با عینک موسیقی کلاسیک نگاه میکرد. نحوه و تفکر تنظیم او برای ارکستر پاپ مشابهت بسیاری با نحوه و تفکر تنظیم موسیقی کلاسیک دارد؛ ولی محصول نهایی او موسیقی کلاسیک نیست و موسیقی پاپ است.
ضبط آثار و نوازندگان
از شیوههای ضبط واروژان در استودیو، ضبط تراک (Track) موسیقی بیکلام بهصورت حضور ارکستر کامل در استودیو و ضبط همزمان تمام سازها با رهبری او در اتاق دِد روم (Dead Room) بوده است؛ روشی که اتقافاً روش کار برای ضبط ارکسترهای کلاسیک است. ولی نکتهی جالب اینجاست که در همان زمانی که واروژان با این روش موسیقی ضبط میکرد، فناوری ضبط روی نوار مغناطیسی در حال تکامل روزافزون بود و با آمدن دستگاههای ضبط چندلایهای، مثل چهار و بعداً هشتلایهای به استودیوهای موسیقی جهان و با فاصلهی کمی استودیوهایی در ایران، امکانات ضبط چندلایه ای یا مالتی تراک (Multi Track) و شیوههای جدیدی که گروه بیتلز در استودیو برای ضبط بهکار گرفت و از استودیو مثل ساز موسیقی استفاده میکرد، گروههای پاپ و راک را بهسمت روشهایی برای ضبط موسیقی برد که در آن، بخشهای مختلف آهنگ ها جداگانه و حتی در استودیوهای مختلف ضبط میشد.
۱ نظر