مطالبى که در نوازندگى او شنیده مى شود، به تعبیر هنرمند ارجمند، محمدرضا لطفى «ردیفى» است، نه «ردیف» و منظور این است که طابق الفعل بالفعل ردیف نیست و قرار هم نبوده که باشد ولى در چارچوب وسیع سنت ردیفى جاى مى گیرد و از حدود اصالت موسیقى ایرانى پیروى مى کند.
صدادهى شفاف، مضرابهاى شمرده و سلیس، پرده بندى و کوک دقیق رعایت دقیق مترِ درونى قطعات و داشتن حس ریتمیک قوى، جمله بندى هاى منطقى و بهنجار، استفاده از مضرابهاى چپ بطور پیوسته، فشار متعادل روى خرک به تناسب نت یا جمله نواخته شده، «پوشیده و باز» نواختن (با جلو و عقب بردن دست راست روى مضراب خورهاى مختلف سیم)، مالش هاى طولى، سکوتهاى سنجیده بین جملهها و مهم تر از همه، روشن و سلیس نواختن، از خصوصیات تارنوارى هوشنگ ظریف است.
متأسفانه، امروز با پیدایش انواع واقسام شیوه هاى ساختگى وحرکتهاى بى پایه در تارنوازى، و عادتمندى بیمارگونه قشر وسیعى از موسیقى نوازان به ایجاد فضاهاى غیرطبیعى و استفاده هاى عجیب و غریب از امکانات صوتى تار واستخراج صداهاى ناخوشاهنگ و دورکردن این ساز از هویت فرهنگى و شخصیت حقیقى خود، ارزشهاى نوازندگى هنرمندانى چون او و رحمت الله بدیعى که ساز را با تکیه به اصول کلاسیک مى نوازند و نه با ذهن گرایى هاى انتزاعى، در پرده ابهام افتاده است.
در حالى که نوازندگانى از این دست که در هرفرهنگى وجود دارند، به جاى ابراز فردیت مشخص خود از طریق برگزیدن تکنیک ها و لحن کاملاً اختصاصى، ترجیح مى دهند حامل مجموعه اى از تکنیک رپراتور کلاسیک باشند و از این جهت نقش فرهنگى آنها بسیار مهم است. شاید در دنیاى موسیقى کلاسیک اروپایى بتوان نوازندگانى مثل ناتان میلشتاین (ویولون) و پىیرفورنیه (ویولونسل) را مثال آورد.
از همنوازى هاى ظریف، برنامه بسیار زیبایى که درمایه سهگاه همراه آواز علىاکبر گلپایگانى در دهه ۱۳۴۰ ضبط کرده است، نمونه اى مثال زدنى و شنیدنى است. این اثر در دسترس عموم نیست. تارنوازى او که همیشه با جزئى تغییرات، درچارچوب موسیقى کلاسیک ایرانى بوده گاه به اقتضاى برنامه اى اجرایى، اندک چرخشى به سوى نوع نوازندگى موسوم به «رادیویى» داشته است. نظیر برنامه اى که در آلبوم «گلبانگ شجریان» از او ضبط شد و یا همنوازى با صداى علیرضا افتخارى در نوار «آتش دل» که آن هم نمونه خوبى از قدرت و انعطاف لحن نوازندگى اوست.
مهمترین خدمت فرهنگى که تنها و تنها از هوشنگ ظریف ساخته است و طبیعتاً از او انتظار مى رود، نواختن ردیف هاى موسیقى ایرانى (روایت موسى خان معروفى) است. این ردیف یک بار با نوازندگى مرحوم سلیمان روح افزا ضبط شده و اکنون ضبط مجدد آن با اجرایى سلیس تر، خواناتر و دور از سبک و سیاق فردى، بسیار لازم مى نماید. استاد ظریف با صلاحیت ترین هنرمند دراین امر است و نزدیک ترین نوازنده به فضاى ردیف موسى خان، اگرچه تا به حال با حجب و فروتنى و اشتغال به کارهاى متعدد تدریس واجرا، این کار مهم را به عهده نگرفته است. او از فرهنگسازان پرکار و بى ادعاست که موسیقى ما مى تواند به وجود او افتخار کند.
روزنامه ایران (۱۳۸۳)
۱ نظر