ارتباطی نفرین شده
همه ما با دیالوگ ها یا نوعی دیگر از محتوا مواجه شده ایم که در آن دو کلمه «موسیقی» و «مواد مخدر» در کنار هم استفاده شده باشد. خصوصا در برخی از فرم های موسیقی مردم پسند مثل موسیقی پاپ، رپ و هیپ هاپ، راک، رگه، جز و موسیقی الکترونیک. هرکدام از این سبک ها هم به تناسب زمان و مکان و مشخصات موسیقی، با نوع خاصی از مخدر ها پیوندی زهرآگین دارد. ترانه های زیادی وجود دارد که در متن آن به طور مستقیم یا غیر مستقیم به استفاده از مواد مخدر اشاره شده است. بارها شده که از زبان خود خواننده ها یا موزیسین ها می شنویم که از مواد مخدر استفاده کرده اند.
بسیاری از آنان حتی به اندازه شهرتشان در میان مردم به اعتیادشان هم معروف اند. تعداد زیادی از سرشناس ترین چهره های موسیقی معاصر بر اثر استفاده از مواد مخدر یا رویدادهای ناشی از آن جان خود را از دست داده اند. آثار زیادی هم وجود دارد که از جمله مهم ترین آثار موسیقی معاصر به حساب می روند و در کنار آن مستندات زیادی وجود دارد که خالقان آن آثار در زمان ساخت و ضبط آن آثار تحت تاثیر مواد مخدر یا الکل بوده اند.
ارتباط میان موزیسین ها و مواد مخدر چیست؟ آیا این ارتباط واقعی است؟ آیا این رفتار ناشی از خوشگذارانی و بی قیدی است؟ آیا با دانستن ارتباط میان یک موزیسین و اعتیاد باید از او منزجر شد؟ وقتی می دانیم که یک خالق اثر گرفتار اعتیاد بوده یا در زمان ساخت، اجرا یا ضبط یک اثر موسیقی تحت تاثیر الکل یا مواد مخدر بوده، تکلیف محصول موسیقایی او چه می شود؟ آیا این موسیقی محصول یک موزیسین است یا محصول اعتیاد؟
در این نوشته سعی شده تا به اختصار در مورد رابطه موسیقی و اعتیاد پرداخته شود و ضمن اشاره مختصر به برخی از درخشان ترین آثار موسیقی مردم پسند معاصر که به نوعی با مواد مخدر مرتبط است، یکی از سبک های موسیقی که در ارتباط مستقیم با مواد مخدر بوده و برخی از واقعیت های این ارتباط شوم، به پرسش هایی که در این ارتباط مطرح می شود هم پاسخ داده شود.
هرچند تعداد موزیسین هایی که زندگی سالمی دارند، لب به الکل نمی زنند و با مواد مخدر کاری ندارند هم کم نیست، اما شاید این مسئله که اصولا نگاه رسانه ها و نگرانی های واقعی جامعه به مسئله اعتیاد، به نیمه خالی لیوان بیشتر معطوف می شود باعث شده تا پیش فرض عمومی ما به اهالی موسیقی همراه با جریان نیمه خالی لیوان باشد.
۱ نظر