وی با سبک نئو رومانتیسیزم کرن مخالف بود و کلاسهای جوزف داشز (Joseph Dachs) را نیز ترک کرد زیرا تکنیک پیانو نوازی او را نمی پسندید. وی قطعه سونات ویلن خود را در رقابت کنسرواتوآر وین شرکت داد اما داوران آنرا به دلیل آنکه “بسیار آکادمیک” یافتند رد کردند. وی کنسرواتوآر را علی رغم گزارش بسیار خوبی که فرنتس کرن درباره او نوشته بود، نیمه کاره و نا امیدانه رها کرد. در بازگشت به برنو در ۳۱ ژوئیه ۱۸۸۱ با یکی از شاگردان جوانش ازدواج کرد.
یاناچک به عنوان مدیر مدرسه ارگ برنو انتخاب شد و تا سال ۱۹۱۹ این سمت را عهده دار بود تا آنکه این مدرسه به کنسرواتوآر برنو تبدیل شد. در دهه ۱۸۸۰ به آهنگسازی به طور منظم تر پرداخت. در میان دیگر آثارش، اولین اپرای او “سارکا” ۱۸۸۷-۸ و “آواز کر برای ۴ صدای مردانه” ۱۸۸۶ بود که آنرا به دئورژاک تقدیم نمود.
در همین سالها به جمع آوری موسیقی، آوازها و رقص فولکلور پرداخت. در ماههای اولیه ۱۸۸۷ اپرای کمدی “دامادها” را که توسط آهنگساز چک کارل کوارویچ (Karel Kovařovic) ساخته شده بود به شدت انتقاد کرد: “چه ملودی در ذهن شما بود؟ چه فرمی؟ آیا یک اپرای نمایشی است؟ نه این طور نیست، من بر روی پوستر این اپرا خواهم نوشت؛ اجرایی کمدی به همراه موسیقی، از آنجایی که موسیقی و اشعار اپرا هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند.” این نقد خشم بسیاری را برانگیخت و در حرفه وی مشکل ساز شد.
آنطور که کوارویچ به عنوان مدیر تئاتر ملی پراگ، از روی سن بردن اپرای “دختر ناتنی او” امتناع ورزید.
از اوایل ۱۸۹۰ یاناچک با استفاده از آوازها و رقصهای فولکلور در قطعات ارکستر و پیانو، موج موسیقی فولکلور موراویایی و اسلاوی را آغاز نمود. بسیاری از تحقیقات و نوشته های وی در این زمینه در سالهای ۱۸۹۹ تا ۱۹۰۱ به چاپ رسید، اگرچه علاقه وی به موسیقی فولکلور ابدی بود.
بشنوید قسمتی از “Nursery Rhymes” را ساخته یاناچک
وی درباره نئو کلاسیک آلمانی و به خصوص آثار واگنر نقدهای بسیاری نوشت. مرگ فرزند دومش در سال ۱۸۹۰ ساخت اپرای “آغاز عشق” ۱۸۹۱ و موسیقی و آواز آماروس ۱۸۹۷ را در پی داشت.
در اولین دهه قرن بیستم یاناچک قطعه های برای کر شامل “پدر ما” ۱۹۰۱، “ساختن” (Constitutes) در سال ۱۹۰۳ و “سلام مریم مقدس” ۱۹۰۴ را ساخت. در سال ۱۹۰۱ اولین قسمت قطعه پیانوی وی “در امتداد جاده ای انبوه” (On an Overgrown Path) به چاپ رسید و به تدریج به یکی از محبوب ترین آثارش بدل شد که بارها نیز به اجرا درآمد.
بشنوید قسمتی از “سیمفونیتا” را ساخته یاناچک
در سال ۱۹۰۲ یاناچک دوبار به روسیه سفر کرد. بار اول دخترش اولگا را با خود به آنجا برد. اولگا در روسیه برای تحصیل ماند. سه ماه بعد یاناچک و همسرش به روسیه بازگشتند زیرا اولگا بسیار بیمار بود. آنان او را به برنو بازگرداندند اما سلامتی وی وخیم تر می شد. یاناچک رنج و اندوه خود از بیماری فرزندش را در اپرای جدیدی به نام “دختر ناتنی او” بیان نمود. زمانی که اولگا در آن سال از دنیا رفت یاناچک “دختر ناتنی او” را به یاد وی تقدیم نمود. این اپرا برای اولین بار در سال ۱۹۰۴ در برنو اجرا شد. یاناچک درخواست نمود این اپرا در پراگ اجرا شود اما تا ۱۲ سال بعد درخواست وی پذیرفته نشد.
بشنوید قسمتی از “Pohadka” برای ویلنسل و پیانو را ساخته یاناچک
یاناچک از غم و اندوه و نا امیدی به شهر لوچاکویچ (Luhačovice) پناه برد جایی که با کامیلا اوروالکوا آشنا شد و رابط عاشقانه آنان، اپرای بعدی یانچک را به نام “سرنوشت” دربرداشت. در سال ۱۹۰۵ یاناچک در تظاهرات به نشانه حمایت از دانشگاه چک در برنو شرکت کرد که در آنجا کشته شدن وحشیانه فرانتیشک پاولیک خبرنگار جوان به وسیله پلیس، الهام بخش وی در ساخت سونات پیانو شد. این واقعه وی را به تشکیل مرکزی ضد آلمانی و ضد اتریشی در روسیه هدایت نمود که در سال ۱۹۱۵ توسط پلیس اتریش از بین رفت.
lotfan kolle ahang ro bara dl bezarid dar kol khob bud tnx