به دنبال تهیه مطلب رحیمیان و موسیقی سمفنیک ایران و به منظور آشنا کردن هرچه بیشتر جامعه هنری با هنرمندان بزرگ کشور، با علی رحیمیان موسیقیدان معاصر مصاحبه ای انجام دادیم که در این مطلب قسمت اول آنرا می خوانید.
در مورد ساز تخصصی تان صحبت کنید.
من ساز تخصصی ام ویولن هست و از کلاس چهارم دبستان شروع کردم در کنسرواتوار تهران، استادان متعددی داشتم مثل مرحوم حشمت سنجری، هراچ مانوکیان، ابراهیم روحی فر، من لیسانسم را با آقای مانوکیان کار کردم. برای آهنگسازی هم چون خیلی علاقه داشتم به آهنگسازی؛ یواشکی می رفتم سر کلاسهای آقای هوشنگ استوار، مرتضی حنانه، حسین ناصحی، فریدون ناصری و مرحوم یوسف یوسفزاده که معلم هارمونی مان بودن و از آن موقع خیلی علاقه داشتم. ولی اولین کار رسمی زمان شروع انقلاب بود سال ۵۹ اولین کارم را اجرا کردم.
از تحصیلاتتان بگویید و آیا خارج از کشور هم دوره ای دیدید؟
من در هنرستان عالی موسیقی بودم و بعد دانشگاه تهران. برای موسیقی سفرهایی به ایتالیا، وین و… داشتم، در دوره های ویلن مخصوصا” شرکت کردم. من پیش سالواتور آکاردو سه ماه کار کردم. بیشتر در کلاسهای تابستانی در اتریش می رفتیم؛ با ارکستر مجلسی هم که زیاد در خارج برنامه داشتیم.
در مورد دوره ای که پیش آکاردو بودید صحبت کنید.
کلاسهای تابستانی (که الان هم هست در اروپا) آن سال که من رفتم در شهر سینا بود و چون از تمام کشورها می آمدند شرایط اش این بود که امتحان ورودی گرفته می شد که من کنسرتو ۵ موتسارت را زدم که یک هیات ژوری داشت که آقای آکاردو اونجا بودند و یکسری کسانی که آن کلاس را برگزار می کردند همه حضور داشتند و انتخاب می کردند و شما می تونستید در آنجا در کلاس های مختلفی شرکت کنید (مثلا” من خودم کلاس گروهنوازی هم دوست داشتم و شرکت می کردم) آزاد بود و می توانستید شرکت کنید و فقط بنشینید ولی کلاس خودم با آکاردو بود که کار می کردیم و اجرا می کردیم.
برنامه ای که من کار کردم کنسرتو ویلن دورژاک بود البته آکاردو بیشتر تخصص روی پاگانینی دارد.
از پاگانینی چه قطعاتی را زدید؟
خودم در هنرستان پنج – شش کاپریس پاگانی نی را زدم چون باید در هنرستان می زدیم.
با چه استادی این قطعات را زدید؟
آن زمان که سطح کاریم بالاتر بود با آقای هراچ مانوکیان که الان در کانادا هستند، کار می کردم. آقای خاچیک باباییان هم با ما و همدوره ما بودند. بچه هایی هم که با ایشان کار می کردند اکثرا” نوازنده های خوبی بودند.
آقای لشگرلو هم با شما بودند؟
نه، ایشان هنرستان ملی بودند ولی دوست من هستند و خیلی هم من به ایشان ارادت دارم، نوازنده خوبی هستند. در رادیو هم که آقای ایرج گلسرخی و آقای فریدون شهبازیان بودند یعنی تقریبا” اواخر گلها {همکار بودیم} البته آن زمان آقای فرهاد فخرالدینی هم ویولن آلتو می زدند آن زمان، من با آقای شجاع الدین لشگرلو بودم. یک ارکستر دیگر هم بود که نامش فارابی بود که رهبرش آقای مرتضی حنانه بودند که یادم است باز با آقای لشکرلو {همکار} بودم.
قبل از انقلاب قطعه ای نساختید؟
بیشتر می نوشتم و نگاه می داشتم و موقعیتی هم برای اجرا در آن زمان نداشتم ولی گاهی با بچه های هنرستان جمع می شدیم {و می نواختیم}، مثلا” تریو نوشته بودم برای دو ویلن و آلتو یا برای یک گروه کوارتت نوشته بودم با فلوت و… به بچه ها می گفتم می شود اینها را بزنید؟ و به این ترتیب کارهایم را می شنیدم ولی برای ضبط موقعیت اش را نداشتم. بعد از انقلاب هم کارهایم ضبط شد.
در مورد چگونگی آشنایی تان با موسیقی ایرانی صحبت کنید.
من بوسیله پیگیری های شخصی ام با موسیقی ایرانی آشنا شدم و خیلی علاقه داشتم موسیقی ایرانی را از این حالت سنتی خاص خودش در بیارم و گسترش اش بدهم. اگر آن کار سمفونیک
من را هم بشنوید («چهارگاه» یا «طوع آزادی») یک قطعه هارمونیزه شده است برای ارکستر بزرگ و مرحوم سنجری این کار را با ارکستر سمفونیک اجرا کردند… اجرای زنده هم شده است و فکر کنم اولین کار به این شکل بود که اجرا می شد بعد از انقلاب. همینطور به مرور تصمیم گرفتم که از ربع پرده استفاده کنم ولی باز هم سعی می کردم سبک کار به هم نریزد و شکل ارکسترال خودش را داشته باشد.
در تدریس هم شما ربع پرده به شاگردان ویولن تان آموزش می دهید؟
نه چون تخصص خودم موسیقی کلاسیک هست و سعی می کنم در آن حوزه وارد نشوم چون به آن شکل تخصصی اش در این موسیقی دخالت ندارم و آن فرمی هم که می نویسم بیشتر حالت تجربی دارد البته من یک قطعه نوشتم برای ارکستر سمفونیک و ویولن ایرانی به نام «راپسودی برای ویولن» که مرحوم اسدالله ملک اجرا کرده است روی یکی از تم هایی که خودش ساخته بود، یک نت به من داد و گفت می توانی روی این تم یک قطعه برای ویولن ایرانی و ارکستر تنظیم کنی؟ و من این کار را کردم و گاهی از تلویزیون و رادیو پخش می شود. این اولین کاری بود که ایشان با ارکستر اجرا کردند و برای ایشان هم جالب بود و هیجان خاصی داشتن چون اکثرا” تکنوازی کرده بودند و… این کار الان در آرشیو صدا و صیما هست.
شما هیچ وقت سعی نکردید اصلا” یک کنسرتو ویلن کلاسیک بنویسید؟
خیلی دوست داشتم چنین کاری بکنم ولی مشغله کاری به قدری است که آدم اصلا” فرصت نمی کند… چون نوشتن چنین کاری واقعا” هم فرصت می خواهد هم آرامش روحی و کاری.
خیلی علاقه دارم چنین کاری کنم ولی تا حالا وقت اش پیش نیامده است البته یک شمه ای را در همین راپسودی برای ویولن نشان داده ام از لحاظ مجموعه کار ولی…
این کار چند دقیقه هست؟
شاید ۸ دقیقه باشد.
۱ نظر