۱- همانطور که در مثال ۹ دیده می شود، کنترمد دارای ۷ درجه می باشد. دقیقا مانند مد که هفتمین درجه آن به “تونیک مد” ختم می شود، دقت کنید: درجه هفتم کنترمد، همان درجه اول مد اصلی است. درجات به ترتیب از “زیر به بم” شمرده می شوند. البته من به درجه اول مد، در تئوری نوین خود، لقب نوت “مدیک” (modique) را داده ام.
مثال ۱۰
۲- کنترمد به جز درجات ۴ و ۷ که همان تونیک و دومینانت مد هستند، در بقیه درجات با مد اختلاف دارند.
۳- مجموع صداهای مد و کنترمد شامل یک گام کروماتیک دوازده نیم پردهای میشود. به مثال ۱۰ توجه کنید.
۴- درجه اول مد یا midique همان نقش تونیک را ایفا میکند که در موسیقی ایران آن را “شاهد” مینامند.
Modique=Tonique=Shahed
۵- درجه پنجم مد فاقد هرگونه ارزش مدال است و نقش “هم درجه” چهارم مدها را به عهده دارند که در موسیقی ایران اغلب به آن “ایست” میگویند.
ایست=نمایان
۶- تونیک گامهای مدال، یعنی همان شاهد، مانند گامهای تونال دارای “قدرت جاذبه” است و همه صداها را به خود جذب می کند و بر عکس، دومینانت گام مدال (درجه ۴) مانند دومینانت گامهای تونال دارای یک نوع حالت “بی وزنی” است. به عبارتی دیگر، تونیک دارای حس حرکت و دومینانت دارای حس سکون و استراحت است. وزن و بی وزنی خود قانون مطلق طبیعت است.
۷- نکته اساسی این است که در مدها، درجه هفتم، به هیچ عنوان به مانند نوت حساس در ماژور و مینور، نیست.
همبستگی مد و کنترمد به حالت دوبل گام:
با قرار گرفتن مد و کنتر مد، دوبل گامی بوجود می آید که از پانزده صدای مختلف تشکیل شده است.
مانند مثال شماره ۱۰/۲
ولی هرگز نباید آنان را پی در پی پنداشت زیرا همانطور که پیشتر گفتم، یکی از خواص کنترمد که دارای اهمیت زیادی است، همان تضادش با مد است. بنابر این منطق، اگر مد را بالا رونده فرض کنیم، کنترمد را باید پایین رونده یا برعکس تصور کنیم.
دومینانت یا درجه چهارم، در هر دو مد متضاد یکسان بوده و تنها نوتِ مشترک آنهاست! پس دارای اهمیت به سزایی است. به عبارتی، تونیک واقعی در سیستم زوج همان درجه چهارم است.
باید توجه داشت که درجه یک کنترمد هرگز تونیک محسوب نمی شود و این پدیده ایست که برخلاف تمام گامها و مدها می باشد و همین پدیده سبب متضاد بودن مد و کنتر مد می باشد. به مثال ۱۴ نگاه کنید.
بطور کلی اصالت یعنی ویژگی هایی از یک شیئ یا چیزی که در دیگر اشیا دیده نشود؛ مثلا در آب زلال عنصر اکسیژن و هیدروژن که هر کدام به تنهایی دارای ویژگیهای خود هستند، ولی وقتی تلفیق می شوند، از ویژگی های آنها کاسته می شود و نتیجه آب زلال به وجود می آید که خودش حالا دارای ویژگی جدیدی است. در موسیقی نیز، اصالت یعنی ویژگی هایی از موسیقی ملتی که در ملل دیگر وجود نداشته باشد و این امر بارز و مورد تمایز باشد.
پس با کار زیاد روی ویژگی های موسیقی ایران که همان مدها هستند، می توان به اصالت موسیقی ایرانی دست یافت (ولی این امر نیاز به تلاش فراوان و همکاری دارد که تقریبا اکنون و اینجا “محال” است زیرا هر کس ساز خود را نواخته است!)
سلام
خسته نباشید زحمت می کشید و ان شاالله که موفق باشید. می خواستم یک موضوعی رو مطرح کنم اون هم این که من در این که چیزی به نام گام شور جود داشته باشد شک دارم با تجربه ای که خودم از موسیقی ایرانی دارم به نظرم بیشتر بر اساس همون دانگ ها تنظیم شده مثلا همین شور از سه دانگ مشابه تشکیل شده که در دانگ چهارم تغییر می کنه مثلا از درآمد شور که شروع کنید دانگ های مشابه داریم که تا شهناز و رضوی میره و در حسینی تغییر می کنه اما شما یک گام درست کردیدکه دانگ اولش مثل درآمد شده دانگ دومش مثل حسینی همینم تعدیل کردید دیگه چیزی دستگاه شور باقی نموند بااین اوصاف.علاوه بر این ها من متوجه نمی شم چرا تعدیل کردید دیگه الان به خصوص بعد از به وجود اومدن فلسفه های پست مدرن همه به فرهنگ های منطقه ای و بومی احترام می گذارند و موسیقی های جدیدی هم که تو اروپا و آمریکا اومده از تعدیل گذشتن و گام های میکروتونال دارند اجرا می کنند لزومی نداره که بین المللی باشه اگه هم بخواد بین المللی بشه لزومی نداره که تعدیل بشه. می بخشید پرچونگی کردم البته هیچ ادعایی هم تو موسیقی ندارم ممکنه که هرچیز الان دارم میگم غلط باشه خوشحال می شم اگر این طوره من رو از اشتباه در بیارید
۱- دستگاه شور از دو تا مد درست شده در سیستم هارمونی زوج این دو مد به هم می پیوندند و یک گام تشکیل می دهند که براساس خصوصیات موسیقی ایران یعنی فاصله چهارم درست است و مینور و ماژور نیست پس می شود بهش گفت گام شور
۲- بحث ریزپرده ها اینست که مثلا نت می کرن ؛ می کرن تا نت سل و تا نت دو مطبوعیت هارمونیکی دارد یعنی نت های دو – ربمل-ر-می کرن- فا-فابمل-سل باهم مطبوعیت دارند(نت های بمل چندان مورد استفاده قرار نگرفته ولی می تواند استفاده شود ) اما نت های دیگر مثل لا و سی پرشهای بلندتر از محدوده مطبوعیت نت می کرن هستند و وقتی استفاده کنید چندان خوشایند به گوش نیست و همین باعث می شود که ریز پرده محدودیت ایجاد کند. در ضمن ریزپرده ها مهم است اما پس از مطبوعیت فاصله مد که اینجا چهارم درست است و مدهای بسیاری هم در موسیقی ایران هستند که ریزپرده ندارند ولی معنی اش این نیست که ایرانی نیستند.
فکر کنم به خاطر تاریخ مقاله احتمالا آقای حنانه گذرش به اینجا نیفتند ولی در هرحال من نظرم را می گویم ؛ به نظرم این ایده مد و کنتر مد بسیار جالب توجه است فقط به نظرم شاید بهتر باشد علاوه بر درجه ۱ و ۴ ، درجه ۷ هم در گام کنترمد با گام مد یکی باشد ؛ چون که گام ایرانی از دو مد با فاصله چهارم درست ساخته شده پس مرکز ثقل درجه ۴ هم با نت بعدی اش هم درجه هفتم است که یک تتراکورد می سازد.
اینطوری البته گام مد و کنترمد به گونه ای دیگر مطرح می شود مثلا گام ماهور ( مقام عشاق ) از نت دو می شود دو ر می فا سل لا سی بمل دو. حالا کنترمدش می شود دو سی بمل لا بمل سل دیز فا می بمل ر بمل دو. این در مقامهای قدیم به نام مقام بوسلیک بوده که می شود به عنوان گام هم ازش استفاده کرد و هم کنتر مد ماهور البته اگه درجات ۱ -۴ و ۷ را هم برای کنترمد ثابت بگیریم.
البته بهتر است به جای شور تعدیل شده ، بگوییم گام مد وصال ، چون مقام وصال هم در گذشته بوده و همین مقام شور حالت تعدیل شده اش هست یعنی درجه دومش نیم پرده با درجه اول فاصله داره