نام پدرام فریوسفی بیشتر از ده سال است در آلبومهای موسیقی دیده میشود، او با وجود اینکه هنوز به دهه چهارم زندگی خود نرسیده، جایگاه مناسبی در میان اهالی موسیقی مخصوصا ساز ویولون دارد. امروز فریوسفی به عنوان کنسرت مایستر ارکستر ملی به رهبری بردیا کیارس فعال است، همچنین در خرداد ماه امسال در اقدامی جسورانه برخلاف همیشه با ویولا “سوگواری باد” را ساخته آهنگساز معاصر، گیا کانچلی را با ارکستر فیلارمونیک ایرانیان به روی صحنه برد که مورد استقبال علاقمندان جدی موسیقی کلاسیک قرار گرفت. امروز با او به گفتگو مینشینیم.
موسیقی را چگونه شروع کردید؟
موسیقی را از هنرستان موسیقی شروع کردم با ساز ویولون، اولین استادم مرحوم زرین بال بود و بعد با آقای سیاوش ظهیرالدینی کار کردم ولی با رفتن آقای حسین علیزاده از هنرستان و همینطور خروج بعضی از اساتید مثل آقای سیاوش ظهیرالدینی، ویولون را با آقای سهیل دهبستی ادامه دادم و بعدا با آقای مازیار ظهیرالدینی و والود تارخانیان هم کار کردم.
بعدا دانشگاه موسیقی هم رفتم ولی اینقدر سطحش بد بود که ادامه ندادم.
استادانی هم در ارمنستان داشتن مانند زوریک حق نظریان که شاگرد کوگان بوده و روبن الکساندرویچ گسمیان و پدرش که نوازنده ویولا بود کار کرده ام. روبن الکساندرویچ گسمیان در کنسرتی که آقای چکناوریان ترتیب داده بود در ایران، در ارکستر در کنارش نواخته بودم. با آرام تالالیان نوازنده ویلنسل هم دوره هایی با ویولون گذرانده ام و از او آموخته ام.
چند اثر را به عنوان سولیست اجرا کرده اید؟
من موومان اول کنسرتو ویولون شماره سن سانس را در سن ۱۷ سالگی با ارکستر سمفونیک جوانان زدم. دوبل کنسرتو ویوالدی را با علی عسگری با ارکستر سمفونیک تهران در سال ۱۳۸۲ زدم. دوبل کنسرتوی باخ را دوبار در ارمنستان با روبن الکساندرویچ گسمیان کنسرت دادم در سال ۸۳ که با همراهی یک کوارتت اجرا شد که بار اول در خانه خاچاطوریان اجرا شد. در سال ۱۳۸۵ سمفونیا کنسرتانت موتسارت را هم در تهران و هم در آلمان در یکی از سالنهای اپرای برلین اجرا کردم به همراه ویولای لعیا اعتمادی؛ برنامه ای که در آلمان اجرا کردیم نامش فستیوال شرقی بود، این برنامه به رهبری نادر مشایخی اجرا شد.
در یک برنامه خاص هم با همراهی گروه آوازی تهران به رهبری میلاد عمرانلو، قطعات “هرا استکاتو”، “فهرست شیندلر” و “وکالیز” اثر مشهور راخمانینوف را اجرا کردم. یک آداجیو برای ویولون و ارکستر هم از ساخته های شهداد روحانی را سال گذشته به رهبری ایشان اجرا کردم. آخرین برنامه هم همین کنسرت اخیر بود که اثری از کانچلی بود که با ویولون آلتو اجرا کردم با ارکستر فیلارمونیک ایرانیان.
چرا رسیتال ویولون پیانو به صورت کنسرتی مستقل از شما نشنیده ایم؟
در برنامه هایی این نوع اجرا را داشته ام ولی کنسرت مستقل نبوده… دلیل اصلی آن گرایش نداشتن پیانیست های خوب به آکومپانیمان است؛ گویا پیانیست های ما همراهی یک نوازنده را در شان خودشان نمیدانند، هرچند من اعتقاد دارم، آکومپانیمان بسیار مشکل است و چیزی کم از کار سولیستی ندارد؛ با این وجود در حال حاضر من در این زمینه مشکل پیانیست داشته ام و دارم.
چه کنسرتو هایی در دست دارید برای اجرا و آمادگی اجرای آنها را دارید؟
کنسرتو های ۱، ۳، ۴، ۵ موتسارت، کنسرتو لا مینور و لا ماژور باخ، کنسرتو سل مینور بروخ، کنسرتو ویولون خاچاتوریان، کنسرتو ویولون بتهوون، کنسرتو ویولون چایکوفسکی، کنسرتو ویولون برامس و کنسرتو ویولون سیبلیوس. اینها کنسرتو هایی هستند که با آموخته هایم از استادان ایرانی و استادانی که در ارمنستان دیده ام میتوانم اجرا کنم.
همینطور قطعات سولیستی دیگری هم مثل پوئم شوسون، روندو کاپریچیوی سن سان و سوناتها و پارتیتای باخ را هم آماده دارم.
فکر کنم اشتباهی صورت گرفته در این که : “وارد دهه ی سوم زندگی خود نشده ” ، این یعنی هنوز ۲۰ ساله نشده .
دوست عزیز گفته شما صحیح است، اصلاح شد.