زمان ولی اول (۸۶ تا ۹۶ ه ق برابر با ۷۰۵ تا ۷۱۵ میلادی) قلمرو حکومت اسلامی از چین تا اسپانیا گسترش یافت و ادب و فرهنگ ترقی نمود و موسیقی پیشرفت کرد. موسیقیدانان حتی از شعرا هم برتر قرار گرفتند و پسر او سلیمان، خوانندگان و نوازندگان زیادی در دربار داشت و بدانها هدایای زیادی میپرداخت. از آن جمله مبلغ ده هزار سکه نقره به ابن سریج جایزه داد ولی بعد از او عمر دوم، چون متظاهر بود، شعرا و موسیقیدانان را از دربار پراکنده شدند، او موسیقی را تحریم کرد، در حالیکه تا پیش از خلافتش از طرفداران جدی این هنر بود.
معروف است که به وی اطلاع دادند قاضی مدینه دل در گرو دختری خواننده دارد، دختر و قاضی را هر دو خواست و دستور داد که دختر در حضور او بخواند. او بقدری تحت احساسات و تأثیر آواز خوش دختر قرار گرفت که
قاضی را معذور داشت و گفت: «به مقام خود باز گرد. خدا ترا هدایت کند».
بعد از عمر دوم، یزید دوم برعکس، مقام موسیقی را بالا برد و جبران گذشته را کرد. خوانندگان و نوازندگان در دربار گرد آمدند و حتی بعضی از ایشان مصدر امور اداری و سیاسی خلافت شدند. زمان هشام نیز وضع به همین منوال بود.
ولید دوم مبلغ زیادی صرف خوانندگان و نوازندگانی میکرد که از نقاط دوردست به دیار خلیفه احظار میشدند. او خود هنرمند و اهل شعر و موسیقی بود. موسیقیدانهای غیر عرب را مانند معبذ مالک، ابن عایشه، حکم الوادی، یونس الکاتب را بیشتر معزز و محترم میداشت و در دربار گرامی بودند و کمکهای مالی زیادی بدانها نمود.
نویسنده کتاب «الاغانی» فصلی از کتاب خود را به شرح کارهای هنری این خلیفه اختصاص داده و مینویسد که: او علاوه بر خوب نواختن بربط و طبل، ذوق سرشاری در تصنیف موسیقی داشته.
پس از ولید دوم یزید سوم (۱۲۶ ه ق برابر با ۷۴۴ میلادی) آخرین خلیفه اموری، دستگاه حکومت امویان از هم پاشیده شد و در جنگی که بین آنان در زاب رخ داد، به سقوط این دودمان منجر شد، موسیقی ایران در دربار خلفای عباسی رواج بیشتری یافت و محدودیت سابق را از دست داد.
اما حکمرانان بنی امیه در اندلس ماندند و حکومت مستقل تشکیل دادند که قریب هشت قرن دوام کرد و نفوذ هنر و تمدن ایرانی بدین وسیله تا آنجا کشانیده شد.
از توضیحات بالا چنین نتیجه گرفته میشود که چون دربار اموی و چند تن از خلفا آنها، علاقه فراوانی به موسیقی ابراز میکردند، به تدریج دربار، مرکز اجتماع خوانندگان و نوازندگان و از این قبیل هنرمندان گردید.
موسیقی و موسیقیدانها، وسیله تبلیغاتی آنها نیز شده بود، زیرا گویندگان و خوانندگان مدح و ثنای خلیفه دوم و حکام و اخیار را به صورت شعر و آواز در نقاط مختلف انتشار میدادند، در نتیجه موسیقیدانان مورد احترام و توجه قرار گرفتند و مردم رغبتی به فرا گرفتن فنون موسیقی ابراز داشتند.
۱ نظر