گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

مردان حرفه ای آواز ایران (۳)

خوشبختانه صدیق تعریف جزو آن دسته از خوانندگان موسیقی نبوده که یه شبه بر فراز بادبان های سرگردان سوار و فردای آن نیز به افقی سرنگون گردد. او در هر اجرا پرسشی جدید را به پیش می کشد و در ادامه امضایش را به آرامی و با اطمینان پای اثرش می گذارد. آنچه در ذهن مخاطب، پس از رویت اجرای آوازی تعریف باقی می ماند، تصویر مشخصی از رمز گشایی نشانه های موسیقی یک قرن آواز دستگاهی است. به این صورت که گاه باد خبر می دهد که دریا آرام شده و گاه آنچه پشت چشمانت است، با نسیمی به آن سوی دریا روانه می شود. یعنی آوایی سراسر در ستایش انسان. از اینرو در پایه های روش شناسی اجراهای آوازی تعریف را می توان اجتماعی با نفوذ در میان غالب طبقه ها دانست.

تجانسی که میان کشیدگی های حروف بلند و فشردگی تحریرهای آوازی اش وجود دارد، نشانه ای از زیر و بالای درون یک جریان مداوم اجتماعی است. بدین گونه که مجری قرار است در آواز، سطحی نمادین را با سطحی تخیلی و واقعی به صورت عینی نشان دهد و معنایی از واژه به تصویر را فراهم آورد.

چرا که امور نمادین و تخیلی در تضاد با یکدیگر، وقتی هم زمان بکار می روند تمایز ناپذیرند و به این صورت است که صدیق تعریف، لحن اش در آواز را با یک ساختار فرهنگی نمادین متولد می کند و به این ترتیب، زبان آوازی اش به درک تفاوت نزدیک می شود.

آوای انسان زمانی که با کلام همراه می شود و از نشانه شناسی زبان پیروی می کند، جدا از منظر موسیقایی و فرکانس ها و نسبت فواصل به یکدیگر، مسئله ی خوانش، بیان حروف و تاکید آنها و نهایتا «وحدت کلمه» را نیز پیش می کشد.

غالبا آوازهایی که در موسیقی دستگاهی ایران به اجرا در آمده اند با تشویش و منش و بی نظمی همراه نبوده است و زمانی که آواز خوان بر اثر خوانش های متزلزل ارتباط خود را با مخاطب اش از دست می دهد، دیگر نمی توانند به یک زبان گفتگو کنند و دن کیشوت های آواز تنها می مانند و زیگورات ها به دست خود آوازخوانان ویران می شوند.

خوانندگان آواز ایران یک نسل پس از اولین خانواده ی فراهانی با تکیه به شعر و تاریخ مقتدر شعر کهن فارسی، خود را به بالای محفل می کشاند و سعی می کنند از نوازندگان برای ساخت برج های بابلی به عنوان صنعت گر استفاده کرده تا هرچه سریع تر بر بالای برج و دستیابی به قدرت و بابلیگری اقدام کنند و همانا که در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و به تعبیری آواز خوان امروز خود را خدا می پندارد. نتیجه ی این فاصله گزاری و طلب قدرت با مفهوم معجزه ی گفتگو بسیار متفاوت تر از معجزه ی « خدا – زن – زبان» است.

تشویش زبانی در روایات یوحنا، ثمره ی گناهی دسته جمعی و تجاوز بابلیان است. پس پراکندگی آدمیان از آن پس با اغتشاش و فاجعه ی زبانی و درهم ریختگیِ روابط جنسی همراه می شود و نمونه هایی چون ضحاک، سمبل و مظهر آشفتگی آسمان و زمین می گردند، چرا که در طلب قدرت و وحدت کلمه اند. بسیاری از آواز خوانان امروز ما آنقدر بر بالانشینی خود تاکید می کنند و نوازنده را شی واره در زیر دست قرار میدهند تا خود را به عنوان مظهر قدرت – البته با غلبه و تسلط بر آنان – همه را به تصرف خود در آورند. بخش مهمی از این تصور در آشفتگی زبان و تصور خوانندگان نهفته است.

هر هم نشینی و هم جواری ساز و آواز باید به صورت توُ در توُ و همسان و یگانه انجام گیرد. هر دو باید در یکدیگر حل شوند و هر دو انعکاسی از دیگری باشند. چرا که پرسش رو در رو دلالت به آمیختن و هم سوُ بودن نیز دارد. اهورا مزدا و اهریمن هر دو هم ریشه ای مینوی دارند. چنان که در یسنه گفته شده است «… در آغاز، آن دو {اهورا مزدا و اهریمن} مینوی همزاد و در اندیشه و گفتار و کردار- یکی نیک و دیگری بد- با یکدیگر سخن گفته اند.»

پیمان سلطانی

پیمان سلطانی

دیدگاه ها ۲

  • نمیدونم چرا اکثر آهنگسازان و نوازندگان فعلی درک صحیحی از زیبایی شناسی کلام و موسیقی ایرانی (و به تبع آن خواننده)ندارند!!!
    شاید هم اینقدر خواننده کم هست که به قول دکتر مهدی فروغ(نقل از کتاب شعر و موسیقی ایشان) بی مزه ترین غذاها رو با اشتهای فراوان می خورند!

  • پیمان سلطانی هستم و در همین جا اعلام می کنم که به انتقادات فنی همه ی خوانندگان نوشته هایم احترام می گذارم، اما پاسخ گو و مدافع مطالبم نیز هستم و آماده ام تا درباره ی آنها رو در رو و در حضور عموم به بحث بنشینم.

بیشتر بحث شده است