گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

بی احترامی به موسیقی (۱)

آیا احتراممان را به موسیقی از دست داده ایم؟

آنچه در زیر می خوانید ترجمه ایست توسط محبوبه خلوتی، از مقاله ای نوشته لوسی جونز که چند روز پیش در سایت روزنامه تلگراف به چاپ رسید.

قرار نیست در اینجا به مسائلی مانند سایمون کاول (Simon Cowell)، بارون سانسورچی ها، موسیقی پاپ، فرهنگ استعماری برنامه های استعداد یابی یا به کمیت موسیقی در برنامه های جشنواره ۲۰۱۲ لندن بپردازیم. موضوع بسیار ساده تر از اینهاست. آنچه باعث نگرانی من شده است عادت های شنیداری ماست.

به میزان آهنگ هایی که امروزه در اختیار ماست دقت کنید. به تمام آهنگ هایی که همیشه دوست داشته ایم بشنویم دسترسی داریم.

کافیست ۱۵۰ پوند در سال به سایت Spotify پرداخت کنید تا بتوانید ۱۶ میلیون آهنگ را دانلود کنید. یا حتی می توانید به یوتیوب یا سایت هایی از این قبیل مراجعه کنید و آنچه می خواهید را بیابید.

بدین ترتیب به دریای بی کرانی از موسیقی دست می یابید که با استفاده از تکنولوژی MP3 و پهنای باند بالاتر اینترنت در اختیار شما قرار گرفته است. امتیاز اصلی این پدیده آشکار است: می توانیم به آهنگ های بیشتری نسبت به گذشته گوش دهیم و در آنها به کند و کاو بپردازیم.

به علاوه، سهولت به اشتراک گذاشتن موسیقی باعث ایجاد گروه هایی در شبکه های اجتماعی شده است که به طرفداران مسن تر موسیقی این امکان را می دهد که آهنگ های دوره جوانیشان را پیدا کنند. در این سایت ها هیچ گونه برتری درباره ژانرهای موسیقی وجود ندارد و همگی آنها موجود هستند.

در واقع با دموکراسی گرایی در این زمینه کار هنرمندان شروع می شود. بدین معنی که باید تمام تلاششان را بکنند تا اثری عالی و در خور توجه ارائه کنند.

اما متأسفانه زمان ما کوتاه شده و فرصت کمتری داریم. نمی توانیم به کل آهنگ های جدول موسیقی گوش دهیم. حتی نمی توانیم آنگونه که به ۱۰ آهنگ گوش می دهیم به ۱۰۰ آهنگی که در دسترسمان است توجه کنیم. موسیقی گوش دادنمان اغلب سریع تر، سطحی تر و با کیفیتی پایین تر و از طریق بلندگوهای کوچک کامپیوتر و پخش آنلاین صورت می پذیرد.

خطر کم توجهی و بی اهمیتی به آنچه گوش می دهیم ما را تهدید می کند. به قول سایمون رینولدز (Simon Reynolds) «هر قدمی که در آسانتر کردن دسترسی مصرف کنندگان انجام می دهیم به قیمت کاهش دادن قدرت هنر در جلب توجه مخاطب و تسلیم نمودن او در برابر امری زیبایی شناختی تمام می شود». در سالی که گذشت خستگی مفرطی بر من چیره شد.

آلبوم ها دیگر آن اهمیتی که قبلا برایم داشتند را از دست داده بودند.

گفتگوی هارمونیک

گفتگوی هارمونیک

مجله آنلاین «گفتگوی هارمونیک» در سال ۱۳۸۲، به عنوان اولین وبلاگ تخصصی و مستقل موسیقی آغاز به کار کرد. وب سایت «گفتگوی هارمونیک»، امروز قدیمی ترین مجله آنلاین موسیقی فارسی محسوب می شود که به صورت روزانه به روزرسانی می شود.

دیدگاه ها ۳

  • گاهی اوقات سالها طول میکشه تا بعد از اینکه فردی نوازندگی یه ساز رو یاد گرفت بتونه قطعه ای از آثار دشوار اون ساز رو بزنه ولی این نوع دانلود آسون باعث میشه شنونده ارزش اجراها رو درک نکرده، دقیق گوش نده و فهمی از کار بدست نیاره، مرسب از این مطلب

  • با هر قدم پیشرفت تکنولوژی تو هر زمینه ای یه سری آدما شروع میکنند به تحلیل اینکه آیا این قدم واقعا باعث پیشرفتمون شد یا پسرفت!! نمیخوام بگم لزوما این آدما غلط میگن یا درست فقط به نظر من بیشتر وقتشونو تلف میکنن چون همه ی این پیشرفتا (و مزخرفات!) نسبی اند،هر کس یه طور ازشون استفاده میکنه… در مورد این مقاله هم برای من اصلا مصداق نداشت…این که موسیقی چطور به ما ارزه میشه فقط پوسته و سطح خارجی ماجراست…کسی که واقعا “موسیقی” گوش میکنه تو هر دورانی هم که باشه باز همون موسیقی رو “گوش” میکنه!!

  • به نظر می رسد حقیقت گریز ناپذیر و دردآوری را مطرح می کند. راستش حضور موسیقی در اطراف ما به حد انفجار رسیده و در ما تولید نوعی حرص و آزمندی جنون آمیز می کند.کمیت اندیشی ما را حد و مرزی نیست.به هر چه می رسیم می بلعیم و انبار می کنیم…یک جور ترمز از دست دادن است و بی هدف راندن…شاید پیشرفت الکترونیک به حدی سریع بوده که مجالی برای پی بردن به این آفات و رفع و رجوع آن باقی نگذاشته است…اضافه کنید به این مجموعه چیزهایی را که نمی خواهی بشنوی و با زور توی کله ات فرو می کنند..از رادیو تلویزیون در تاکسی و…من هرگز نتوانستم به خلوص شنیداری ۲۵ سال پیشم برگردم. و جذب و نفوذی را که از شنیدن آثاری مانند کارهای میکیس تئودوراکیس یا ولادیمیر کوزما یا چایکوفسکی و اشتراوس تجربه می کردم مجدد تجربه کنم.آیا تاثیر سن است؟ شاید.اما احساسم این است که به نحوی روحم دچار رسوبات بسیار شده و شنیدن موسیقی سطحی و بمباران کارهای سطح پایین را مسبب می دانم.

بیشتر بحث شده است