سی اردیبهشت برابر با ۱۹ می، آنجل گیل اردونز (Angel Gil-Ordóñez) با آهنگسازی کاظم داوودیان، کنسرتی را به اجرا گذاشت که مورد استقبال ایرانیان مقیم آمریکا قرار گرفت. در این باره با کاظم داوودیان به گفتگو می پردازیم تا نظرات او را در مورد برنامه های جدیدش با این رهبر برحجسته بشنویم.
آنجل گیل اردونز چگونه رهبری بود و برخوردش با موسیقی ایرانی و شخص شما چگونه بود؟
آنجل مردی بسیار فروتن بود و در کار خود بسیار کاردان و حرفه ای… ای کاش موزیسین های ایرانی که هنوز در ابتدای کار هستند و گمان می کنند، غرور و تکبر نشانه حرفه ای گری است با این رهبر بزرگ اسپاینا آشنا می شدند تا ببینند، حرفه ای بودن در کار است نه بد خلقی!
این رهبر بزرگ و مشهور در برخورد با من بسیار صمیمی و افتاده بود و آثارم را بسیار دوست داشت و ابراز امیدواری کرد که این همکاری ادامه داشته باشد.
او به خاطر حمایت از آثارم با دستمزدی بسیار کم قبول به رهبری ارکستر کرد در صورتی که دسمتزد او برای رهبری یک ارکستر زهی، حداقل شبی ده هزار دلار است ولی با توجه به میزان پایین شناخت مردم از این موسیقی و در کل موسیقی کلاسیک ایرانی، از این حرکت فرهنگی حمایت کرد و نگذاشت از نظر مالی فشاری به ما وارد شود.
آیا تلاشی برای آشنایی او با موسیقی کلاسیک ایران داشتید؟
آنجل گمان نمیکرد موسیقی کلاسیک ایرانی در چنین وضعیتی قرار داشته باشد و من تا حد امکان سعی کردم او را با آثار خودم و دیگر آهنگسازان ایرانی همچون استاد حسین دهلوی و احمد پژمان و دیگران آشنا کنم که موجب علاقه او شد و حتی از من خواست که ترتیبی بدهم تا این آثار را اجرا کند.
آیا طرحی در این زمینه به صورت جدی ریخته شد؟
فعلا این طرح ها در حد قول های دو طرفه مانده است و باید بیشتر با هم تبادل نظر و برنامه ریزی کنیم.
پس از این کنسرت قصد دارم وارد جریان دیگری شوم که از نظر حرفه ای در سطح بالاتری از گذشته ام قرار دارد.
جو ایرانیان مقیم آمریکا و دیگر علاقمندان موسیقی در آمریکا چگونه است؟ آیا استقبال از این کنسرت رضایت بخش بود؟
با توجه به سطح نازل سلایق بیشتر ایرانیان مقیم آمریکا، استقبال رضایت بخش بود. هرچند وقتی چنین برنامه ای ترتیب داده می شود با چنین رهبر بزرگی، باید روی پر شدن سالن هایی بزرگتر از این حساب کنیم که متاسفانه فعلا همین حد هم رضایت بخش است. البته باید اعتراف کنم که انزوای بیش از حد و اهل اجتماع نبودن من باعث تشدید این مشکل نیز شده است.
نباید من بعد از ۳۷ سال کار موسیقی، اینقدر ناشناخته باشم که برای جلب حمایت اسپانسر نیاز به کوششی داشته باشم.
اینکه در این کنسرت بدون خواننده معروف، باز توانستیم مردم را به سالن بکشیم، یک قدم مثبت است.
آیا عکس العملی از مردم عادی هم دریافت کردید؟
بسیار برایم عجیب بود که افرادی که فکر نمیکردم اهل موسیقی جدی باشند، چقدر با من تماس گرفتند و ابراز رضایت کردند از این برنامه. باعث خوشحالی است که بعد از سالها، این افراد یک کنسرت حرفه ای را می بینند و می پسندند. در واقع که با پیش زمینه دیدن یک کنسرت، مثل کنسرتهایی که خودشان میروند وارد سالن شده بودند بسیار سوپرایز شدند.
۱ نظر