روبرت شومان در بیست سالگی تازه تصمیم گرفت که نوازنده پیانو شود، به همین علت شروع به تمرینات شدید نوازندگی کرد اما متاسفانه خیلی زود دچار ناراحتی های شدید در
قسمت مچ دست و انگشتان دست راست خود شد و مجبور شد تا با دستگاه های مکانیکی به روی انگشتان خود فیزیوتراپی انجام دهد.
با اینکار نه تنها وضعیت دست راست او بهتر نشد بلکه یکی از انگشتان دست راست او برای همیشه فلج شد و مجبور شد که فکر نوازنده پیانو شدن را برای همیشه از ذهن خود بیرون
کند.
به یکی از قطعات پیانو او گوش کنید :
اما این مشکل باعث نشد که او موسیقی را کنار بگذارد بلکه به واقع او در سنین ۲۰ تا ۳۰ سالگی زیباترین قطعات رمانتیک را برای
پیانو تصنیف کرد که امروز بخش مهمی از رپرتوآر های پیانیست ها را تشکیل می دهد.
او علاوه بر این در این مدت به منظور ترویج موسیقی جدی و تضعیف موسیقی بازاری اقدام به انتشار مجله نوین موسیقی نمود که در آن با انتشار مقاله به مبارزه با موسیقی سبک می
پرداخت. او در این مدت از عرصه زندگی هنری خود فقط به تصنیف قطعه های کوتاه برای پیانو پرداخت که منشا” ملودیک آنها اغلب بداهه نوازی های زیبای او بود. او از جمله افرادی
بود که در موسیقی های خود به وفور از ریتم های ضد ضرب استفاده می کرد.
پس از آنکه بالاخره در سال ۱۸۴۰ با دختر معلم پیانو خود یعنی کلارا ازدواج کرد تغییر محسوسی در کارهای او پدید آمد، او شروع به ساخت قطعات آوازی کرد. آوازهای نوشته شده
توسط شومان نیز همانند کارهای پیانویی او مملو از ملودی های بدیع و زیبا بودند.
در همین زمان ها بود که تفکراتش بسیار مخدوش شده بود بگونه ای که روزی به کلارا اینگونه بیان کرد “بعضی اوقات این حس در من پدید می آید که پیانو خودم را تکه تکه و خرد کنم
زیرا برای نوازندگی ساخته نشده ام. پس بهتر است که به سمت موسیقی ارکستری روی بیاورم شاید برای آن موسیقی بهتر باشم” و همینگونه هم شد دوره بعدی کارهای موسیقی او کارهای
سنفونیک بود.
۱ نظر