گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

بخوانید ارکستر ملی، بشنوید ارکستر ملل


ارکستر ملی در تاریخهای هفتم و هشتم دی در تالار وحدت تهران به
اجرای برنامه پرداخت. با نگاهی به این دو کنسرت ارکستر ملی می خواهم به تبعیضها و
بی عدالتیهایی که در عملکرد مسئولین رده بالای موسیقی ست بپردازم.

از
اولین لحظاتی که ارکستر ملی شروع به اجرا می کند، بینندگان نیمه حرفه ای موسیقی هم
می توانند متوجه شوند که رهبر این ارکستر بجای رهبری حرکات عجیب و غریب مخصوص خود
را به نمایش می گذارد. اصولا استاد فخرالدینی رهبر نیست و فقط یک آهنگساز است.
آهنگسازی که با قطعاتش اکثر مردم ایران آشنا هستند و آهنگهای زیادی از او در خاطر
دارند ولی این به این معنا نیست که هرکس که آهنگساز بود رهبری ارکستری را که با
بودجه دولتی کار می کند، به عهده بگیرد.

فراموش نکنید که چندین رهبر ایرانی
در کشور و خارج از کشور در انتظار یک ارکستر هستند- این بهانه ها که آنها با موسیقی
ایرانی آشنا نیستند صحیح نیست، چون چند تن از این هنرمندان آشنا با زیر و بم موسیقی
ایرانی هستند- متاسفانه در اینجا باید به یک جریان انحصار طلب اشاره کنم که مخصوصا
در عرصه موسیقی بیداد می کند.

همین جریان حرکت ارکستر نوپای ملل را به بن
بست کشانید، برای این کار هم بهانه های متعددی می آوردند. مثلا یکی از مهمترین
اشکالاتی که بر این ارکستر وارد می دانستند این بود که ارکستر ملل قطعات موسیقی غیر
ایرانی اجرا می کند، در حالی که ارکستر ملی – که برای ملی گرایان، عنوان دهن پرکنی
دارد و با همین پسوند، حقوق و امتیازاتی را از مسئولین ساده لوح می گیرد- به محل
یکه تازی همنژادی های آذری آقای فخرالدینی تبدیل شده، تا جایی که کنسرت یاد شده به
سلامتی و افتخار هفتاد و پنجمین سال تولد پروفسور توفیق باکی خان اف و اجرای آثاری
از حاجی بیک اف، رستم اف، علسگراف، امیراف، رضای اف، باکی خان اف و موسیقیدانان
آذری دیگر- که البته “اف” ندارند!- فخرالدینی و مرحوم سلیمی بود. البته باید یاد
آور شوم که در این کنسرت آثار دو آهنگساز غیر آذری هم اجرا شد: مرتضی نی داوود و
انتون روبنشتین که آنها هم برای اینکه از قافله کنسرت آذری عقب نمانند با تنظیم
آذری به سمع علاقمندان این موسیقی رسید!

باور این موضوع سخت و غم انگیز است
که ارکستری با عنوان ملی گوشه دلکش در” مرغ سحر” را با بمل و بی کرن بنوازد! و جای
بسی تعجب است که “مرغ سحر” زمانی که با همین خواننده قرار بود در رپرتوار ارکستر
ملل قرار گیرد، به رهبر اجازه اجرای این قطعه -که به زعم آنها سیاسی بوده- را نداده
بودند و نکته جالب دیگر آنجاست که قلی اف قرار بود با ارکستر ملل به اجرا بپردازد
ولی همانطور که عرض کردم، او برای ارکستر ملل غیر ایرانی و برای ارکستر ملی، ایرانی
هستند!

ارکستر ملی تنها فایده معقولی که برای وجودش می توان فرض کرد، اجرای
آثار آهنگسازان ایرانیست، آثاری که به هر دلیلی- از داشتن ربع پرده گرفته تا ضعیف
بودن تبلیغات دولت-موقعیت اجراهای خارج از مرز را ندارد، پس حداقل این ارکستر(ملی)
باید با امانتداری، آثار ارزشمند این آهنگسازان را اجرا کند. ولی چرا رپرتوار
ارکستر ملی از نام بزرگان موسیقی ایران مانند: حسین ریاحی، هوشنگ کامکار، علی
رحیمیان، ثمین باغچه بان، حسین ناصحی، حسین یوسفزمانی، حسین دهلوی، محمدرضا درویشی،
فریدون شهبازیان، محمدرضا لطفی و … خالیست؟ و از آهنگسازانی هم مثل محمد سریر و
کامبیز روشن روان کمتر از سه اثر اجرا شده است. از کسانی هم مثل مرحوم حنانه و
سنجری هم که بیشتر قطعه اجرا شده همگی بدون امانتداری بوده- یعنی برای پارتیتوری که
همه سازهای آن غربی هستند از قانون و تار و … استفاده شده- در حالی که این اساتید
خود تسلط کاملی بر روی ارکستر و سازبندی آن داشته اند و مسلما چنانچه لازم می
دانستند خودشان تار و تنبکی به آن می افزودند.

موضوعاتی که ذکر کردم بعضی
به مسئولین و بعضی به شخص استاد فخرالدینی بر می گردد. از مسئولین موسیقی که سالها
از آنها سرکوبی گروههای جوان و سردواندن موسیقیدانان غیر خودی را دیده ایم، انتظاری
نمی رود. ولی از استاد فخرالدینی که از افتخارات آهنگسازی ایران و از معلمان سختکوش
و دلسوز موسیقی هستند همه انتظار داریم که ریز بیانه تر و دقیقتر وضعیت موسیقی و
مخصوصا” ارکستر ملی را که از معدود ارکستر های غیر خصوصی است، مورد تجدید نظر قرار
دهند تا در آینده شاهد اجرای آثار خوب موسیقی مان با صورتی دقیقتر باشیم.

ا.اشرفی لارستانی

ا.اشرفی لارستانی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است