گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

عاطفی: این سالنامه یک کتاب پژوهشی است

پس از چند سال از توقف انتشار سالنامه های موسیقی که توسط علیرضا میرعلینقی تهیه می شد، در خبرها آمد که انتشار سالنامه موسیقی از سر گرفته شده و قرار است مراسم رو نمایی آن به اجرا برسد. در مراسم رونمایی مشخص شد که اینبار برخلاف سالهای گذشته حمیدرضا عاطفی تولید این سالنامه را به عهده داشته است. حمیدرضا عاطفی معاون اجرایی خانه موسیقی و از خبرنگاران باسابقه موسیقی و نوازنده تنبک (و ویولون به سبک ایرانی) است، او دو سال پی در پی داوری جشنواره سایتها و وبلاگهای موسیقی را نیز به عهده داشته است. با او درباره این سالنامه جدید به گفتگو نشسته ایم:

ظاهرا نبودن اسپانسر باعث توقف تولید سالنامه های قبلی موسیقی شده بود؛ چه شد که بعد از سالها توقف سالنامه های موسیقی آقای میرعلی نقی به فکر انتشار سالنامه موسیقی افتادید آن هم بدون اسپانسر؟


چند سالی بود که مدام در این فکر بودم که سالنامه موسیقی را به صورت جامع و کاملا متفاوت تهیه و منتشر کنم اما هربار به عللی کار به انجام نمی رسید اما این بار از اوایل سال ۹۱ با تشکیل یک تیم پژوهشی به صورت جدی تری به این کار اقدام کردم و فکر می کردم در ادامه اسپانسر مناسبی برای این سالنامه پژوهشی پیدا کنم اما متاسفانه اینگونه نشد و با هرنهادی هم که صحبت کردم فقط گفتند تا حدی می توانند کمک کنند آن هم بعد از دیدن نمونه؛ یعنی بعد از چاپ!

به هرحال کار به اتمام رسید ولی اسپانسری نداشتیم و اگر می خواستیم حاصل کار را برای سال بعد بگذاریم، بیش از نیمی از مطالب گردآوری شده بلا استفاده می شد و به لحاظ صفحه بندی و روزشمار تاریخی نیز هم صددرصد تغییر می داشتیم این بود که فکر کردم به هر ترتیبی که هست باید سالنامه را همین امسال (۱۳۹۲) تهیه کنیم و همین طور هم شد.

جمع آوری اطلاعات این سالنامه چقدر طول کشید؟


جمع آوری و به روز کردن سالنامه حدود هشت ماه کار روزانه، زمان برد اما به لحاظ جمع آوری و غنی سازی آرشیو باید بگویم که غالب عکس ها و مطالب از آرشیو عکس ها و نشریاتی که بیش از بیست سال برای آن زمان صرف شده بود بهره برداری کردیم.

چرا سالنامه اینقدر با تاخیر منتشر شد؟


بله قبلا مدیر هنری سالنامه گفته بود که سالنامه مجوز نمی خواهد ولی روزی که ما خواستیم به چاپخانه برویم از ما مجوز ارشاد را خواستند و همین مساله بیش از چهل روز ما را عقب انداخت و از سوی دیگر اتحادیه صنف صحافان، یک صحافی به ما معرفی کرد که متاسفانه به علت خلف وعده، کاری را که باید ۱۲ روزه به ما تحویل می داد بعد از چهل روز تحویل داد و جمع این موارد باعث دیرکرد ارائه سالنامه شد.

تفاوت عمده این سالنامه نسبت به سالنامه آقای میرعلینقی در چیست و چه مقدار از مطالب و تاریخ های آن استفاده شده است؟


در اصل تفاوتش را در مقام مقایسه می توان دریافت و هنگامی که این دو را کنار یکدیگر می گذاریم می توان بهتر به تفاوتها پی برد اما به هرحال این سالنامه سالنامه ای جامع است یعنی حاوی اطلاعات مختلف، مصاحبه با برخی از موسیقیدانان برجسته در رشته های مختلف و عکس ها و اخباری از رویدادهای دهه هشتاد و… در نتیجه موارد اختلاف بسیار زیاد است.

آیا در جمع آوری اطلاعات از افراد دیگری هم کمک گرفتید؟


در مورد استفاده از افراد دیگر همانطور که عرض کردم ما یک تیم پژوهشی تشکیل دادیم که اطلاعاتش در شناسنامه سالنامه هست.

چرا اطلاعات مربوط به اتفاقات مهم موسیقی در سالنامه زیاد نیست و بیشتر به تولد و درگذشت هنرمندان پرداخته اید و سئوال دیگر اینکه،با گذشت دو ماه از تحویل سال آیا هنوز به فروش این سالنامه امیدوار هستید؟

در مورد فروش سالنامه من معتقد هستم که این سالنامه قبل از اینکه یک سالنامه باشد یک کتاب پژوهشی مربوط به اتفاقات موسیقی دهه هشتاد و بسیاری از شخصیت های مهم و تاثیرگذار موسیقی ایران است و لذا بجر بخش روزشمار و تاریخ سال ۱۳۹۲ دیگر بخش های مهم آن هیچگاه کهنه نمی شود و لذا نسبت به فروش آن نگرانی ندارم، فقط باید صبر کرد تا این اثر بیشتر شناخته شود.

خرید سالنامه از چه طریقی ممکن است؟ آیا امکان فروش آنلاین نیز وجود دارد؟


هم اکنون این سالنامه از طریق پخش موسیقی عارف در مراکز فروش محصولات موسیقی قابل دستیابی است و در نمایشگاه بین المللی کتاب هم در معرض فروش گذاشته شده است.

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

دیدگاه ها ۶

  • حتی نامه کتاب هم دزدی است چه برسد به بقیه مطالب و ایشان بالاخره جواب نداند که از اطلاعات کتاب آقای میرعلینقی استفاده کردند یا نه و از قرار کار تیم پژوهشی هم این بوده که در اینتر نت اسامی را سرچ بدهند و با استفاده از تکنیک کپی پیست مطالب را به عنوان پژوهش جا بزنند.
    اگر ایشان ذره ای مروت و مردانگی داشتند حداقل همان میرعلینقی را صدا می زدند، فردی که سالنامه به نام او مهر خورده بود و بیش از ۶ سالنامه منتشر کرد و تازه در وضعیت بیماری به سر می برد و نیازمند کمک هم بود. اما وقتی یک عده ای چنگ در خانه موسیقی بیندازند و از معاونت اجرایی و سردبیر سایت و سردبیر نشریه خانه و تمامی قراردادهای خانه را به نام خود کنند بقیه موارد را هم حتما به نام خود خواهند کرد. ای کاش از ایشان می پرسیدید که خانه موسیقی و موزه موسیقی چقدر از این اثر را خریداری کرده اند و اصولا چقدر به ایشان و پروژه ایشان کمک شده است از طرف این دو نهاد.

  • حمید.
    آقای حمید، گمان نکنم آقای میرعلینقی هم موافق باشند با فرمایشات شما! آقای میرعلینقی یک پژوهشگر بی ادعا و زحمت کش هستند و هیچوقت هم ادعا نکرده اند که نام سالنامه موسیقی به نام ایشان ثبت شده، ضمن اینکه اگر سالمانه را مطالعه کرده

    باشید می بینید که از زحمات آقای میرعلینقی در مقدمه سالنامه تقدیر شده است.

  • حتی نامه کتاب هم دزدی است چه برسد به بقیه مطالب و ایشان بالاخره جواب نداند که از اطلاعات کتاب آقای میرعلینقی استفاده کردند یا نه و از قرار کار تیم پژوهشی هم این بوده که در اینتر نت اسامی را سرچ بدهند و با استفاده از تکنیک کپی پیست مطالب را

    به عنوان پژوهش جا بزنند.
    اگر ایشان ذره ای مروت و مردانگی داشتند حداقل همان میرعلینقی را صدا می زدند، فردی که سالنامه به نام او مهر خورده بود و بیش از ۶ سالنامه منتشر کرد و تازه در وضعیت بیماری به سر می برد و نیازمند کمک هم بود. اما وقتی یک عده ای چنگ در خانه

    موسیقی بیندازند و از معاونت اجرایی و سردبیر سایت و سردبیر نشریه خانه و تمامی قراردادهای خانه را به نام خود کنند بقیه موارد را هم حتما به نام خود خواهند کرد. ای کاش از ایشان می پرسیدید که خانه موسیقی و موزه موسیقی چقدر از این اثر را

    خریداری کرده اند و اصولا چقدر به ایشان و پروژه ایشان کمک شده است از طرف این دو نهاد.

  • اقای حمید متاسفم که شمافرهنگ انتقادندارید اقای میرعلینقی هم با شما درمورد دزدی مطالب موافق نیستندوادعای شمابیمورداست

بیشتر بحث شده است