یکی از جالبترین ادعاهای لیپت که در کلاس مطرح میکرد، وجود تصورات اشتباه دربارهی آواز در خارج از ایران بود و مغالطات ایرانیان را بهدلیل شاگردی این معلمان زیر نظر این دست از استادان در زمینهی آواز میدانست؛ تصورات اشتباهی که از آناتومی و نوع استفاده از سیستم تنفسی وجود دارد؛ همچنین استیلهای یکنواخت و تکرنگبودن صدای بیشتر خوانندگان کلاسیک ایران را بهسبب این دست تعلیمات نادرست وارداتی میدانست و البته وضعیت بدِ آواز کلاسیک در ایران را بهمراتب بدتر از کشورهای پیشرفته در زمینهی موسیقی کلاسیک میدانست. آموزش آواز بهوسیلهی فلورانس لیپت بسیار حسابشده و دقیق بود؛ او بهخوبی میدانست که چگونه مطلبی را به هنرجو آموزش بدهد که موجب گمراهی وی نشود.
بشنوید اجرایی از فلورنس لیپت را
در تدریس هیچ خسّتی بهخرج نمیداد و تنها زمانی از عنوانکردن نکتهای میگذشت که گمان میکرد، گفتنش تصور اشتباهی را برای هنرجویان بهوجود میآورد و سبب صدمه به حنجره و بدن وی میشود.
بشنوید اجرایی از فلورنس لیپت را
در هنگام تدریس یک قطعه، او هنرجو را از هفتخوان میگذراند:
۱. ترجمهی کلام: اگر کلام به زبانی بود که هنرجو معنی آن را درک نمیکرد، لیپت برای او ترجمه را مینوشت و با سختگیری فراوان بر ادای کلمات از سوی هنرجو نظارت میکرد.
۲. خواندن کلام: از هنرجو میخواست که کلامی را که اکنون معنیاش را میداند، بهصورت دکلمه بخواند؛ بهصورتی که معانی آن در زیر و بم، نوانسها و کششهای اصوات شنیده شود.
۳. خواندن متریک: هنرجو میبایست کلام را بر روی ریتمی که در نت نوشته شده بود، بدون توجه به فرکانسها میخواند.
۴. خواندن قطعه بدون همراهیِ ساز: هنرجو میبایست، قطعه را با ملودی نوشتهشده بهصورتی دقیق اجرا میکرد.
۵. آنالیز (تحلیل) بخش همراهیکننده: لیپت با پیانو بخشهایی را که مربوط بههمراهی پیانو یا ارکستر بود اجرا میکرد و نکاتی را در خصوص بافت و آهنگسازی قطعه یادآوری میکرد که به فهم موسیقایی قطعه و یکدستشدن اجرا، کمک شایانی میکرد.
۶. شناخت شیوهی اجرای آن اثرِ خاص: هر اثری نسبت به دورهی ساخت خود و تفکرات آهنگسازش، با وفاداری بهشیوهی شخصی هر خواننده در اجرای یک اثر، با ریزبینی خاصی تمرین و اجرا میشد و تصمیمات برای ایجاد فضای جدید تا جایی که قطعه دچار آسیب نشود، پیش میرفت.
۷. اجرای قطعه با همراهی پیانو: لیپت بعد از گذر از این مسیر، از شاگرد میخواست قطعه را با توجه به مسائل مطرحشده اجرا کند. در زمان اجرای اثر هیچگونه استرسی به هنرجو وارد نمیشد.
تجربهی فراوان و تحصیل در برترین آکادمیهای آوازِ کشور انگلیس، موجب این میزان از توانایی و تسلط او در زمینهی آواز و تدریس او شده بود، اما یک نکتهی مهم دربارهی این بانوی هنرمند وجود داشت که شاید برای هر هنرمند بااستعداد و باسوادی قابل دسترس نباشد و آن، جهانبینی و شخصیت منحصربهفرد او بود.
بشنوید اجرایی از فلورنس لیپت را
وقتی لیپت قطعهای از «باخ»، «شوبرت»، «بارتوک» و … را میخواند، چنان باوقار و تسلط با آن مواجه میشد که گویی آهنگساز قطعه را تنها برای این خواننده تصنیف کرده است. وقتی او میخواند حتی فراتر از این تصور هم روی میداد و «انگار کائنات آمادهی شنیدن نوای اویند!» این تصوری بود که حتی هنگام تمرین یک اثر هم در کلاس روی میداد؛ عجیب این بود که با وجود این شکوه و عظمت در شخصیت او، هیچگونه تفرعون و خودنمایی در اجرا و شخصیت او (که همان آوازش بود) دیده نمیشد؛ او نهتنها خود را بلکه نوع بشر را عزیز میشمرد و قابل ستایش میدید؛ لبخند او در هنگام آواز، نه یک لبخند تکنیکی برای ادای بهتر کلمات بود، بلکه از «درونی سرشار از محبت» برمیخواست.
بشنوید اجرایی از فلورنس لیپت را
او از ما میخواست که روی صحنه، چونان خوانندگانی که خود را تافتهی جدابافته از عالم میدانند و با غرور و تکبّر بهروی صحنه میروند، نباشیم و همچنین میخواست که از آن دسته از خواندن که از خود شرم دارند و فرازهای باشکوه انسانی را در پیش چشم ندارند، هم نباشیم.
***
از همان جلسات نخست کلاس، تصمیم گرفتم گفتوگویی مفصل با فلورانس لیپت تهیه کنم. چند جلسه دربارهی آن صحبت کردیم و ایشان به پرسشهای من پاسخهایی دادند که روی کاغذ نوشته شد. آخرین جلسه کلاس قرار شد برای مفیدتربودن پرسش و پاسخها، بخشهایی را بهصورت گفتوگوی حضوری در منزل ایشان انجام دهیم و گفتوگویی هم با دکتر محمدسعید شریفیان داشته باشیم.
این دیدار انجام شد، ولی بهخاطر کسالت ایشان تنها به گفتوگو با دکتر شریفیان پرداختم و قرار شد گفتوگو با ایشان در منزل ما با حضور خانم «فروغ کریمی» باشد که متأسفانه در کمالِ ناباوریِ همهی دوستدارانش، دو روز قبل از آن جلسه، بدرود حیات گفته بود!
گفتوگویی که در شمارهی بعدی مجلهی هنر موسیقی میخوانید، بخشی است از گفتوگوی مفصلی که قرار بود یکی از مفیدترین منابع برای هنرجویان آواز کلاسیک باشد، ولی افسوس که اینک تنها بخش کوچکی از میراثِ استاد را پیش چشم شما میگذاریم. یادش گرامی.
مجله هنر موسیقی
عجب کارهای قوی ای!