واقعیت آن است که هیچکس نسبت به کیفیت و چگونگی موسیقی اولیه انسان آگاهی کامل ندارد. درحقیقت حتی ما بدرستی نمی دانیم که مثلا” ارکستر زمان باخ با چه کیفیتی ساز میزده
است. اما بسیاری از محققین موسیقی در این موضوع اشتراک نظر دارند که بشر اولیه ریتم را از حرکات بدن و طبیعت و ملودی را از تغییرات صدای خود و یا محیط کشف کرده است.
پس از کشف این دو موضوع انسان اولیه از آنها بعنوان ابزاری برای سحر و جادو استفاده می کرد. بتدریج بشر توانست اولین الگوی ریتمیک را شناسایی کند که همان میزانهای دو ضربی
با حالت مارش بود. این الگویی بود که از راه رفتن اقتباس شده بود و کمی بعد الگوی پیچیده تری بنام سه ضربی که همان والس است، بکار برده شد.
بتدریج شناخت بشر نسبت به ملودی نیز بیشتر شد. او فهمید که اگر در قطعه ای موسیقایی نتی را تکرار کند در واقع به آن اهمیت داده است و به نوعی حالت مرکزیت موسیقی را پیدا
میکند.
او یاد گرفت که نت های بالاتر به خاطر فشاری که هنگام خواندن به خواننده وارد میکنند تاثیر گذار تر هستند تا نت های بم، همچنین یاد گرفت که برخی پرشهای ملودی (فاصله ها) به
گوش خوشایند و برخی ناخوشایند هستند.
قرنها پس از شکل گیری اولیه موسیقی در نظر یونانی ها موسیقی بخشی از زندگی روزانه و ذکر خدایان آنها بود. شاید شنیده باشید که در یونان باستان برای خدایان تندیس هایی درست
میکردند، در این میان هیچکدام از این تندیس ها در رده تندیس Apollo که خدای موسیقی بود و Orpheus که خدای چنگ بود نبودند.
در یونان باستان المپیاد های سالانه موسیقی برپا می شد که جنبه جهانی داشت و موسیقی آنقدر اهمیت داشت که یک نوازنده نی یا چنگ همتراز فرماندار یک شهر امروزی ما بود. امکان
نداشت تئاتری بدون وجود موسیقی اجرا شود و جالب است بدانید که برای احترام گذاشتن به افراد مهم از کلمه ای به معنی “شخصی با ذوق و هنر موسیقی” استفاده می شد.
اولین موسیقی شناخته شده بفرم آن چه که به موسیقی امروز ما نزدیک است به سال ۵۸۵ قبل از میلاد (بیشتر از ۲۵۰۰ سال پیش) ثبت شده است. این موسیقی که ۵ موومان دارد از
صدای نی لبک و انسان درست شده بود و بیان کننده نبرد میان آپولو و اژدها بوده است. اگر این موسیقی را امروز گوش کنید خسته خواهید شد چون شامل تنها یک خط ملودی بوده و
هارمونی نقشی در آن ندارد.
یونان باستان مهد علم بود و موسیقی هم از این امر مستثنا نبود. فیثاغورث توانست ارتباط میان طول یک سیم مرتعش با فرکانس آنرا کشف کند که این نقطه شروع علم صدا شناسی بود.
به احتمال زیاد او اولین کسی بود که به رابطه میان یک نت و نت اکتاو بالاترش پی برد. او و مریدانش توانستد به اهمیت فاصله های چهارم و پنجم پی ببرند. اصطلاح اکتاو امروزی هم
که کلمه ای لاتین است از یونان باستان رایج شده است. جای هیچ اغراقی نیست اگر گفته شود مقوله فاصله های چهارم ، پنجم و اکتاو که پایه و اساس همه موسیقی امروزی است از یونان
باستان آمده و پیشرفت موسیقی امروز مدیون تمدن یونان است.
۱ نظر