گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

کتاب«بندباز و دلقک‌ها» منتشر شد

کتاب«بندباز و دلقک‌ها» آخرین اثر منتشر شده از ضیاالدین ناظم‌پور رمانی است بر اساس زندگی استاد علینقی وزیری، پدر موسیقی معاصر ایران که به تازگی توسط انتشارات ماهور منتشر شده‌است.  نویسنده این ناداستان با این دیدگاه که خوانش روایت‌گونه زندگی نوابغ عرصه علم، فرهنگ و هنر می‌تواند تصویر ماندگارتری از شخصیت، دستاوردها و تحولی که او در حوزه فعالیتش انجام داده‌است در خاطر مخاطب ثبت کند, به نگارش این کتاب اقدام کرده‌است.

هرچند در این رمان بنا به مقتضیات شیوه این سبک از داستان نویسی رویدادها به شکل خطی دنبال نمی‌شوند با این حال کتاب حاوی مطالبی تاریخی از چند دهه پیش از تولد استاد وزیری تا ماجرای تلخ مرگ ایشان را در بر می‌گیرد. با توجه به اینکه نقطه عطف زندگی کلنل وزیری تاسیس اولین آکادمی رسمی موسیقی در  تاریخ هنر ایران است، بخش زیادی از داستان به این موضوع اختصاص یافته‌است. داستان از سفر کلنل به اروپا (فرانسه و آلمان) آغاز می‌شود و در روند روایت به تولد، کودکی، اولین مواجهه ایشان با موسیقی و جزئیات زندگی نظامی‌، سیاسی و فعالیت‌های موسیقایی ایشان ادامه می‌یابد.

خوانندگان بخصوص آن دسته از علاقمندان به موشکافی در مسائل تاریخی باید توجه داشته‌باشند که در روایت ناداستان نویسنده حق دارد ضمن پایبندی به مستندات تاریخی، جهت رعایت برخی از ساختارهای رمان‌نویسی از قوه تخیل خود استفاده کند. نمونه این‌گونه از داستان‌نویسی درباره مفاخر فرهنگ و هنر جهان بی‌سابقه نیست و از نمونه‌های بارز این سبک ادبی می‌توان به آثار «رومن رولان»  اشاره کرد.

برای این کتاب مقدمه یا موخره ننوشته‌ام  و لازم می‌دانم در اینجا فرصت را غنیمت بشمارم و از تلاش‌های سودمند تمام کسانی که پیش از این در قلمرو تاریخ‌ نگاری موسیقی ایران قلم زده‌اند و آثارشان راهنمای من برای نگارش این کتاب بوده‌است تشکر کنم؛ به ویژه این قدردانی را نثار یاد و خاطره استاد «روح اله خالقی» نویسنده کتاب «سرگذشت موسیقی ایران»، جناب آقای «علیرضا میرعلینقی» نویسنده کتاب «موسیقی‌نامه وزیری» و جناب آقای «مهدی نورمحمدی» نویسنده کتاب «اخبار و اسناد کلنل علینقی وزیری» می‌نمایم.

امیدوارم این کتاب مورد تأمل خوانندگان قرار بگیرد و ادای دین من به موسیقی مظلوم ایران باشد.

بخشی از داستان که در پشت جلد کتاب نیز آمده‌است:

 «باغ باغِ سیب بود. تابستان و زمستان نداشت، همیشه خدا سیب می‌داد؛ گاهی کم و گاهی خیلی زیاد. آن طرف باغ آقا رحمان هیزم می سوزاند و برای زمستان زغال درست می‌کرد که  بفروشد. بوی سیب با دود هیزم قاطی می‌شد و هوش از سر آدم می‌برد. ای کاش آنهایی که در فرنگ «پرفیوم» درست می‌کنند می‌توانستند مثل این بو را بسازند. برزخ لابد چنین بویی می‌دهد. از یک طرف نسیم بهشت بوی سیب می‌آورد و از طرف دیگر طوفان جهنم بوی هیزم سوخته. زندگی برزخی او بوی باروت و موسیقی می‌داد.»

گفتگوی هارمونیک

مجله آنلاین «گفتگوی هارمونیک» در سال ۱۳۸۲، به عنوان اولین وبلاگ تخصصی و مستقل موسیقی آغاز به کار کرد. وب سایت «گفتگوی هارمونیک»، امروز قدیمی ترین مجله آنلاین موسیقی فارسی محسوب می شود که به صورت روزانه به روزرسانی می شود.

۱ نظر

بیشتر بحث شده است