در تدوین طرح و زمانبندی تمرینات و در طراحی استراتژیهای مختلف آموزشی، رهبر باید روند تمرین قبلی را بهخوبی ارزیابی کند. اگر به این استراتژیها، توجه دقیق نشود، رهبر ممکن است با مشکلات جدی و نتایج ناکارآمدی در فرآیند تمرین مواجه شود. او باید سطح عملکرد واقعی گروه را از قبل ارزیابی کند تا بداند که از تکتک نوازندگان و کل گروه چه انتظاری داشته باشد. سطح بلوغ گروه، استراتژی تمرین و رویکردی را که باید بهکار رود، تعیین میکند. رهبر باید قبل و در طول فرآیند تمرین، پتانسیل و انتظارات واقعی هر گروه خاص را ارزیابی و پیشبینی کند.
او باید هنگام طراحی راهبردهای آموزشی برای فرآیند تمرین، از خلاقیت خود بهره گیرد. کلید طراحی این استراتژیها، داشتن طیف وسیعی از گزینهها برای استفاده در یک سناریوی خاص است. استراتژی آموزشی، با برنامهریزی دقیق، با در نظر گرفتن اینکه چه چیزی مؤثر هست یا نیست و با امکان تجربهی تمرین در مقابل آنسامبل، طراحی میشود.
با انباشت تدریجی راهبردهای آموزشی بسیار و بهمرور زمان، رهبر آماده میشود تا گروه را به طور مؤثر و کارآمد، رهبری کند. او باید در طول فرآیند تمرین به تجربیاتش ادامه دهد تا راههای جدیدی برای حل مشکلات بیابد. من در فصلهای بعدی، در ابداع این استراتژیهای آموزشی و در پیوند با اولویتهای تمرین، ایدهها و پیشنهادهایی را برای کمک به رهبران کارآموز ارائه میدهم.
استراتژی یا راهبرد آموزشی، شامل دو جنبهاست: رهبری آنسامبل از یک طرف، و توضیحات شفاهی و مدلسازی یا نمایش جنبههای عملکردیِ لازم در طول فرآیند تمرین، از طرف دیگر. با تکنیک برتر، رهبر نیاز کمتری به توقفِ گروه به قصد توضیح، مدلسازی یا نمایش خواهد داشت. تنها راهی که او میتواند از استراتژیهای مختلف آموزشی بهشکل مؤثرتری بهره گیرد، این است که گروه، توجه بیدریغی به او داشته باشند.
نوازندگان باید یاد بگیرند که در طول فرآیند تمرین، مدام رهبر ارکستر را تماشا کنند و الگوها و ژستهای رهبری را با دقت دنبال کنند. زمانی که رهبر گروه را متوقف میکند، باید آماده باشد تا با استراتژی آموزشی انتخاب شدهاش پیش برود و سپس بلافاصله به گروه نشان دهد که دوباره، از کجا باید شروع کنند. راهبردهای آموزشی نمیتوانند با موفقیت اجرا شوند، مگرآنکه گروه تمرکز بسیار داشته باشد. به طور خاص، در فصلهای ۸ تا ۱۶، ایدهها و پیشنهادهایی برای طراحی این استراتژیهای آموزشی ارائه شدهاند که باوجود اولویتهای اجرایی مختلف و موضوعات چالشبرانگیز متنوع، قابل اجرا باشند.
روند تمرین
بهطور خاص، سناریوی فرآیند تمرین، چکیدهای از بخشها، روشها و توالی رویدادها در فرآیند تمرین است. بخشهای فرآیند تمرین ممکن است شامل اخبار و پیامرسانیها، دوره گرمکردن، کوککردن سازها، تمرین رپرتوار کنسرت، خواندن و/یا تمرین رپرتوار جدید، دشیفر، و حل مشکلات مختلف فنی و موسیقایی آنسامبل باشد.
مراحل تمرین شامل راهبردها یا مسیرهای عملی برای دستیابی به اهداف روند تمرین است. توالی رویدادهایی که در فرآیند تمرین اتفاق میافتند، چیدمانی از بخشها و روشهایی هستند که توسط رهبر تعیین شدهاند و برای موفقیت در روند تمرین بسیار مهم هستند. رهبر ارکستر باید قبل از شروع تمرین، بهمیزان قابل توجهی، به طراحی این رویدادهای متوالی بیاندیشد. عوامل زیادی در تعیین این چیدمان مؤثرند.
۱ نظر