گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

تأثیر کلاس‌های هم‌نوازی بر رشد مهارت نوازندگی هنرجویان تار و سه‌تار (۴)

روش تحلیل داده‌ها
تحلیل کمّی:
امتیازات نوازندگی پیش و پس از کلاس‌ها با استفاده از روش‌های آماری توصیفی و آزمون t زوجی (برای بررسی معناداری تغییرات) تحلیل شدند. این تحلیل به پژوهشگر اجازه داد تا اثر کلی کلاس‌های هم‌نوازی بر کیفیت اجرای هنرجویان را به‌صورت عددی بررسی کند.

تحلیل کیفی:
متون مصاحبه‌ها و مشاهدات بر اساس روش تحلیل مضمون (Thematic Analysis) تحلیل شدند. این فرآیند شامل مراحل زیر بود:

  1. خوانش دقیق متن و یادداشت‌برداری اولیه؛
  2. کدگذاری ابتدایی (تکه‌های معنی‌دار در متن)؛
  3. ترکیب کدها در قالب مضامین فرعی؛
  4. شناسایی مضامین اصلی و سازمان‌دهی یافته‌ها بر اساس پرسش‌های پژوهش؛
  5. بازنگری مضامین و استخراج گزاره‌های نهایی.

در این تحلیل، مضامین مانند «تقویت شنود»، «هم‌زمانی ریتمیک»، «افزایش انگیزش» و «ارتباط با هم‌گروهی» به‌عنوان مؤلفه‌های تأثیرگذار در تجربه هم‌نوازی استخراج شدند.
ملاحظات اخلاقی
در تمام مراحل پژوهش، اصول اخلاقی رعایت شد. پیش از شرکت در پژوهش، اطلاعات کامل درباره هدف، نحوه اجرا، نحوه استفاده از داده‌ها و حق انصراف آزادانه به شرکت‌کنندگان ارائه شد. هویت افراد به‌صورت محرمانه نگهداری شد و کلیه اطلاعات صرفاً برای اهداف علمی مورد استفاده قرار گرفت. رضایت‌نامه کتبی یا شفاهی از تمام شرکت‌کنندگان دریافت شد.
یافته‌های پژوهش
یافته‌های این پژوهش از دو بخش اصلی تشکیل شده است:
۱. تحلیل کمّی تغییرات عملکرد نوازندگی هنرجویان پیش و پس از حضور در کلاس‌های هم‌نوازی
۲. تحلیل کیفی تجربه زیسته‌ی آن‌ها از طریق مصاحبه‌های نیمه‌ساخت‌یافته و مشاهدات مستقیم

در این بخش، یافته‌ها در قالب چهار مضمون اصلی و چند زیرمضمون، همراه با نمونه‌هایی از نقل‌قول‌های هنرجویان ارائه می‌شود.

تقویت مهارت‌های شنیداری
یکی از اصلی‌ترین آثار گزارش‌شده‌ی شرکت در کلاس‌های هم‌نوازی، رشد محسوس در توانایی شنود فعال و دقت شنیداری بود. این توانایی در چند سطح نمود داشت:
الف) هم‌آوایی و گوش‌سپاری به صدای دیگران
هنرجویان اشاره کردند که هم‌نوازی آن‌ها را وادار به گوش دادن دقیق‌تر به اجرای دیگر اعضای گروه کرده و در نتیجه باعث بهبود توانایی تشخیص هماهنگی صوتی، شدت و تعادل صوتی شده است.

«وقتی تنها تمرین می‌کنی، فقط به خودت گوش می‌دی. ولی توی گروه، مجبوری دائم حواست به بقیه هم باشه که کجای قطعه‌ان، چطور دارن می‌زنن، چقدر صدات باهاشون می‌خونه.»
ب) تشخیص کوک و تنظیم دینامیک
در تجربه هم‌نوازی، هنرجویان با ضرورت کوک دقیق ساز مواجه شدند. یکی از هنرجویان گفت:

«توی تمرین انفرادی، شاید یک‌کم کوک پایین‌تر یا بالاتر باشه، اما توی گروه، اگه دقیق نباشی، صدا واقعاً به‌هم می‌ریزه. یاد گرفتم باید کوک کردن رو جدی بگیرم.»
ج) شناخت ریتم و کنترل هم‌زمانی
تمرین ریتم در هم‌نوازی با تمرین تئوری متفاوت است. اکثر هنرجویان گزارش دادند که مهارت نگه‌داشتن ریتم مشترک، هم‌زمانی با دیگران و اصلاح اختلال‌های لحظه‌ای در اجرا را در کلاس‌های گروهی یاد گرفته‌اند.

«اوایل عقب می‌موندم یا جلو می‌زدم. ولی تمرین با گروه باعث شد مغزم انگار اتوماتیک با بقیه هماهنگ شه. این خیلی پیشرفت بزرگیه برای من.»

افزایش اعتمادبه‌نفس و انگیزش
حضور در فضای گروهی، برای بسیاری از هنرجویان یک تجربه انگیزشی و روانی مهم بوده است.

الف) حس تعلق و کاهش اضطراب اجرا
برخی هنرجویان گفتند که پیش از کلاس‌های هم‌نوازی از اجرای عمومی یا حتی نواختن در حضور دیگران اضطراب داشتند، اما بعد از شرکت در گروه، این ترس به تدریج کاهش یافته است.

«وقتی با بقیه می‌زنی، دیگه همه مسئولن، نه فقط تو. این باعث می‌شه که نترسی. انگار توی یه جمعی هستی که باهات همدله.»

ب) افزایش انگیزه برای تمرین منظم
هم‌نوازی، به‌ویژه در گروه‌هایی که تمرین مداوم و هدفمند دارند، موجب افزایش انگیزه تمرین روزانه شده است.

«قبل از کلاس‌های گروهی، تمرینم بیشتر از روی اجبار بود. ولی حالا می‌خوام با بقیه هماهنگ باشم، برای همین با انگیزه‌تر تمرین می‌کنم.»

ج) دیده‌شدن و تأیید شدن در جمع
چند هنرجو اشاره کردند که بازخورد مثبت استاد یا دیگر اعضای گروه در طول تمرین‌ها، اعتمادبه‌نفس آن‌ها را برای ادامه مسیر تقویت کرده است.

«یه بار یکی از بچه‌ها گفت اجرات خیلی لطیفه، اون روز رو هیچ‌وقت یادم نمی‌ره. حس کردم واقعاً دارم رشد می‌کنم.»

مهران نحوی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است