نگاهی به کانتات سمفونیک محمدرضا تفضّلی
در تاریخ معاصر ایران، کمتر چهرهای به اندازۀ دکتر محمّد مصدّق و خدماتاَش در حافظۀ جمعی مردمِ آگاه حضور دارد؛ نمادی از آزادیخواهی، حقطلبی و مقاومت مدنی. با اینحال، جای خالی اثری موسیقایی با پرداختی جدی و ساختارمند دربارۀ زندگی و اندیشۀ او، در گسترۀ هنر ایران، همواره احساس میشده است.
اندک آثاری به تعداد انگشتان یکدست با محوریت دکتر مصدق ساخته شده است، اما، بیشتر آن تلاشها در این زمینه از حیث موسیقایی در سطحی عاطفی و گذرا بودهاَند. در چنین شرایطی، کانتات سمفونیک «پیر احمد آباد» به آهنگسازی محمدرضا تفضّلی، اثری متفاوت و قابل تأمل است که توانسته با زبانی هنری، روایتی موسیقایی از تبعید، ایستادگی، امید و آنچه بر مصدّق گذشت را ارائه دهد.
با شنیدن عنوان «پیر احمدآباد»، ناخودآگاه ذهن به قصیدۀ معروف و ماندگار «تسلّی و سلام» از مهدی اخوان ثالث معطوف میشود؛ قصیدهای که اخوان در فروردین ۱۳۳۵، با مطلعی تأثربرانگیز سرود: «دیدی دلا که یار نیامد، گَرد آمد و سوار نیامد».
او این شعر را بهپاس رشادتها و ایستادگی دکتر محمد مصدّق سرود؛ اما چون در آنزمان ذکر نام مصدّق جُرم محسوب میشد، اخوان ناگزیر آنرا با این عبارت تقدیم نمود: «پیر محمد احمدآبادی».
نامی که بعدها الهامبخش عنوانِ کانتاتسمفونیک محمدرضا تفضّلی شد؛ اثری که نهتنها از نظر معنایی، بلکه از نظر ساختاری نیز بهشدّت تحت تأثیر همین قصیده است و بر بستر آن شکل گرفته است.
باری، «پیر احمد آباد»، که بهصورت غیر مستمر طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ ساخته شده، هم از نظر موسیقایی و هم از نظر مفهومی، اثری پر بار است. «پیر احمد آباد» نهتنها ترکیبی خلاقانه از موسیقی کلاسیک و عناصر موسیقی ایرانی ارائه میدهد، بلکه بهعنوان یادبودی هنرمندانه برای دکتر مصدّق، روایتی از رنج، مقاومت و امید را خلق میکند.
پنج موومانِ پیوستۀ این اثر—شامل «فِراق»، «حصار»، «اینترمِتسو»، «دریغ» و «مارشِ بهسوی جوخۀ اعدام»—با پیوندی هنرمندانه، روایتی یکپارچه از غربت تا مقاومت را در قالب این کانتات شکل میدهند. همچنین، استفاده از واگویۀ تِمهای ایرانی همچون تصنیفهای «ای ایران» و «سی تیر»، در کنار تمهای اورجینال اثر—از جمله تم مفهومیِ مصدّق در موومانهای «فِراق» و «اینترمتسو»—درواقع بهنوعی هم اصالت موسیقی ملّی را حفظ کرده و هم زبان جهانی و چندلایۀ اثر را نمایان میسازد؛ و این از ویژگیهای برجستۀ اثر بهشمار میرود.
از دیگر ویژگیهای برجستۀ «پیر احمدآباد» میتوان به ارکستراسیون خلاقانۀ آن اشاره کرد؛ ارکستراسیونی که با وجود اجرای نسخۀ سمپل، فضایی زنده، پُرعمق و پویا خلق کرده است. کیفیت صدا و تنظیم نیز، علیرغم محدودیتهای تکنیکی، بهطرز شایستهای پرداخت شده و نتیجهای حرفهای و تأثیرگذار بههمراه داشته است.
شاید بیان عاطفی، نقطۀ عطفی در این کانتات سمفونیک باشد که هر مووماناَش با حالوهوایی متمایز—از ملودیهای سوزناک «فراق» تا ریتمهای خشن و جنبندۀ «مارش»، احساسات پیچیدۀ انسانی را بازتاب میدهد.
اینترمِتسو، سومین بخش از کانتات، پرتحرکترین بخش اثر است؛ شاید بتوان گفت راویِ فراز و نشیبِ نهضت ملّی تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ میباشد. میانپردهای موسیقایی با حالوهوایی تأملبرانگیز که همچون پلی معنایی، میان «حصار» و «دریغ» قرار میگیرد که وقفهای میان دو اضطراب را به تصویر میکشد، که نه آرامش است و نه انفجار.
در دل این بخش، حضور ساز تار در میان سازهای ارکستر سمفونیک، لحظهای ویژه میآفریند: تجلّی ساز ایرانی و نماد ملی ما در اجرای تصنیف «ای ایران»، که خود بهتنهایی جلوهای از همبستگی ملی و پیوند ریشهدار با هویت ایرانی است.
در این کانتات، مصدّق نه صرفاً یک چهرۀ تاریخی، بلکه نمادی از آزادیخواهی و ایستادگی در برابر استثمار و استبداد به تصویر کشیده میشود؛ آنگونه که در «فِراق»، تبعید و انزوای او در احمدآباد تجلّی مییابد.
با شنیدن «حصار»، محدودیتهای سیاسی و اجتماعیای که بر «پیر محمد احمدآبادی» گذشته، برابر دیدگان مخاطب زنده میشود؛ و در «اینترمِتسو»، این روایت با وقفهای اندیشناک ادامه مییابد. گذار از درونگرایی به سوگواری، که در قالبی موسیقایی بهتصویر کشیده میشود.
اما «دریغ»، این سوگوارۀ تلخ بر آرمانهای ناتمام، دلِ مخاطب را میفشارد؛ چراکه «دریغ»، تماماً دریغی است بر آنان که نسیم آزادگی را استشمام کردهاند. «پیر احمدآباد» در «مارش» نهایی، نمادها را دگرگون میکند، قد علم میکند و تقابل ایدهها با خشونت را بهروشنی ترسیم میسازد.
این مارش، تجسم لحظههایی است که دکتر حسین فاطمی را بهسوی جوخۀ اعدام میبرد و با پایانی که به پیروزی معنوی ختم میشود، نوید رهایی را در جان مخاطب میکارد.
«پیر احمدآبادِ» محمدرضا تفضّلی، روایتگریِ دراماتیکی نیرومند و پرکشش را به نمایش میگذارد؛ گویی «پیر احمدآباد» هنوز زنده است، هنوز هُرمِ نفسهایش در فضای جامعه جاری است. این روایتگری موسیقایی، بینیاز از کلام، بهتنهایی قصهای از رنج و ایستادگی را بازگو میکند و خود گواهی است بر مهارت و تسلّط تفضّلی. این کانتات، همچون بیانیهای هنری، تاریخ را با نوا زنده نگاه میدارد.
بخشی از ابتدای این کانتات را با صدای ارکستر شبیه سازی شده بشنوید
تفضّلی در این اثر نهتنها توان آهنگسازی خود را بهرخ کشیده، بلکه مسئولیت هنرمند در قبال حافظۀ جمعی و عدالتِ تاریخی را نیز یادآور شده است. بیغرض میتوان گفت که «پیر احمدآباد» توانسته است مقاطع گوناگون زندگی دکتر مصدق را با زبانی جهانی و موسیقایی بهخوبی به تصویر درآورد.
۱ نظر