گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

تأثیر کلاس‌های هم‌نوازی بر رشد مهارت نوازندگی هنرجویان تار و سه‌تار (۵)

رشد هماهنگی گروهی و تعامل بین نوازندگان
در کلاس‌های هم‌نوازی، هنرجویان با جنبه‌هایی از نوازندگی مواجه شدند که در تمرین انفرادی قابل تجربه نبود.

الف) یادگیری نقش‌پذیری و مسئولیت‌پذیری در گروه
برخی هنرجویان با پذیرش نقش‌های مختلف (مثلاً لیدر یا همراه) در اجرای گروهی، مهارت‌های ارتباطی و موسیقایی خود را توسعه دادند. «وقتی توی گروه نوبتت می‌شه که ملودی اصلی رو بزنی، مسئولیتت خیلی بیشتر می‌شه. من یاد گرفتم صبر کنم، گوش بدم، بعد جواب بدم.»

ب) مدیریت سکوت، فاصله‌گذاری و تمپو
هم‌نوازی باعث شده هنرجویان نسبت به ارزش سکوت، تنفس گروهی، و کنترل سرعت اجرا حساس‌تر شوند. این موضوع در تحلیل و فرم اجرای آن‌ها مشهود بود.

«یاد گرفتم همیشه نباید صدا باشه. بعضی جاها باید ساکت بمونی تا صدا معنی‌دارتر شه.»

ج) ارتباط غیرکلامی و درک زمان موسیقایی
در فرآیند هم‌نوازی، هنرجویان شروع به استفاده از اشاره، نگاه، و حتی حس درونی زمان‌بندی برای هماهنگی بهتر کردند.

«بعضی وقتا بدون اینکه چیزی بگیم، با نگاه یا حرکت سر می‌فهمیم کی باید وارد شه. این حس فوق‌العاده‌ست.»

تفاوت در عملکرد اجرایی هنرجویان (تحلیل کمّی)
مقایسه ضبط‌های پیش‌آزمون و پس‌آزمون هنرجویان، که توسط سه داور متخصص ارزیابی شدند، نشان داد که در شاخص‌های زیر، بهبود معناداری مشاهده شده است:

  • دقت ریتمیک: در ۹ نفر از ۱۰ هنرجو، میانگین امتیاز در اجرای دقیق ریتم پس از دوره افزایش یافت (میانگین افزایش: ۲.۳ از ۵).
  • بیان موسیقایی (اکسپرسویته): هنرجویان پس از کلاس‌های گروهی، کنترل بهتری بر دینامیک و شدت صوتی نشان دادند.
  • تسلط تکنیکی: در مواردی مانند ثبات انگشت‌گذاری، کنترل کوک و سرعت اجرا، پیشرفت متوسط تا بالایی ثبت شد.
  • اعتماد به نفس در اجرا: داوران افزایش وضوح، قطعیت در حمله‌ها و کاهش تردید در اجرا را نشانه‌ی رشد اعتمادبه‌نفس دانستند. مشاهدات میدانی و الگوهای رفتاری
    در مشاهدات مستقیم پژوهشگر از کلاس‌های هم‌نوازی، نکات زیر قابل توجه بود:

    • تعامل میان اعضای گروه در تمرین‌ها بیشتر غیرکلامی بود (اشاره، لبخند، حرکت بدن)، که نشانگر شکل‌گیری هماهنگی طبیعی و موسیقایی بود.
    • استادان نقش تسهیل‌گر را داشتند؛ یعنی به‌جای آموزش مستقیم، فضای تجربه و گفت‌وگو را فراهم می‌کردند.
    • تغییرات رفتاری در طول دوره مشهود بود: هنرجویان خجالتی‌تر در جلسات آخر، مشارکت فعال‌تری داشتند و حتی ابتکار عمل نشان می‌دادند.

    یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که شرکت در کلاس‌های هم‌نوازی، علاوه بر ارتقاء مهارت‌های فنی، تأثیر قابل‌توجهی بر رشد روانی، انگیزشی و ارتباطی هنرجویان دارد. از دیدگاه آموزشی، هم‌نوازی تجربه‌ای است که ترکیب مهارت‌های فردی و جمعی را می‌طلبد، و در عین حال با ایجاد انگیزش درونی و پویایی گروهی، می‌تواند مکملی بسیار مؤثر برای آموزش فردی باشد.

    در صورت فراهم بودن شرایط مناسب آموزشی، استادان آگاه، و فضای حمایتی، هم‌نوازی نه‌تنها کیفیت یادگیری را ارتقا می‌دهد، بلکه هنرجویان را به هنرمندانی مستقل‌تر، شنواتر و تعامل‌محور تبدیل می‌کند.

    بحث
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کلاس‌های هم‌نوازی بر رشد مهارت نوازندگی هنرجویان تار و سه‌تار انجام شد. یافته‌ها نشان دادند که شرکت در این کلاس‌ها نه‌تنها بر جنبه‌های فنی نوازندگی تأثیر مثبت دارد، بلکه موجب تقویت شنود موسیقایی، ارتقاء توانایی‌های ارتباطی، افزایش اعتمادبه‌نفس و شکل‌گیری انگیزه‌ی پایدار در هنرجویان می‌شود. در این بخش، این یافته‌ها در پرتو نظریه‌های یادگیری مشارکتی، یادگیری اجتماعی و روان‌شناسی موسیقی تحلیل شده، با پژوهش‌های پیشین مقایسه می‌شود و از آن‌ها برای بازاندیشی در ساختار آموزش موسیقی ایرانی بهره گرفته خواهد شد.

مهران نحوی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است