پیشینه پژوهش
در این بخش به معرفی و بررسی تعدادی از کتابها و مقالات پرداخته میشود که در حوزههای مرتبط با موضوع تحقیق حاضر، یعنی «نمادهای موسیقایی در شعر شاعران کلاسیک پارسیزبان»، به چاپ رسیدهاند. بخش عمدهای از منابع بررسیشده، در قالب پژوهشهایی با موضوع «موسیقی شعر» طبقهبندی میشوند؛ به این معنا که بر ابعاد موسیقاییِ زبان شعر مانند وزن، ریتم، چینش واژگان، الحان و پیوندهای میان شعر و موسیقی تمرکز دارند.
از جمله این منابع، کتاب موسیقی شعر اثر محمدرضا شفیعی کدکنی است. این اثر که در اصل پایاننامه دوره کارشناسی نویسنده بوده، به صورت چند فصل تنظیم شده و هر فصل به موضوعی مشخص در زمینه وزن، قافیه، و پیوند شعر و موسیقی اختصاص دارد. برای نمونه، در فصل دوم، تعریف وزن و ویژگیهای آن مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه، پیوند آن با موسیقی تحلیل میشود. فصل سوم نیز به ارائه نظرات ادبای بزرگ درباره قافیه و اختلاف دیدگاههای آنان اختصاص دارد. از نکات برجسته این اثر، تمایزی است که شفیعی کدکنی میان زبان و شعر قائل میشود.
در مقالهای دیگر با عنوان فرخی، کیمیاگر تلفیق شعر و موسیقی نوشته عباس کیمنش (۱۳۸۶) که در پژوهشنامه ادب حماسی، دوره سوم، شماره چهارم به چاپ رسیده، نویسنده فرخی را شاعری میداند که در تلفیق موسیقی و شعر، مهارتی مثالزدنی دارد. وی بر این باور است که فرخی در انتخاب واژگان خوشآهنگ، فصیح و دلاویز، توانمند بوده و در تلفیق معنا و موسیقی کلمات، قدرت سخنوری خاصی داشته است. از این منظر، آهنگین بودن کلام فرخی از برجستگیهای سبکی شعر او به شمار میآید.
مقالهای با عنوان طول جمله و موسیقی شعر از سمیرا رستمی، منتشرشده در نشریه بهارستان سخن، دوره دوازدهم، شماره بیستونهم (۱۳۹۴)، نیز قابلتوجه است. نویسنده در این مقاله بر آن است که طول جملات و جایگاه پایان آنها در شعر، میتواند نوع خاصی از موسیقی درونی ایجاد کند. او با بررسی بحور متّفقالارکان و مختلفالارکان، و ارائه نمونههای شعری، به تحلیل تأثیر این عامل در موسیقی شعر کلاسیک و همچنین شعر نیمایی میپردازد.
در حوزه پژوهشهای مرتبط با نماد، مقالهای با عنوان بررسی تطبیقی دلالت معناشناختی نمادها در ادبیات کلاسیک و اشعار احمد شاملو نوشته غلامرضا سالمیان، سید محمد آرتا و دنیا حیدری (۱۳۹۱)، در نشریه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی، سال بیستم، شماره ۱۸، منتشر شده است. نویسندگان در این مقاله، نماد در شعر کلاسیک را عمدتاً عرفانی و صوفیانه دانسته و در مقابل، نمادهای سیاسی و اجتماعی را خصیصهای متعلق به شعر نو معرفی کردهاند. هرچند بررسی نمادهای اجتماعی و سیاسی در شعر شاملو دارای ارزش تحلیلی قابلتوجهی است، اما این ادعا که شعر کلاسیک خالی از مضامین اجتماعی و سیاسی است، به نظر میرسد قابل مناقشه باشد.
۱ نظر