نوشتهای که پیش رو دارید مصاحبه میرعلیرضا میرعلینقی تاریخدان و منتقد موسیقی با دکتر محمد سریر آهنگساز است که شانزده سال پیش در مجله دانستیها منتشر شده است.
موسیقی امروز ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا میتوان آن را «موسیقی جدی» نامید؟
موسیقی در دهههای اخیر با شتاب جهانی و ارتباطات بینالمللی همراه شده است. در ایران، موسیقی جدی ما نوعی موسیقی آزاد است که میتواند در قالبهای مختلفی مانند ردیفخوانی یا ترانههای همراه با آواز ارائه شود. اما مشکل اصلی این است که این موسیقی نتوانسته بهدرستی با نیازهای زمانه خود همراه شود.
چرا معتقدید موسیقی باقیمانده از گذشته، «موسیقی جدی» نیست؟ آیا دوره آن به پایان رسیده یا ذاتاً جدی نبوده است؟
هر هنری، از جمله موسیقی، باید زاینده و پویا باشد. متأسفانه موسیقی ما بهدلایل تاریخی نتوانسته این پویایی را حفظ کند. ما قالبهایی مانند ردیف را از گذشته به ارث بردهایم، اما این قالبها بهاندازهکافی رشد نکردهاند تا بتوانند فرهنگ موسیقی جدیدی خلق کنند. در حالی که در غرب، نظریههای کوچک بهمرور به آثار بزرگ تبدیل شدهاند، ما در همان مرحله ابتدایی ماندهایم.
به نظر شما موسیقی امروز ایران چه ویژگیهایی دارد؟
از دهه ۲۰ به بعد، موسیقی ما دیگر با زمانه خود هماهنگ نیست. من به آن «موسیقی روز» میگویم، موسیقیای که از شرایط روز الهام گرفته است. اما متأسفانه این موسیقی نتوانسته بهدرستی نیازهای جامعه را منعکس کند.
آیا موسیقی ما همیشه همراه با کلام بوده است؟
بله، از دوران پیش از اسلام تاکنون، موسیقی ما همواره با کلام همراه بوده است. حتی پس از اسلام، موسیقی در قالب قرائت قرآن و مراسم مذهبی ادامه یافت. در حالی که در غرب، موسیقی بهصورت مستقل و در قالب موسیقی علمی رشد کرد، موسیقی ما هرگز از کلام جدا نشد.
چرا چهار نسل از آهنگسازان ما نتوانستهاند مکتبی واحد ایجاد کنند؟
این گسست تاریخی بهدلیل عدم ارتباط بین نسلهاست. آهنگسازانی که با جامعه ارتباط برقرار کردهاند، توانستهاند آثارشان را در جامعه منعکس کنند. اما متأسفانه بسیاری از آهنگسازان نمیتوانند توضیح دهند که چرا اثرشان را خلق کردهاند. هنر باید مخاطب داشته باشد، اما این بهمعنای پایین آوردن سطح اثر نیست. اثر میتواند هم عمیق باشد و هم مخاطبپسند، بهشرطی که فاصلهاش با مخاطب را درست تنظیم کند.
شعر و موسیقی چگونه باید با مخاطب ارتباط برقرار کنند؟
به قول فریدون مشیری، شعر باید در مصراع اول دست مخاطب را بگیرد و او را به دنبال خود بکشد. در موسیقی نیز همین قاعده صدق میکند. من در کارهایم دو هدف دارم: اول پاسخ به نیازهای جامعه، مانند نیاز به آرامش پس از سالهای جنگ، و دوم ارتباط با اقشار مختلف، از جمله قشر الیت.
آیا موسیقی شما در میان قشر الیت شناخته شده است؟
بله، بسیاری از آثار من در میان قشر الیت شناخته شدهاند و با آنها ارتباط برقرار کردهاند. در حالی که برخی آهنگسازان آثار پیچیدهای خلق کردهاند که حتی توسط همین قشر شناخته نشدهاند.
تحولات فنی موسیقی ایرانی را چگونه میبینید؟
یکی از تحولات مهم، حرکت به سمت هارمونی و همنوایی است، هرچند این هارمونی با استانداردهای موسیقی علمی غرب متفاوت است. همچنین، ورود موسیقی علمی به ایران پس از تأسیس هنرستان موسیقی، باعث ایجاد پدیدهای جدید شد. اما موسیقی ما بهدلیل ماهیت درونیاش، نیازمند آگاهیهای فنی و بینشی است که تنها با همراهی اساتید میتوان به آن دست یافت.
چه عواملی باعث شد موسیقی علمی در ایران رشد نکند؟
جامعه ایران در گذشته یک جامعه اشرافی بود و موسیقی نیز متناسب با آن رشد کرد. با ظهور طبقه متوسط، نیاز به موسیقیای سادهتر و درعینحال عمیقتر بهوجود آمد. این موسیقی جدید، ترکیبی از موسیقی سنتی و مدرن بود که با شعر نو نیز همراه شد.
تغییرات فنی در موسیقی ایرانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
دکتر سریر: تغییرات در فرم، ساختار، سازها و اجرا اتفاق افتاد. اما مهمترین تحول، حرکت به سمت هارمونی بود، هرچند این هارمونی با استانداردهای غربی متفاوت است. این تغییرات براساس نیازهای جامعه شهری و طبقه متوسط شکل گرفت.
مجله دانستنیها (دوره جدید شماره ۱ پاییز ۱۳۸۸)
۱ نظر