همانگونه که رباب در ایران، ترکیه، آسیای میانه و شمال هند مسیرهای متفاوتی را طی کرده و در هر منطقه به شکل ویژهای درآمده، کمانچه در لرستان نیز محصول همین فرآیند بومیسازی محلّی است. این روند بر پایۀ سنّتی کهن از سازهای زهی-آرشهای شکل گرفته و در بافت فرهنگی لرستان بازتعریف شده است.
در نتیجه، منشأ اولیۀ کمانچه را نمیتوان به یک منطقه خاص همچون لرستان محدود کرد. این ساز ثمرۀ روندی گستردهتر در ایران فرهنگی و آسیای میانه است. اما در عینحال، گونۀ خاص کمانچه لری محصول فرآیند بومیسازی قوم لُر است که طی قرنها شکل گرفته و به یکی از اصیلترین بیانهای موسیقی لری تبدیل شده است.
شواهد تصویری و تاریخی
نگارههای مصور دوره صفویه در نسخههای خطی کتابخانه بریتانیا، حضور کمانچه را در محافل موسیقیایی ایران بهوضوح نشان میدهند. در این نگارهها، نوازندگانی با کمانچههایی مشابه نمونههای امروزی دیده میشوند که در مجالس درباری مینوازند (مجموعههای فارسی، کتابخانه بریتانیا). این شواهد تصویری، استدلال درباره منشأ بومی کمانچه و قدمت آن در موسیقی ایران را تقویت میکند.
منشأ ترکیبی، هویت ایرانی
جمعبندی دادههای تاریخی و تطبیقی نشان میدهد که کمانچه محصول فرآیندی ترکیبی از بومیسازی و تبادل فرهنگی است. برخلاف نظریههایی که منشأ آنرا صرفاً وارداتی از شرق آسیا میدانند، شواهد واژهشناسی، تصویری و تکنیکی نشان میدهند که کمانچه ادامه تحولیافته رباب ایرانی است (دورینگ، ۱۹۹۱؛ فرهت، ۱۹۹۰).
البته، تأثیرات متقابل فرهنگی از طریق جاده ابریشم و مجاورت با اقوام آسیای میانه در شکلگیری تکنیکها و ساختارهای جزئی کمانچه نقش داشتهاَند (جونز، ۱۹۹۵).
اما آنچه به این ساز هویت بخشیده، بومیسازی عمیق آن در چارچوب موسیقی دستگاهی ایران است.
میتوان گفت وجود کمانچه ایرانی با چهار سیم، و کمانچه اصیل لُریِ سه سیم و ارهوی چین با دو سیم، نشانهای قطعی از اصالت یا قدمت ساز نیست، زیرا تحول سازها تابع نیازهای موسیقیایی و فرهنگی هر منطقه است، نه یک روند خطی از ساده به پیچیده. افزایش سیم در کمانچه ایرانی پاسخی به نیازهای خاص موسیقی دستگاهی ایران بوده، در حالیکه ارهو در چین با حفظ ساختار سادهتر، نیازهای متفاوت خود را برآورده کرده است. در نهایت، همه این سازها ریشهای مشترک در ایران و آسیای مرکزی دارند که در هر فرهنگ مسیر تحول ویژهای را پیمودهاَند.
بنابراین، کمانچه را باید ساز بومی ایران دانست که در تعامل با فرهنگهای [کشورهای] همجوار تکامل یافته است. این نگاه دیالکتیکی، واقعبینانهترین تحلیل درباره منشأ کمانچه خواهد بود (نتل، ۲۰۰۵).
منابع و ارجاعات
• During, Jean. The Art of Persian Music. Mage Publishers, 1991.
• During, Jean. La musique traditionnelle de l’Azerbaïdjan et sa transmission. Editions Recherche sur les civilisations, 1998.
• Farhat, Hormoz. The Dastgah Concept in Persian Music. Cambridge University Press, 1990.
• Jones, Stephen. Folk Music of China: Living Instrumental Traditions. Oxford University Press, 1995.
• Jones, Stephen. Music of Central Asia. Oxford University Press, 2004.
• Wright, Owen. The Modal System of Arab and Persian Music 1250-1300. Oxford University Press, 1978.
• Nettl, Bruno. The Study of Ethnomusicology: Thirty-one Issues and Concepts. University of Illinois Press, 2005.
• British Library, Safavid Manuscripts, Illustrated Persian Collections.
• Masouri, Amin. A Dictionary of Lori Music Terminology. Soore Mehr Publishing, 2017.
• Lantung Music – History of Erhu
۱ نظر