روش تحلیل دادهها
برای تحلیل دادهها، از روش تحلیل مضمون (Thematic Analysis) استفاده شد. این روش از جمله رایجترین روشهای تحلیل کیفی است که به شناسایی، استخراج و سازماندهی مضامین پنهان در دادهها میپردازد. فرآیند تحلیل مضمون در این پژوهش، شامل مراحل زیر بود:
- خوانش چندبارهی متن مصاحبهها برای آشنایی با کلیت دادهها؛
- کدگذاری اولیه و استخراج واحدهای معنایی؛
- گروهبندی کدها در قالب مضامین اولیه؛
- بازنگری، پالایش و نهاییسازی مضامین اصلی و فرعی؛
- سازماندهی یافتهها در چارچوب پرسشهای پژوهش.
برای مدیریت دادهها و کدگذاری، از روش دستی استفاده شد و تمام کدها بهصورت سیستماتیک در جداول کدگذاری ثبت شدند.
ملاحظات اخلاقی
در انجام این پژوهش، تمامی ملاحظات اخلاقی مرتبط با مطالعات انسانی رعایت شده است. پیش از شروع مصاحبهها، اهداف پژوهش برای مشارکتکنندگان تشریح شد و از آنها رضایت آگاهانه کتبی یا شفاهی دریافت گردید. همچنین تأکید شد که مشارکت کاملاً داوطلبانه است و شرکتکنندگان میتوانند در هر مرحلهای از پژوهش انصراف دهند. هویت مشارکتکنندگان در گزارشها بهصورت ناشناس و محرمانه حفظ شده و تمامی دادهها صرفاً برای اهداف علمی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
یافتههای پژوهش
یافتههای این پژوهش، حاصل تحلیل مصاحبههای نیمهساختیافته با ۱۲ هنرجوی بالای ۴۰ سال است که تجربه یادگیری ساز در بزرگسالی را در محیط آموزشگاههای موسیقی یا کلاسهای خصوصی داشتهاند. تحلیل مضمون این دادهها، به شناسایی سه مضمون اصلی منجر شد که عبارتاند از: «انگیزههای ورود به یادگیری موسیقی در بزرگسالی»، «موانع و چالشهای یادگیری ساز در این سن»، و «نقش حمایتهای بیرونی و درونی در تداوم مسیر آموزشی».
هر یک از این مضامین دارای چند زیرمضمون بود که در ادامه بهتفصیل مورد بررسی قرار میگیرند و با استناد به نقلقولهایی از مشارکتکنندگان پشتیبانی میشوند.
انگیزههای یادگیری موسیقی در بزرگسالی
در تمام مصاحبهها، نخستین و مهمترین دلیل ورود به مسیر یادگیری موسیقی در سنین بالا، انگیزههای شخصی، درونی و عاطفی بود. این انگیزهها عمدتاً در سه دسته کلی قابل طبقهبندیاند:
الف) علاقه قدیمی و حسرت دیرینه
بیشتر مشارکتکنندگان اشاره کردند که از نوجوانی یا جوانی علاقه به یادگیری ساز داشتهاند، اما به دلایل گوناگون مانند محدودیت خانوادگی، شرایط مالی، یا اولویتهای تحصیلی، نتوانستهاند آن را دنبال کنند.
«از دوران دبیرستان عاشق تار بودم، اما خانواده میگفتن وقت تلف کردنه. حالا که بچههام بزرگ شدن، حس میکنم دارم به خودم برمیگردم.»
ب) نیاز به آرامش روانی و فرار از روزمرگی
برخی از هنرجویان موسیقی را پناهگاهی برای رهایی از استرس شغلی، مشکلات خانوادگی یا فشارهای روانی توصیف کردند.
«برای من کلاس موسیقی مثل جلسات مدیتیشنه. تنها جاییه که نه کار دارم، نه اخبار، نه دغدغه. فقط خودمم و سازم.»
پ) تجربه رشد فردی و جبران فرصتهای از دست رفته
تعدادی از مشارکتکنندگان به این نکته اشاره داشتند که یادگیری موسیقی در این سن نوعی «تولد دوباره» برای آنها محسوب میشود و باعث شده احساس کنند هنوز میتوانند چیز جدیدی یاد بگیرند.
«خیلیها فکر میکنن بعد از چهل دیگه مغز کار نمیکنه، ولی من با همین یادگیری ساز فهمیدم که اتفاقاً هنوز کلی ظرفیت دارم.»
۱ نظر