چالشها و موانع یادگیری در بزرگسالی
با وجود اشتیاق بالای شرکتکنندگان، مسیر یادگیری برای آنها بدون مانع نبود. این موانع بهطور عمده در چهار دسته کلی طبقهبندی شدند:
الف) چالشهای جسمی و فیزیکی
اغلب افراد از مشکلات فیزیکی مانند درد مفاصل، خشکی انگشتان، و خستگی سریعتر نسبت به هنرجویان جوانتر صحبت کردند.
«من وقتی تمرین زیاد میکنم، مچ دستم درد میگیره. البته نمیذارم متوقفم کنه، ولی واقعاً بعضی روزها نمیتونم تمرین کنم.»
ب) کاهش تمرکز و حافظه
بسیاری از مشارکتکنندگان از دشواری در حفظ قطعات، کندی در یادگیری، و فراموشی سریع الگوهای موسیقایی سخن گفتند.
«گاهی یه قطعهای رو تمرین میکنم، روز بعد انگار نه انگار. باید دو سه بار بیشتر تمرین کنم تا تو ذهنم جا بیفته.»
پ) کمبود زمان و مسئولیتهای خانوادگی
بزرگسالان شرکتکننده معمولاً شاغل یا دارای مسئولیت خانوادگی بودند و زمان محدودی برای تمرین داشتند.
«بچهدارم، کار دارم، خرید خونه دارم… ساز زدن برای من یعنی جنگیدن با زمان.»
ت) نگرش اجتماعی منفی و ترس از قضاوت
برخی هنرجویان اشاره کردند که اطرافیان آنها (اعم از خانواده، دوستان یا حتی دیگر هنرجویان جوانتر) گاه یادگیری موسیقی در این سن را عجیب یا بیفایده میدانند.
«چند بار شنیدم که میگن ‘خب حالا این سن، ساز واسه چی؟’ یا میخندن. اوایل اذیتم میکرد، الان دیگه برام مهم نیست.»
نقش حمایتها در تسهیل یا دشوارسازی یادگیری
یکی از عوامل تعیینکننده در پایداری هنرجویان در مسیر یادگیری، «حمایتهای بیرونی و درونی» بود. این حمایتها، در سه سطح اصلی تحلیل شدند:
الف) نقش استاد موسیقی
تعامل با استاد، نوع برخورد، و میزان صبوری او از نظر اکثر مشارکتکنندگان عامل بسیار مهمی در تداوم مسیر بود.
«استاد من از همون جلسه اول گفت ‘من اینجا نیستم که تو رو با بچهها مقایسه کنم.’ همین یه جمله بهم امید داد.»
ب) حمایت خانواده و محیط خانه
وجود فضای حمایتی در خانه، اعم از در اختیار داشتن زمان تمرین، فضای فیزیکی، یا تشویق همسر و فرزندان، از عوامل مثبت تأثیرگذار بود.
«شوهرم همیشه تشویقم میکنه. یه بار گفت: «مهم نیست چی میزنی، مهم اینه که وقتی ساز میزنی، خوشحالی.»
پ) امنیت روانی در محیط کلاس یا آموزشگاه
برخی هنرجویان اشاره کردند که کلاسهایی که فضای آرام، غیررقابتی و بدون مقایسه با دیگران داشتهاند، بسیار کمککننده بودهاند.
«من وقتی وارد کلاسی شدم که همه از سنهای مختلف بودن، حس کردم تنها نیستم و راحتتر یاد میگرفتم.»
. سایر یافتههای فرعی
در حاشیه مصاحبهها، چند نکته مهم و قابل تأمل نیز مطرح شد که میتواند در طراحی آموزش برای بزرگسالان مدنظر قرار گیرد:
- برخی هنرجویان علاقه داشتند آموزشها با توضیح تئوریک همراه باشد، نه فقط تمرین عملی.
- عدهای از هنرجویان پیشنهاد دادند که کلاسهای اختصاصی برای بزرگسالان تشکیل شود تا مقایسهای با جوانترها صورت نگیرد.
- چند نفر تأکید کردند که پیشرفت خود را نه در سرعت یادگیری، بلکه در کیفیت تجربه و حس رضایت شخصی میسنجند.
در مجموع، یافتههای این پژوهش تصویری انسانی، متنوع و عمیق از تجربه یادگیری موسیقی در بزرگسالی ارائه میدهد. دادهها نشان میدهند که باوجود چالشهای جسمی، ذهنی، و اجتماعی، هنرجویان بزرگسال با انگیزههای درونی قوی و حمایتهای درست، میتوانند به فرایند یادگیری معنا ببخشند و از آن بهره روانی و شخصی بالایی ببرند.
۱ نظر