در رساله «شعبه صفا» و «شعبه شاهی» بهعنوان ادوار نو معرفی شدهاند. آیا نشانهای از اجرای عملی این نغمهها در منابع عثمانی یا ایرانی سراغ دارید؟
تصانیفی که از عبدالعزیز در رسالههای مختلف باقی مانده، شامل این دو نغمه نمیشوند، هرچند نویسنده در رسالهاش به این دو اشاره کرده است. من و آقای عبادی این آثار را در نسخ مختلف مجموعه تصانیف که غالباً گردآورندۀ آنها مشخص نیستند و مربوط به پیش از صفوی و دورۀ صفوی است گردآوری کردهایم؛ این تصانیف به عبدالعزیز نسبت داده شدهاند. از آنجائیکه وی فرزند مراغی و سرشناسترین چهرۀ دربار عثمانی در زمان خودش بود، میتوان پنداشت که این تصانیف متعلق به وی است.
این آثار با نوعی آوانگاری یا نتنویسی نمادین ثبت شدهاند و هنوز مشخص نیست فواصل و زمان نغمات آنها چگونه بوده است، بنابراین نمیتوانیم به طور دقیق بر اساس آنها استناد کنیم که ملودی آنها چگونه بوده است. اما در مجموعههای نتنگاری شدۀ عثمانی تعدادی از تصانیف پیش از صفوی و بعد از صفوی وجود دارد که به موسیقیدانان هم عصر عبدالعزیز نسبت داده شده است. این را نیز باید در نظر گرفت که این تصانیف نیز در طی زمان دستخوش تغییرات متعدد شدهاند و بازآفرینی نمونۀ اصلیشان تا حد زیاد امکانپذیر نیست.
واژهسازیها و اصطلاحپردازیهای عبدالعزیز، مانند «شد خواب» و «شد روح»، نشان از نوآوری دارند؟ به نظر شما این نوآوریها تا چه حد ریشه در سنت دارند و تا چه اندازه شخصی و ابداعیاند؟
واژههای «شَدّ خواب» و «شَدّ روح» پیشتر در جامعالالحان مراغی، یعنی اثر پدر عبدالعزیز، آمده است. این شَدّها مجموعهای از مقامها با تأثیرگذاری مشابهی بودند که توسط کوکهای خاصی اجرا میشدند.
در زمان مراغی به مُدهای موسیقی آوازه، مقام و شعبه میگفتند که البته تفاوتهای کمی و کیفی داشتند. معمولاً در متون علمی همه را مقام خطاب میکنند و مقام/ مُد در این حالت به معنای وسیع کلمه بهکار میرود. در زمان عبدالعزیز این شدود متنوع و گسترده شدند و ما شاهد انواع مختلف شدود در رسالۀ ایشان هستیم. اهمیت این شدود از آن جهت است که نوعی «مُدگردی» را نشان میدهند که از روش خاصی تبعیت میکردند.
به زبان سادهتر، موسیقیدانان از مقامی به مقام دیگر -یا به زبان امروز- از گوشهای به گوشهای مُدگردی میکردند؛ اما یک اصل کلی در این توالی وجود داشت: مقام اول/ مقام آغازین و مقام آخر/ مقام پایانی در هر شَدّ باید یکی میبودند. این اصل، بعدها مبنای شکلگیری موسیقی دستگاهی شد. یعنی دستگاهها بر اساس همین بنیان ساخته شدند. البته این را باید در نظر گرفت که شکل انسجام یافتۀ نظام موسیقی دستگاهی در ایران به دوران قاجار برمیگردد.


۱ نظر