رابطه ریاضی و موسیقی
همچنانکه گفته شد، هنر و به خصوص موسیقی، دارای نقاط اشتراک فراوانی با ریاضی هستند. ایلای موئر، ریاضیدان، معتقد است که نویسندگان متعددی به بحث درباره ارتباط موسیقی و ریاضی پرداختهاند. او در مقدمه کتاب خود، جمله ایاز ایگور استراوینسکی را نقل میکند که درآن به ارتباط فرم موسیقی با تفکر ریاضی و روابط آن تاکید دارد. او همچنین ضمن یادآوری نقش ریاضی در مباحث فنی موسیقی مانند محاسبه سیستمهای کوک، به اثری از لئونارد اویلر اشاره میکند که در آن مباحث هندسی بسیاری برای موسیقیدانان و مباحث موسیقایی فراوان برای هندسه دان ها گنجانده شده است (۲۰۱۸، Maor).
بارون کارا دو وو، از خاورشناسان فرانسوی علاقهمند به فرهنگ اسلامی و ایرانی، در مقدمه ترجمه فرانسوی کتاب موسیقی کبیر، تالیف فارابی، به اهمیت نقش ریاضی در موسیقی اشاره میکند. از نظر او، مولفانی که طی قرنهای سوم تا سیزدهم هجری به کار موسیقی در جهان اسلام پرداختهاند، پیش از هر چیز فیلسوف بوده و به مکتب نوافلاطونی وابسته بودند. در این مکتب، موسیقی پیوسته در کنار ریاضیات جای می گرفت، به عبارت دیگر موسیقی خود جزئی از فلسفه به شمار میآمد.
از همینجاست که میبینیم فیلسوفان و ریاضیدانان درباره موسیقی کتاب مینویسند، و حتی در زمانهایی نه چندان دور، اختر شناسانی چون کپلر دست به تالیف موسیقایی میزنند. اما در دنیای اسلام، کندی و فارابی و ابن سینا درباره موسیقی صاحب تالیفاند. فارابی با کتاب موسیقی کبیرش، از قرون وسطی تا زمان حاضر، بسیارمعروف است. محاسبات ریاضی و نظریات موسیقایی فارابی عمدتاٌ ریشه در تفکر یونانی دارد. با اینحال فارابی به آراء یونانیان، از نگاه شخصی پرداخته است (۱۹۹۶,۱۷، Farabi).
بعضی از دانشمندان و موسیقی دانان نیزبه اهمیت نقش ریاضی در موسیقی اشاره کردهاند. به عنوان مثال:
– فارابی معتقد است از آنجا که فواصل موسیقی مختلفاند و گاه تقسیم و گاه جمع میشوند، اهل نظر و عمل لازم است، برخی از انواع نسبتهای عددی و جمع و تفریق آنها که موضوع علم حساب هستند را بشناسند. از نظر او، همانند اکثر علمای تحت تاثیر فلسفه یونان، موسیقی جزئی از ریاضیات است.
– کلود دبوسی معتقد بود همانطور که دانش نورشناسی، هندسه نوراست، موسیقی نیزدانش محاسبات صداست (۲۰۰۹,۱۳،Fauvel & Flood & Wilson).
– از نظر هرمان فون هلمهولتز، پزشک و فیزیکدان آلمانی، ریاضیات و موسیقی، به عنوان متضادترین زمینه های فعالیت فکری، برای نشان دادن نوعی ازارتباط پنهانی که تمام فعالیت های ذهنی ما را به هم پیوند می دهد، از یکدیگر حمایت میکنند (Ibid).
– آرخوتاس تارِنتومی، فیلسوف یونانی مکتب فیثاغورسی و دوست نزدیک افلاطون اعتقاد داشت که علوم هندسه، اعداد و موسیقی به هم مربتط اند (Ibid).
– ژان فیلیپ رامو، آهنگساز و نظریهپرداز فرانسوی، اعتقاد داشت موسیقی علمی است که باید قوانین مشخص برآمده از یک اصل آشکار داشته باشد. این اصل نیز بدون کمک ریاضیات معلوم نیست (۲۰۰۸,۱۹۰، Benson).


















۱ نظر