نوروزخوانی در مازندران
مراسم نوروز خوانی در برخی از مناطق استان مازندران از حدود یک ماه مانده به عید نوروز آغاز میشود، در این منطقه نوروز خوانی بیشتر توسط چوپانها و گاوچرانها انجام میگیرد. این افراد شب هنگام به درب خانهها میروند و مژده آمدن بهار را به اهل خانه میدهند. آنها با زنگولهای در دست و تکان دادن آن، با ایجاد سروصدا وارد روستا میشوF. آنها با زنگولهای در دست و تکان دادن آن، با ایجاد سروصدا وارد روستا میشوند و جلوی هر خانه شعر میخوانند و از صاحب خانه طلب عیدی میکنند. نوروز خوانها در استان مازندران معمولا کیسهای در دسازند و اهالی خانه این کیسه را با شیرینی، تخممرغ، قند و چای، برنج و یا پول پر میکنند.
مردم محلی معتقدند مژدگانی دادن به نوروزخوانها برای آنها شگون دارد، به همین دلیل معمولا مردم روستا استقبال گرمی از نوروز خوانها میکنند و در نهایت احترام به آنها هدیه میدهند تا برای اهل خانه دعای خیر کنند.
نوروزخوانان، نوید دهنده بهار در مازندران
نوروزخوانان در گروه های چند نفری گرد هم می آیند و از اواسط اسفند ، نوروزخوانی می کنند و مژده دهنده بهار هستند.
باد بِهارون بِیَمو / نِئروز سِلطون بِیَمو
مژده هادین دوستون رِ / گل بیَمو گلستون رِ
بروزخوانان در گروه های چند نفری گرد هم می آیند و از اواسط اسفند ، نوروزخوانی می۱ / شِه ما رِ سال نِئ بووئه مِوارِک
(نوروز خوانی در بندپی بابل)
نوروز خوانی در واقع کارناوالی بوده است که در آن شعر و موسیقی و آواز و نمایش در کنار یکدیگر می آمدند و مردم را به جشن و سرور مهمان می کردند.
نوروزخوانان در گروه های دو تا چند نفری گرد هم می آیند و از اواسط اسفند ماه، شروع به نوروزخوانی یا بهار خوانی می کنند و مژده دهنده بهار هستند.
صورت معمول این آیین در روستاهای مازندران به این صورت بوده است، هنگامی که نوروزخوانان وارد محلی می شدند یکی از آنها نوروزخوانی را انجام می داد و دیگری یا همراهان وی بعد از خواندن اشعار توسط نوروزخوان اصلی، آن شعر را تکرار می کردند و یکی از آنها به انجام حرکاتی نمادین که شادی بخش باشد روی می آورد.
نوروزخوانان وقتی در حیاط خانه ای وارد می شدند، صاحبخانه را به نام صدا می زدند و با به کار بردن نام وی در شعر نوروزخوانی، از وی تقاضای هدیه می کردند. برای مثال در برخی اشعار این گونه بیان می شد: «مشتی گوهِرِ مهربون، خِنِه ی جا بِرو بیرون، بموئه نوروزِخون،…»
یا در جایی دیگر
«صد سِلامُ و سی عَلِیک، بِرار سلامَ عَلِیک،
ته سِرپیششِ زممه پا،
ته جا گیرمه جِمه تَنخا،
باد بهارون بموئه،
نوروز سلطون بموئه،
مژده هادین دوسِتون،
گل در گلستون بموئه»
و یا
«مشت عمویِ با ایمون،
شَکِرِ شیرین ته زِبون،
صَدِف هَسسه ته دندون،
انعام ر بیار بیرون»،
«مشتی هاجر با وفا،
خنه جا برو دیا، سننخ در رِ هاکِن وا،
انعامِ ته هاده اِما»
اشعار این گروه ها که با همراهی ساز و پاسخ هم خوانان خوانده می شد مردم شهر و روستا را دعوت می کرد که برای تبریک، چیزی به نوروزخوان بدهند و البته باید یادآور شد که نوروزخوانان این انعام را در قالب شعر درمی آوردند و بیان می کردند. به عبارتی دیگر انعام را از صاحبخانه درخواست می کردند. در این هنگام افراد صاحبخانه به پاس آنکه این نوروزخوانان آمدن بهار و سرزندگی را به خانواده آنان مژده داده و شادی را به خانه شان آورده بودند، مقداری میوه، شیرینی، تخم مرغ، برنج، گردو ، پول یا هر چیز دیگری را به آنها مژدگانی یا انعام می دادند. یکی از نوروزخوانان معمولا همراه خود کیسه ای داشت و این انعام را در آن کیسه می ریخت.
اگرچه نوروز خوانان در شهرها فعالیتشان کمتر شده است، اما در روستاها به شکل مستمر فعالیت میکنند. تقریباً در تمام محلههای مازندران نوروز خوان وجود دارد، اما بهطور حرفهای تنها چند گروه هستند که فعالیت میکنند.
«بهار آمد، بهار آمد، خوش آمد / علی با ذوالفقارآمد، خوش آمد/ علی با ذوالفقار آن شاه مردان / دل ناشاد ما رِ شاد گردان / محمد، یا محمد، یا محمد / قبای اطلسی داره محمد /
اگه خواندی محمد، ره شناسی/ بئو صل علی و ال محمد»
تکه ای اشعار نوروزخوانی است که با مدح و ثنای اهل بیت (ع) عجین شده است.
۱ نظر