بهمن رجبی، نویسنده، سخنور و نوازنده تنبک را بیشتر اهالی موسیقی ایران با حاشیههایش میشناسند و سخنرانیهای جنجالیاش در موردِ «نظام منحرف موسیقی ایران در عصر حاضر». تقریبا تمام نوشتههایی که در مورد بهمن رجبی نوشته شده است، حول و حوش دو محور میگردد که یکی خدمات او در زمینه تنبکنوازی خصوصاً ارتقا تکنیک و استیل نوازندگی تنبک است و دیگری حاشیههایی که در سخنرانیهای او وجود دارد که عموماً این سخنرانیها برای فعالین موسیقی خوراک خوبی برای شکستنِ فضای محافظهکارانه امروز اهالی موسیقی ایران است. در این نوشته قصد داریم بیشتر به بنیادهای فکری بهمن رجبی بپردازیم.
بارها از زبان رجبی و شاگردان او با عنوان «مکتب رجبی» برخورد کردهایم. واژه مکتب به شیوه و یا روشی گفته میشود که برگرفته از تفکری با اسلوب خاص باشد. طبیعتاً هر استاد موسیقی را نمیتوان صاحب مکتب دانست، چرا که چهارچوب فکری و عقیدتی خاص، شکلی نظاممند میطلبد.
بهمن رجبی برخلاف محیط و افرادی که با آنها همراه شده بود و پیش از انقلاب برنامههایی با آنها به اجرا گذاشت مثلِ هنرمندان مرکز حفظ و اشاعه، اسلوب فکری کاملاً متضادی با این گروه داشت. این همکاری ناهمگونی زیادی با اهداف و ایدههای رجبی داشت هرچند افرادی مثل حسین علیزاده یا پرویز مشکاتیان را نمیتوان کاملاً در راستای مرکز حفظ و اشاعه برشمرد چراکه این افراد هم بهعنوان نوازنده و هم بهعنوان آهنگساز آثار متفاوت و متمایز بسیاری با نظام فکری حاکم بر مرکز حفظ و اشاعه نواخته و ساختهاند.
فرهنگ، کلام و اساس فکر بهمن رجبی که در کتابهایش قابل لمس است، گرایش خاصی را برای او بوجود آورده که ناچاریم این نظام فکری را صرفا در جایگاه یک «موسیقیدان کلاسیک» مورد بررسی قرار دهیم؛ رجبی با اینکه از دیدگاه غالب امروز (که اصطلاحات و گرایشات مرکز حفظ و اشاعه در آن بسیار رایج است) نمیتواند به عنوان یک نوازنده تنبک، در قالب یک نوازندۀ «موسیقی کلاسیک غربی» شناخته شود، اما او با شیوه نوازندگی و خط فکری خود در واقع یک نوازنده «موسیقی کلاسیک» (به معنای عام کلمه) تمام عیار است. (در اینجا مجال نیست که به تعریف مفصل موسیقی کلاسیک بپردازیم ولی فقط به این حد بسنده میکنیم که موسیقی کلاسیک را «یک موسیقی دارای دستگاهی منطقی بر اساسِ زیباییشناسی طبقه فرهیخته و بدون گرایش خاصی غیر از موسیقیِ محض مانند کاربردهای موسیقی درمانی و …» در نظر داریم.)
با این تعریف ناخودآگاه به خط فکری گروهی که شاگردان و هم فکران کلنل علینقی وزیری بودند نزدیک میشویم که از شاخصترین چهرههای این گروه: صبا، خالقی، دهلوی، پایور هستند. به همین دلیل است که شاگردان و ادامه دهندگان مسیر وزیری به جای مشغول شدن به انواع مسیرهای خاص در هنر موسیقی ایران، مثل تمرکز تام و تمام بر بداهه نوازی، تدریس به صورت سینه به سینه و مکتب خانهای و… اکثر پژوهندگانی بودند که استانداردهای هنری و معیارهای آموزشی، تولید کردند.
۱ نظر