رجبی نسبت به گرایشاتی که پیش از انقلاب و پس از انقلاب داشته، نمیتوانست همکاری زیادی با گروه شاگردان و ادامه دهندگان مسیر وزیری داشته باشند هرچند میدانیم که نزدیکترین فرد به حسین دهلوی که تاثیر زیادی روی او داشت، رئیس هنرستان شبانه موسیقی ملی و شاعر نامدار ملی، محمد علی امیرجاهد بود که حتی تصویر او به همراه اعضای ارکستر دهلوی دیده می شود! (فراموش نکنیم که دهلوی روی دیسیپلین ارکستر بسیار مقراراتی و سختگیر بوده است) ولی دهلوی در فعالیت های سیاسی هیچ نقشی نداشته و گرایش او و خالقی و همکاران دیگر آنها به جبهه ملی و شخص دکتر محمد مصدق در حد یک اعتقاد شخصی بوده و همه آنها با دولت وقت و مخصوصا وزیرِ فرهنگ موسیقیدان آن دولت (مهرداد پهلبد که ویولونیست و فرزند نصرالله مین باشیان بود) همکاری میکردند.
اما از آن طرف دانشجویان هنرهای زیبا که اکثرا همان هنرجویان مرکز حفظ و اشاعه بودند اول به دلیل جوانی و دوم به دلیل نداشتن مسئولیت و پست خاصی در دولت وقت، مخالفت علنی با حکومت داشته و بیشتر گرایشات چپ داشتهاند.
هرچند در میان آنها به جز دو یا سه نفر، کسی را پیدا نمیکنیم که سابقه مبارزاتی خاصی داشته باشد و مخصوصا در حد رجبی، کمتر موسیقیدان سرشناسی فعالیت داشته است.
گفتیم روح زمانه در دوره بعد از مشروطه منجر به ایجاد فضایی شد که نسل خاصی با گرایشات منطقی را تربیت کرد، حتی افرادی هم که در این فضای فکری نبودند به این مسیر کشیده می شدند، یکی از این افراد بدون شک حسین تهرانی است که نگاهی اجمالی به احوالات و خاطرات او، نگارش و تدوین این متدها و استاندارد کردن نوازندگی تنبک را توسط او با تردید روبرو می کند؛ اما واقعیت آن است که جو خاص آن دوره و هم نسلی با وزیری، خالقی، صبا، دهلوی، پایور و… ناگزیر او را به این مسیر هدایت کرد.
بررسی دستاوردهای هم فکران وزیری در زمینه تنبک، این افسوس را بوجود می آورد که چرا بعد از حسین تهرانی نقشی که به شاگرد مشهور او محمد اسماعیلی داده شد به رجبی تعلق نگرفت.
اسماعیلی بیش از اینکه در اندیشه ارتقا مکتب تهرانی باشد و اصول کلاسیک و منطقی بیشتری چه در حوزه تکنیک نوازندگی و چه در خصوص استیل و روش استفاده از دو دست در نوازندگی تنبک به این مکتب اضافه نماید، به فکر تربیت شاگرد و معرفی سبک استادش تهرانی و همینطور روش نوازندگی افتتاح بود. البته رجبی بدون حمایت خاصی، خود شخصاً آثار صوتی و نوشتاری بسیار با ارزشی را براساس همان اصول موسیقی به مفهوم کلاسیک آن تولید و به دست علاقمندان رسانید ولی به صورت پراکنده و با فاصلۀ زمانی زیاد (مثلاً توجه کنید به فاصله زمانی اجرای او به همراه علیزاده و مشکاتیان و تکرار همین برنامه با جواهری و شاهی و پس از آن همکاریهای پراکنده او با ارکسترها).
۱ نظر