گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

چالش‌های یادگیری ساز در بزرگسالی (۵)

مطالعات خارجی دیگر نیز به نقش محیط آموزش، سبک تدریس استاد، حمایت اجتماعی، و نگرش مثبت نسبت به فرایند یادگیری اشاره کرده‌اند. برخی پژوهش‌ها حتی نشان داده‌اند که آموزش موسیقی در بزرگسالی می‌تواند عملکرد شناختی را بهبود بخشد و به عنوان ابزاری برای مقابله با پیری مغز عمل کند.

در جمع‌بندی این بخش می‌توان گفت که پیشینه نظری و تجربی موجود، همگی بر اهمیت درک تفاوت‌های یادگیری بزرگسالان، انگیزه‌های خاص آن‌ها، و لزوم طراحی محیط آموزشی مناسب برای این گروه تأکید دارند. با این حال، در زمینه آموزش موسیقی در ایران، به‌ویژه آموزش ساز به بزرگسالان، هنوز جای پژوهش‌های میدانی کیفی و مبتنی بر تجربه زیسته‌ی هنرجویان خالی است.

روش تحقیق
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه‌ی زیسته‌ی هنرجویان بالای ۴۰ سال در فرایند یادگیری ساز، با تمرکز بر موانع، انگیزه‌ها و نقش عوامل محیطی انجام شده است. با توجه به ماهیت موضوع، که مبتنی بر دریافت‌های شخصی، تجربه‌های ذهنی، و فهم درونی از یک پدیده آموزشی است، روش تحقیق این مطالعه از نوع کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسانه (Phenomenological Approach) انتخاب شده است.

رویکرد پدیدارشناسی با هدف شناخت معنای یک تجربه از دیدگاه افراد درگیر در آن، بر فهم عمیق از جهان زیسته‌ی مشارکت‌کنندگان تمرکز دارد. در این نوع پژوهش، داده‌ها نه به‌صورت عددی، بلکه از طریق تحلیل محتوای گفتار، رفتار و روایت افراد گردآوری و تفسیر می‌شود. از آنجا که مسئله این پژوهش، شناخت احساسات، نگرش‌ها و تجربه‌های ذهنی هنرجویان بزرگسال در زمینه یادگیری موسیقی است، انتخاب این رویکرد، مناسب‌ترین گزینه برای پاسخ‌گویی به اهداف تحقیق محسوب می‌شود.

جامعه آماری و ویژگی‌های مشارکت‌کنندگان
جامعه آماری پژوهش شامل هنرجویان بالای ۴۰ سال است که در حال حاضر در آموزشگاه‌های موسیقی یا کلاس‌های خصوصی به یادگیری ساز اشتغال دارند. این افراد دارای تجربه‌ی مستقیم از فرایند آموزش موسیقی در سنین بزرگسالی هستند و می‌توانند روایت‌های معتبر و قابل تحلیل از مواجهه با چالش‌ها، انگیزه‌ها و مسیر یادگیری خود ارائه دهند.

نمونه‌گیری و ملاک‌های ورود
روش نمونه‌گیری در این پژوهش، هدفمند (Purposeful Sampling) بوده است؛ به این معنا که افراد با توجه به ملاک‌های خاصی انتخاب شدند. ملاک‌های ورود به مطالعه عبارت بودند از:

  • داشتن حداقل ۴۰ سال سن؛
  • گذراندن حداقل ۶ ماه دوره آموزشی در یادگیری ساز؛
  • تمایل به شرکت در مصاحبه و به اشتراک‌گذاری تجربیات شخصی؛
  • داشتن تجربه مشخص از یادگیری در محیط آموزشگاه یا کلاس خصوصی.

در مجموع، ۱۲ نفر به‌عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. این تعداد با توجه به اصل اشباع نظری (Theoretical Saturation) تعیین شد؛ بدین معنا که پس از انجام حدود ده مصاحبه، اطلاعات جدیدی حاصل نشد و تکرار مضامین مشاهده گردید، از این‌رو فرآیند نمونه‌گیری متوقف شد.

ابزار گردآوری داده‌ها
ابزار اصلی گردآوری داده‌ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه‌ساخت‌یافته (Semi-Structured Interview) بود. این نوع مصاحبه امکان گفت‌وگویی منعطف اما هدفمند را فراهم می‌آورد که پژوهشگر بتواند هم موضوعات از پیش تعیین‌شده را دنبال کند و هم به کشف جنبه‌های جدید از تجربه مشارکت‌کنندگان بپردازد.

پرسش‌های اصلی مصاحبه شامل موارد زیر بود:

  • چه عاملی باعث شد تصمیم به یادگیری ساز در این سن بگیرید؟
  • در مسیر یادگیری چه موانعی را تجربه کرده‌اید؟
  • تجربه‌ی شما از حضور در کلاس چگونه بوده است؟
  • دید اطرافیان، دوستان و خانواده نسبت به این تصمیم چگونه بود؟
  • در روند یادگیری چه چیزهایی شما را دل‌گرم یا دلسرد کرده است؟

مصاحبه‌ها به‌صورت حضوری و آنلاین (در مواردی که امکان حضور نبود) انجام شد و مدت هر مصاحبه بین ۳۰ تا ۵۰ دقیقه بود. تمامی مصاحبه‌ها با اجازه مشارکت‌کنندگان ضبط و سپس واژه‌به‌واژه پیاده‌سازی شد.

مهران نحوی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است