Posts by علیرضا میرعلی نقی
تاملی کوتاه درباره موسیقی جنگ هشت ساله
موسیقی جنگ، طبق تعریف و به واسطه ارتباطی که باید بتواند با عموم ایرانیان برقرار کند، باید موسیقیای باشد فراگیر و ملی نه بومی/بدوی و نه مدرن و نخبه پسند. بویژه امروز که ۳۸ سال از پایان جنگ گذشته و موضوعیت تاریخی آن مهم تر از آن دوران، رخ می نماید. موسیقی دوره جنگ هشت ساله ایران و عراق را باید با توجه به چند موضوع مهم بررسی کرد: ملت ایران، بیش از یک قرن و اندی بود که تجربه جنگ بدین وسعت را در تاریخ خود نداشت و چند سال حضور سربازان بیگانه در دوره جنگ دوم جهانی نیز غریبهتر از آنی بود که در خاطره جمعی ما تبلور موسیقایی پیدا کند. جنگ برای ما تازگی داشت و این تازگی خاص خود را تا آخرین سال ها حفظ کرد.
نوشتاری به مناسبت درگذشت امینالله رشیدی (۴)
روش کتاب نویسیاش هم جالب توجه بود. گویی پاورقی های جذاب مطبوعات دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ را میخوانیم. تداوم موضوع در کتابهایش نبود و ساختاری «موزاییک»وار دارند: تکه تکه های هرکدام جدا جدا نوشته شده ای که بی نقشه کنار هم گذاشته شدهاند و هر کدام با رنگ و برق خاص خودشان، جلوه میکنند. نوعی «جنگ نویسی» یا به تعبیر استاد تورج نگهبان «کشکول درویشی» که اتفاقا برای خوانندگان امروزی هم کم جذاب نیستند. وقتی که آنها را می خوانیم، حس می کنیم که نویسنده، تک تک شان را با تمام وجودش زیسته است.
نوشتاری به مناسبت درگذشت امینالله رشیدی (۳)
استاد رشیدی را این یادداشت شتابزده و جوانانه، چنان خوش آمد که تا سال ها فتوکپی آن را به همه جا و همه کس میرساند و در کتاب «عطر گیسو: خاطرات هنری» عینا با کلی لطف و محبت نقل کرد! در ۲۰ سال اخیر، غیر از دوران کرونا و دورانی کوتاه از بیماریهای گذرا و خانه نشینی، رشیدی همچون جوانی امیدوار و هدف دار، فعالیت میکرد و حتی یادم هست که در تابستان داغ و نفسگیر، یک تنه ارکستری روبهراه کرد و با خود به بوشهر (بله بوشهر!) برد و کنسرت موفقی داد. نه خستگی شناخت و نه خم به ابرو آورد. به محض رسیدن به تهران تازه داشت برنامه کنسرت قریبالوقوع بعدی را می ریخت! (حرفهایها میدانند که از چه کار سنگینی سخن میگویم) استاد رشیدی شگفتانگیز بود.
نوشتاری به مناسبت درگذشت امینالله رشیدی (۲)
او از هنرمندان نادری بود که هم می ساخت و هم می خواند. چون او کم هستند. مسیر او در امتداد رسم کهن خنیاگری ایرانی است و در اتمسفر تجددخواهی مرسوم زمانه خود معنا می شود. خودرو و خودآموخته نبود، اما خودجوش و خودساخته بود. صدایش با صدای دیگری اشتباه گرفته نمی شد و بدون بردن نامش هم شناخته می شود. ساخته هایش، موتیف های لطیف و خوش برش و متنوعی هستند که در پیوند محکم با کلامی نیک انتخاب شده و خوانشی شفاف، آینه وار، زیبایی های روز و روزگار خود را روایت می کنند و بی هیچ دشواری به دل می نشینند. کمتر پیش آمد که از ساخته های دیگران بخواند، هر چند به آثار ماندگار دوست دوران جوانی اش استاد همایون خرم، مهر و ارادتی بسیار داشت.
نوشتاری به مناسبت درگذشت امینالله رشیدی (۱)
این خواننده و آهنگساز ۲۰ مهر در ۹۹ سالگی درگذشت. تا همین اواخر «فتوکارلو» در لاله زار جنوبی، در ویترین رو به خیابانش، عکس های جوانی او را در دهه ۱۳۳۰ دست نخورده نگه داشته بود. گویا هنوز هم همانجاست. جوانی دیرپای امین الله رشیدی، خنیاگر ستاینده «زندگی» که در پاییز پرگشود. قریب یک قرن نفس کشید، بیش از ۸۰ سال با شعر کلاسیک فارسی، خوانندگی و نواپردازی در موسیقی ایرانی، نویسندگی، طراحی نقوش قالی و… در پویایی مداومی زندگی کرد. دیر زمانی است که نمادی چشمگیر از امیدواری و آفرینشگری شده است. آنقدر عمر کرد تا به دهمین دهه از سلسله جبال حیات برسد و پیروزی هایش را جشن بگیرد و پاداش آن همه سلوک سالم خود را از دست زمانه و مردمانش دریافت کند. شادمانه و شاکر زیست و ما را بر مرگ او دریغی نیست که به گفته مولانا: «به دام دیو در افتی، دریغ آن باشد…» افسوس بر ماست که هیچ گاه نتوانستیم و نمی توانیم چون او زندگی کنیم.
یادی از محمدعلی حدادیان
مرگ موسیقیدان مرگ مجموعهای از فناوریها و ممارستها نیست، فقدان یک دنیای فکری و احساسی است که پدید آمدنش در حقیقت به زمانی افزونتر از سن و سال شناسنامهای مربوط است. چینیها میگویند با مرگ هر نفر یک کتاب تاریخ به زیر خاک میرود، بیراه نیست اگر بگوییم که هنرمندان به ویژه در مشرق زمین راویان تاریخ تحول درونی اجتماع هستند. فقدان ابدی هر راوی یعنی فقدان ابدی نوعی روایت شخصی و مربوط به او که برای همیشه از پیش ما رفته است. اگرچه روایات صوتی آنها در غیبت جسمانی راویان حضور روحانی آنها را برایمان معنا میکند. این یادداشتها نگاهی شخصی است به هر کدام از عزیزانی که در سال گذشته از جمع ما رفتند. خاک بر آنها خوش باد…
مدرن در عمل، کلاسیک در تدریس
اینبار کار واقعا از ریشهها شروع شده است. اقدام پیشروانه آهنگساز ارزنده، دکتر امیرمهیار تفرشیپور به حدی بدیع و در عین حال انسانی بود که شایسته ثبت در حافظه تاریخ موسیقی معاصر ایران است. بیتردید از بین خردسالان و نوجوانانی که به همت و حمایت او در جلسه شهرکتاب فرشته حاضر شدند و کارشان را ارایه کردند، آهنگسازانی تاثیرگذار برخواهند خاست.
درباره آلبوم «اشک باران»
شکل تاریخی غالب در موسیقی ایران از انواع بومی تا شهری براساس رسم خنیاگری است. خنیاگری خود براساس سه عامل اصلی معرفی می شود: نغمه پرداز، ترانه سرا و خواننده تا اواخر عصر قاجار، غالباً یک نفر عهده دار هر سه این عوامل بود و حتی در مواردی ساز دست خود را نیز می ساخت. با ورود تدریجی جامعه ایرانی به فضای تجدد، هر کدام از این سه عامل به طور تخصصی بین افراد مستعد تقسیم شد و سنت خنیاگری با شمایلی نوین تولدی دوباره یافت خنیاگران گذشته رفتند و آهنگسازان، ترانه سرایان و خوانندگان هر کدام جدا جدا ولی همدوش با یکدیگر رسم کهن گذشته را بازآفرینی کردند.
سالشمار زندگی و آثار پرویز یاحقی (۲)
۱۹۶۸ ـ ۱۹۶۲/۱۳۴۶ ـ ۱۳۴۱: پرویز یاحقی از چهرههای ثابت برنامه گلها میشود. شیوه ویولوننوازی او شیوع مییابد و برنامههای فراوانی از همنوازی او با ایرج، گلپایگانی و… ضبط میشود. در دوره پیرنیا او با آزادی کامل در رفت و آمد به استودیوی شماره ۸ و ضبط تکنوازیهایش، به دلخواه و به مقتضای حال و الهام، میدهند. شماری از شنیدنیترین برنامههای او در این دوران در نوار پُر میشود. در این دوره فقط با خوانندگان زن کار میکند. استادان: روحالله خالقی و مرتضی محجوبی از دنیا میروند. اولین صفحات ۴۵ دور او همراه آواز گلپایگانی در کمپانیِ «رویال» پر میشود.
سالشمار زندگی و آثار پرویز یاحقی (۱)
خبر شوکه کننده درگذشت پرویز یاحقی در منزل شخصیاش در حالی که سیساعت از فوت او میگذشت، جامعه موسیقی ایران را دچار اندوه و حیرت کرد. پرویز یاحقی بیش از پنجاهسال فعالیت مستمر هنری داشته است که نزدیک به نیمی از آن درخلوت آشیانه و برای اشخاصی بوده که به تشخیص او گوشودل محرم و مطمئن داشتهاند. در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به سالشمار زندگی و آثار پرویز یاحقی: