Posts by بیتا یاری
آموزش ساز، کاری دانشگاهی نیست (۸)
البته باید بگویم امکانات امروزی خیلی بیشتر از ۵۰ سال پیش است افراد تحصیلکرده ذی صلاحیت خیلی بیشتر و در دسترس هستند. حالا تا چه اندازه استفاده درستی از آنها میشود نمیدانم، اما آشنایی مختصر چندروزه با عدهای که حتی اسامیشان را نشنیده بودم؛ اینطور استنباط میکنم که الآن امکانات برای آموزش، تشویق و ترفیع موسیقی در جامعه خیلی بیشتر است تا ۵۰ سال پیش. درگذشته شاید دیدرسمی کشوری نسبت به موسیقی قدری موافقتر بود، استنباط من این است که وضع دارد بهتدریج بهتر میشود ولی امکاناتی که اکنون در دسترس است خیلی بیشتر از گذشته است.
آموزش ساز، کاری دانشگاهی نیست (۷)
اصل مطلب این است که بههرحال ما مکتب آهنگسازی و آفرینش موسیقی نداشتیم و عمل آفرینشی در رابطه با موسیقی توأم بوده باکار اجرای موسیقی. و کار فیالبداهه نوازی بر مبنای یک مبانی ملودیک فراگرفتهای که هر بار یک شاخ و برگ نوینی رویش گذاشته میشده؛ کارآفرینشی بوده اما بهصورت قطعه ثابت شده که بهصورت یکسان روی کاغذ بیاید و اجرا شود نبوده است و نداریم. اغلب کشورهای شرقی هم ندارند و اروپاییها نیز قبل از اکول دو نوتغدام در قرن سیزدهم نداشتند. این واقعیتی است و سرشکستگی هم ندارد. ما نوع دیگری از موسیقی داشتیم.
آموزش ساز، کاری دانشگاهی نیست (۶)
این جنبه اجتماعی شامل موسیقی در مدارس و دانشگاه سیر روزافزون و بهبودی مداوم داشت در تمامی دهههای بعد از ۱۹۲۰. بهتر بگویم از آن زمانی که آقای وزیری بعد از چهار سال تحصیل در فرنگ به کشور برگشت و مدرسه موسیقی را تشکیل داد.
آموزش ساز، کاری دانشگاهی نیست (۵)
در این مدتی که در دانشگاه این تغییرات را به وجود آوردید و به مدت ۸ سال بود ریس دانشکده موسیقی بودید فکر میکنم زمان کافی برای فارغالتحصیلی دانشجویان برای حداقل پنج دوره فراهم بود. چه کسانی در آن دوره بهعنوان موسیقیشناس فارغالتحصیل شدند. لطفاً نام ببرید.
بهیقین بیش از چند اسم به خاطر نخواهم آورد. موضوع مربوط به چهل و چند سال پیش است. بهطور مثال آقای لطفی.
آموزش ساز، کاری دانشگاهی نیست (۴)
حتی خود من هم که مطالعه کرده و تز دکتری در موسیقی ایرانی نوشته بودم کارهای دیگری را برعهدهگرفته بودم. مثلاً درس کنترپوان و تاریخ موسیقی و دورانهای موسیقی را من اداره میکردم. برای اینکه در آن زمان کسیکه بر این مسائل و دروس احاطه داشته باشد نداشتیم و من نیافتم.
آموزش ساز، کاری دانشگاهی نیست (۳)
من کسی بودم که به انتخاب دانشگاه، صلاحیت این را داشتم که مفاد تعیین کنم و دیگر کسی را لازم نداشت که تائید کند. چراکه مرجعی که صلاحیت موسیقی داشته باشد جز من در دانشگاه تهران چیز دیگری نبود که تائید کند. برنامهریزی کردم که در طی چهار سال دروس مشخصی آموزش داده شود.
آموزش ساز، کاری دانشگاهی نیست (۲)
از جمله با وزیر فرهنگ و هنر وقت آقای پهلبد، با رئیس سازمان رادیو تلویزیون آقای قطبی و همچنین با رئیس دانشگاه تهران آقای دکتر عالیخانی آشنا شدم که ایشان، عالیخانی، گویا از سوابق دانشگاهی من اطلاعاتی کسب کرده بود و با من راجع به دپارتمان موسیقی که اخیراً در دانشگاه تهران تأسیسشده بود صحبت کردند. به گفته او این دپارتمان بیسروسامان بود و برنامه خیلی مشخصی نداشت و بهعلاوه کادر آموزشی افرادی بودند که بهصورت حقالتدریسی میآمدند، درس میدادند و میرفتند و تماس با دانشجو، به جز سر کلاس، خیلی کم بود. اینکه کار دانشگاهی محسوب نمیشود، چراکه کار دانشگاهی فقط درس دادن و رفتن نیست. باید شخصا استاد درصحنه دانشگاه حضورداشته باشد تا به نیاز دانشجویان توجه کند و در برنامههای تحقیقاتی که دارند آنها را کمک نماید یعنی فقط رفتن سر کلاس نیست. بههرحال، آقای عالیخانی راجع به اینکه این دپارتمانی است که وضع هنوز مشخصی نیافته توضیح دادند بعلاوه کسی که بانی احداثش بود آقای دکتر مهدی برکشلی، یک موسیقیدان حرفهای نبود.
آموزش ساز، کاری دانشگاهی نیست (۱)
نوشته ای که پیش رو دارید، گفتگوی بیتا یاری با پرفسور هرمز فرهت، موزیسین و استاد دانشگاه موسیقی دابلین و سامان دهنده دانشکده موسیقی دانشگاه تهران است. بخشی از این مصاحبه قبلا در روزنامه به چاپ رسیده است و در این سایت به صورت کامل به انتشار می رسد.
رامین صدیقی: با کلی گویی به جایی نمی رسیم
حق با شماست. آقای هوشنگ کامکار هم جشنواره های قبلی را غیرحرفه ای دانسته اند که بهتر است بگویند کجا، کی، چه کسی و چه چیزی در جشنواره های قبلی غیرحرفه ای بوده است. باکلی حرف زدن که نمی شود جشنواره بهتری داشت و این مسایل تنها آزرده خاطری ایجاد می کند.
رامین صدیقی: کاری می کنم که قابل دفاع باشد
حتی با تیم آقای نوربخش هم. من مطمئن نبودم که آقای نوربخش می تواند اینقدر اختیار داشته باشد که مرزهایش را در این زمان محدود ببندد. من ترجیح می دهم اگر کار می خواهم بکنم بتوانم از سرتا ته آن دفاع کنم. نه اینکه بگویم اینقدر را من کرده ام و بقیه به دستور فلانی بوده و این مساله تقصیر من نبود و فلانی سفارش کرده بود.