گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

حامد قنواتی

Posts by حامد قنواتی

ریتم و ترادیسی (۱۱)

اَنْ هاچینْسُن مروری بر تعدادی از نت نویسی های رقص، با شروع از بایگانی های قرن ۱۵ شهرداریِ سِروِرا، اسپانیا، که در آن مراحل مختلف با مجموعه ای از خطوط افقی و عمودی و مجموعه ای از علائم اختصاری نت-نویسی شده است انجام داده است (Hutchinson 1967). «نقاشی های رد پا»یِ رائول فِیِت نقشه ی اشکوب تفسیر شده با حرکات پا و بازو را نشان می دهد.

ریتم و ترادیسی (۱۰)

این موضوع در شکل ۱۴ نشان داده شده است، که شش هارمونیکِ اولِ یک نت C را فهرست می کند. نسبت تشکیل شده توسط هارمونیک های پیاپی و فواصل موسیقایی متناظر در ستون بعدی ظاهر شده است. اگر دوره ی تناوب مؤلفه ی اصلی یک واحد زمانی باشد، آنگاه زمان اشغال شده توسط هر یک از هارمونیک ها به صورت گرافیکی نشان داده شده است. سرانجام، نسبت ها بر حسبِ نت نویسی موسیقایی (ریتمی) بیان شده است.

ریتم و ترادیسی (۹)

با این حال، حتی مفیدتر از فهرست های رویدادها، تجسم داده های MIDI به صورت پیانو-رُل مطابق شکل ۱۲ است. در این نوع ارائه، محور عمودی نشان گر شماره های نت MIDI است (مانند F۲=۵۳) و نت های متناظرِ شستی های پیانو به صورت گرافیکی بر هر دو طرف شکل نشان داده شده اند. زمان در طول محور افقی حرکت می کند، و با ضرب ها و میزان ها مشخص شده است. هنگام نمایش سازهای کوبه ای، هر سطرْ متناظر با یک ساز متفاوت (به جای یک نت متفاوت) است. برای مثال، در مشخصات کلی MIDI برای طبل، سطر متناظر با C۱ طبل بزرگ با شماره ی نت MIDI برابر ۳۶ است، D1=38 طبل کوچک است و ۴۲=۱♯F و ۴۴=۱♯G و ۴۶=۱♯A انواع مختلف سِنج پایی هستند. این موارد در شکل همراه با شماره ی نت MIDI متناظرْ برچسب گذاری شده اند.

ریتم و ترادیسی (۸)

دو نمونه در شکل ۱۰ نشان داده شده است. در قسمت (الف)، یک موج مربعی دارای دو تغییر در واحد زمان با یک موج مربعی دارای سه تغییر در واحد زمان ترکیب شده است. در حالت برآیند، تعییرات (نت های جدید) در چهار زمان از شش زمان ممکن اتفاق می افتد. ریتم حاصل شده همچنین در نت نویسی موسیقایی استاندارد، و در نت نویسی چرخه ای نیز نشان داده شده است. به طور مشابه، قسمت (ب) یک الگوی چهار-بر-سه را نشان می دهد، که منجر به یک چندریتمی پیچیده تر شده است. نظام شِلینجِر روش مولد چندریتمی ها است که روش ترکیب سلسله ضربان های چندگانه ی پی در پی، هر یک با دوره ی تناوب خاص خود می باشد. وقتی هم زمان نواخته شوند، چندریتمی به صدا درمی آید.

ریتم و ترادیسی (۷)

ویژگی انتقال بیان می کند که ریتم نه تنها برداری از نقاط زمانی است، بلکه برداری تکرارشونده است. ویژگی هم ارزی بیان می کند که توابع متناوب با دوره ی تناوب ۸ مطابق توالی هایی چون همگی الگوی ادواری «یکسانی» را همانگونه که در شکل ۷ نشان داده شده است، بازنمایی می کنند.

ریتم و ترادیسی (۶)

برخی از نویسندگان از دگره ای استفاده می کنند که در آن اعداد مختلفی، بسته به برخی از ویژگی های ساز یا رویداد، ممکن است در فواصل زمانی ظاهر شوند: حجم صدای آن، نوع زخمه زنی، یا دیرش آن. برای مثال، برآون دامنه ی رویداد های نت را به وسیله ی دیرش زمانی سنجش می کند (Brown 1993)، که ممکن است هنگام تلاش برای کشف خودکار وزن مفید باشد. در این طرح، ریتم ایو عبارتست از:

ریتم و ترادیسی (۵)

آنْکو استدلال می کند که موسیقی آفریقایی در قالب روش چرخه ای (به جای خطی) ادراک می شود که باعث مناسب شدن به خصوصِ نت نویسی چرخه ای می شود (Anko 2000). اجراها، شاملِ یک اُستیناتوِ پی در پی است که یک طبل مسلّط، بر ضدِّ آن، مجموعه ای از دست کاری های ریتمی را اجرا می کند. اُستیناتو، به عنوان پس-زمینه ی ریتم های چرخه ای هم مرکز هر یک با جهت گیری خاص خود، مدخل های لنگ را که علیهِ (یا در امتدادِ) ضرب منظم به صدا در می آیند نشان می دهد. استاد طبل نواز با انتخاب الگوها از مجموعه ای از فرازهای ریتمی معمولاً همراه با یک سبک موسیقایی خاص «بداهه پردازی» می کند. «در این دست کاری های ساختاری پیچیده است (در ضدیت با پس زمینه ای از یک اُستیناتوِ مرجع پی در پی) که آفریقا بهترین کیفیت های ریتمی خود را پیدا می کند» (Anko 2000).

ریتم و ترادیسی (۴)

برای دقیق تر شدن، شکل ۳ چهار میزانِ اولِ [قطعه ی] مِیپِل لیف رَگ از اسکات جاپلین را نشان می دهد. میزان-نما ۲/۴ است. یک نت سیاهْ یک ضرب را به خود اختصاص می دهد و دو ضرب در هر میزان وجود دارد. باس در حامل پایین با نظم کامل حرکت می کند، هر میزان شامل چهار نت چنگ است (هنگامی که نت ها به صورت عمودی روی هم چیده شده اند همزمان نواخته می شوند). در حامل سُل (بالا)، تقسیمات پیچیده تر است. اولین میزان شامل پنج نت دولاچنگ، یک نت چنگ، و یک سکوت دولاچنگ (در مجموع دو ضرب) است. میزان دوم، اما، به یک نت سیاه و چهار نت دولاچنگ تقسیم شده است. (۲)

ریتم و ترادیسی (۳)

در اصل، ریتمِ سرودْ ریتم گفتار عادی لاتین است زیرا قصد رسیتال روشن سازی معنی تا حد امکان است. در عمل، ممکن است استانداردسازی سرودها به گونه ای که بر کلمات مهم تأکید شود مطلوب باشد. گیدو دِ آرِتْزو، یک راهب بِنِدیکْتی قرن یازدهم، اولین فرم نت نویسی سرود را با قابلیت نت نویسی زیرایی و ریتم با استفاده یک حامل چهار خطی ابداع کرد. این نت نویسی اولیه ی موسیقایی (با استفاده از نمادهایی چون لُنگا، بِرِوِس، ماکزیما و سِمیبِرِوِس که در شکل ۱ نشان داده شده است) امکان امتداد واکه های معین و کوتاه سازی دیگر واکه ها را در اختیار قرار داد. به خصوص، هنگام نت برداری از موسیقی غیر شعری، دقت بیشتری مورد نیاز است. روش دِ آرِتْزو در نهایت به نظام امروزی نت نویسی موسیقایی تبدیل شد.

ریتم و ترادیسی (۲)

از تعداد تقریباً بی نهایتِ شیوش (تَمبر)ها، ریتم ها، زیرایی ها، و حالات صوتیِ احتمالی، نت نویسی نمادین ویژگی های کمی را برای تأکید بر فرم تصویری، عددی یا هندسی اقتباس می کند. در بسیاری از موارد، به زمان به مثابه ی [پدید ه ای] در حال گذر در فواصل منظم نگریسته می شود و این گذرگاه توسط تقسیمات فضایی برابر مجسم می شود. در سایر موارد، زمان (و/یا دیرِش) خود را به صورتی نمادین نشان می دهد.

بیشتر بحث شده است