Posts by کیوان پهلوان
نقش و جایگاه محمدرضا شجریان و فردوسی در موسیقی و ادبیات ایران (۹)
شمارِ بیتهایی را که برای رودکی آوردهاند، به گزارشی یک میلیون و سیصدهزار و به گزارشی قابلقبولتر، یکصدهزار بیت بوده و شاهنامه را هم شصتهزار بیت گزارش کردهاند. برای دیگر شاعرانِ این دوران نیز چنین بود. از سوی دیگر، علت ازمیانرفتن بیشتر سرودههای این روزگار یکی کهنبودن زبان و ترکیبهای آن و ناآشنابودن آنها برای مردم در دورانهای پسین، و دیگرْ یورشِ پیاپیِ قومهای همسایۀ خاوری ایران به فرارود و خراسان و نابودی کتابها و کتابخانههای فراوانی در این یورشهاست. دیگر ویژگیهای شعر پارسی در این روزگار، سادگی و روانیِ سخن و اندیشه، دگرگونیِ وزنهای شعر و تکامل آنها در سنجش با سدهٔ سوم هجری و تازهبودن مضمونها و اندیشههاست.
نقش و جایگاه محمدرضا شجریان و فردوسی در موسیقی و ادبیات ایران (۸)
زبان و ادب پارسی در روزگار فردوسی لازار بر این باور است که دوریِ خراسان و فرارود از خلافت بغداد و وجود فرمانرواییهای ایرانی، — که در عمل مستقل از خلافت بودند — دلیل پیدایش ادب پارسی در خاورِ ایران و محدود بودن بالندگی آن تا اواخر سدهٔ چهارم ه.ق به این سرزمینها بود. این فرمانروایان ایرانی و بهویژه امیرانِ […]
نقش و جایگاه محمدرضا شجریان و فردوسی در موسیقی و ادبیات ایران (۶)
فردوسی، همچون دقیقی، در یادکرد مفاخر ملی و میهنی دیدگاهی شعوبی داشت. بهباور برخی پژوهشگران چون صفا، رافضی گفتن فردوسی، نتیجهٔ شعوبی بودن اوست. زرینکوب میگوید فردوسی دربارهٔ روایت حملهٔ اعراب به ایران و دیگر جنگهای ایران، متأثر از روایاتی است که بهظاهر موبدان پس از یزدگرد سوم بر خداینامهها افزودهاند و بدینترتیب، روح شعوبی و بیگانهستیزی در آن دمیده شدهاست،
نقش و جایگاه محمدرضا شجریان و فردوسی در موسیقی و ادبیات ایران (۵)
برابریِ طبقات اجتماعی در جامعهٔ فرارود از پیش از اسلام برخلاف جامعهٔ طبقاتی ایران، زمینه را برای پیدایشِ جامعهای برابرخواه در فرارود آماده کرد؛ و ازهمینرو نوزاییِ ایرانی نه در خود ایران، بلکه در آنجا آغاز شد. بهنوشتهٔ فرای، این نوزایی، رُنِسانْسی اسلامی–ایرانی بود که در روزگار سامانی پرورش یافت و جنبهٔ ایرانیاش، بیشتر از جنبهٔ عربی آن بود.
نقش و جایگاه محمدرضا شجریان و فردوسی در موسیقی و ادبیات ایران (۴)
فردوسی دهقان و دهقانزاده بود. او آغاز زندگی را در روزگار سامانیان و همزمان با جنبش استقلالخواهی و هویتطلبی در میان ایرانیان سپری کرد. شاهان سامانی با پشتیبانی از زبان فارسی، عصری درخشان را برای پرورش زبان و اندیشهٔ ایرانی آماده ساختند و فردوسی در هنر سخنوری آشکارا وامدار گذشتگان خویش و همهٔ آنانی است که در سدههای سوم و چهارم هجری، زبان فارسی را به اوج رساندند و او با بهرهگیری از آن سرمایه، توانست مطالب خود را چنین درخشان بپردازد.
نقش و جایگاه محمدرضا شجریان و فردوسی در موسیقی و ادبیات ایران (۳)
ما پس از ثبت موسیقی ردیف دستگاهی در دوره قاجار و بزرگانی که خود محمدرضا شجریان از شاگردان آنها بود به نوعی موسیقی ردیف دستگاهی را سازمان و شکل دادند نه نجات؛ زیرا موسیقی قرنها و هزارهها در جریان و روان بوده است و با همه تلاطمات؛ مانند رودی راه خود را چه در میان مردم و چه در دربارها یافته و پیموده است. تغییر و تحول و حذف و اضافه شدن، همیشه ممکن است بوده باشد؛ مثلاً تغییراتی که به هنگام استفاده از غزل پیش آمد و…
نقش و جایگاه محمدرضا شجریان و فردوسی در موسیقی و ادبیات ایران (۲)
اینکه استاد شجریان به صراحت میگوید در این کار موفق بودم، یعنی موسیقی ایران را نجات دادهام، به نوعی توهین و بیتوجهی به تمام استادان، پبشکسوتان و موسیقیدانان برجستهای است که تا به حال آمدهاند و زیستهاند و رفتهاند و بزرگان ناشناختهای که در آینده خواهند آمد. این نکته را هم باید گفت که با نبودِ پایور، لطفی، مشکاتیان و… شجریان آن اوج به دست آورده را تا حدودی از دست داد چراکه آهنگساز و نوازنده خوب بر کیفیت صدای آوازخوانان می افزایند و همچنین برعکس.
نقش و جایگاه محمدرضا شجریان و فردوسی در موسیقی و ادبیات ایران (۱)
هر فردی با تمام استعدادها و ظرفیت ها، هیچگاه نمیتواند خود جایگاه آینده خویش را تعیین کند. ظرفیتهای هر فرد و آثار و کارهایش در سیالیت تاریخ مشخص می شود. محمدرضا شجریان در زمان زنده بودنش القاب «استاد آواز ایران» که طبیعی بود و دیگری «خسرو (پادشاه) آواز ایران» که موسیقیدانان می توانند مقایسه و بحث کنند که «پادشاه!» موسیقی چه کسی میتوانست باشد و یا در آینده چه کسانی میآیند و میتوانند باشند! دیگر چه نیازی است که خود استاد آواز خود را با فردوسی مقایسه کند و مثل فردوسی شود؛ محمدرضا شجریان می گوید: «همچنان که فردوسی زبان من را نجات داد، من هم باید موسیقی مملکتم را نجات بدهم…» و در جمله آخر گفت: «و تا الان هم موفق بودهام»
نقش فراهان در فرهنگ و موسیقی ردیف دستگاهی ایران (۸)
رضاقلیخان در شیراز نزد محمدمهدی خان تحصیل کرد و در همانجا وارد دستگاه حسنعلی میرزا شجاعالسلطنه و حسینعلی میرزا فرمانفرما (پسران فتحعلی شاه) شد و به سبب ذوق ادبی و شاعری مورد توجه دو شاهزاده قرار گرفت و به سرعت ترقی کرد. او ابتدا متخلص به «چاکری» بود و سپس «هدایت» تخلص می کرد.
نقش فراهان در فرهنگ و موسیقی ردیف دستگاهی ایران (۷)
خاندان معیرالممالک مخصوصاً دوستعلیخان نظامالدوله (نظامالدوله) در اواخر دوران فتحعلی شاه و اوائل دوره ناصرالدینشاه نقش عمدهای در پیدایش نوعی معماری که پیوندی بین معماری بومی و فرنگی بود داشت. تکیه دولت که یکی از شاهکارهای معماری دوره قاجاریه است از ابتکارات او بود. خاندان معیری در نگارش و پیدایش نقاشیهای هزار و یک شب صنیعالملک تأثیر بسیاری داشتند و رهی معیری، شاعر و ترانهسرای معاصر، از بازماندگان این خاندان هنری است. این خاندان همچنین در فرهنگ غذایی ایران نیز تأثیرات بسزایی داشتند و گوجهفرنگی را برای اولین بار در مزرعهای که محوطهٔ فرودگاه مهرآباد کنونی است پرورش دادند.