Posts by حسینعلی ملاح
بُعد یا فاصله در رسالات کهن
بُعد، نام فاصله میان دو صوت موسیقایی از لحاظ زیر و بمی. در گذشته به آن، «مَدّت» نیز می گفته اند (فارابی، ص ۲۲۳؛ نصیرالدین طوسی، ص ۶) و امروزه آن را «فاصله» می نامند. موسیقیدانان قدیم، ابعاد را به دو نوع متّفق و متنافِر (متباین) تقسیم می کردند (فارابی، ص ۲۲۴؛ مراغی، ص ۲۱). امروزه بعد متّفق را فاصله مطبوع، و بعد متنافر را فاصله نامطبوع می گویند. فارابی برای مثال بعد متّفق را فاصله نغمه مطلق (= دست باز سیم) و نغمه سبّابه وَتَرِمَثنْی گفته است (همانجا).
بربط یا عود (۵)
پیش از زریاب، فارابی نیز به سیم پنجمی قائل بود، ولی ظاهراً وی تنها در تحلیلهای نظریش در باره موسیقی آن را ملحوظ داشته است؛ چنانکه یک قرن پیش از او، کندی نیز در بررسیهای نظری در باره صدا، عود را با پنج سیم در نظر می گرفت (فارمر، ص ۲۸۸). با وجود رواج «عود کامل» در مغرب اسلامی، به «عود قدیمِ» چهار سیمه در کشورهای اسلامی همچنان توجه می شد (همان، ص ۳۸۱). اخیراً رشته دیگری نیز بر تارهای عود افزوده شده که تک بسته می شود. تارهای یازده گانه عود به این صورت کوک می شود: سل، دو، فا، لا، ر، سُل.
بربط یا عود (۴)
اما اگر با استناد به گفتار خوارزمی، مبنی بر یکی بودن عود و بربط، عود را شکل تکامل یافته بربط بدانیم و نیز اگر به سخن عبدالقادر مراغی (۱۳۳۶ ش، ص ۱۰۴ـ۱۰۵، ۱۰۸) که «عود قدیم» را دارای چهار وتر (تار، سیم) به نامهای بم، مَثنی، مثلث و زیر دانسته است، توجه کنیم، می توان این حدس لاند را نیز که بربط در دوران باستانی و در اصل تنها دو تار یا سیم داشته است (فروغ، ۱۳۵۴ ش، ص ۵۹)، قابل تأمل دانست.
بربط یا عود (۳)
فارمر به کارگیری و ترویج عود صفحه چوبی را به جای مزهر صفحه پوستی، به نصربن حارث (قرن اول) منتسب کرده (ص ۴۷) و از رواج عود در دوران بت پرستی در عربستان خبر داده است (ص ۴۹). این روایت که ابن مِسجَح در اوایل سده ششم میلادی برای آموزش آواز و نواختن عود به دربار ایران فرستاده شد و پس از بازگشت، عود را بر گرته بربط ایرانی اختراع کرد (سامی، ص ۲۴؛ حسنی، ص ۳۱) می تواند مؤیّد نظر فارمر باشد.
بربط یا عود (۲)
به علاوه اگر نظر بعضی از نویسندگان فرنگی را بپذیریم که سازهای با برش طولی گلابی شکل، منشأ هندی و ایرانی دارند (ملکی، ص ۳۲)، دیگر نباید در نادرستی انتساب بربط به یونان تردید داشت. این نیز مسلم است که کتابت کلمه بربط در متون فارسی با املای عربی (یعنی بربط، نه بربت) هرگز به معنای تعلّق این ساز به اعراب نیست، بلکه تنها نمودار نفوذ فرهنگ عربی و اسلامی است. این احتمال هم وجود دارد که چون حرف «ت » در بربط تلفظ خاصی داشته است، فارسی زبانان برای حفظ و نشان دادن این ویژگی، آن را با طاء نوشته اند.
بربط یا عود (۱)
مقاله ای که پیش رو دارید، تحقیقی مشترک از تقی بینش و قنبرعلی رودگر و حسینعلی ملاح است که با وجود انتشار آن در سالهای دور و به روز نبودن این تحقیق، به دلیل اهمیت تاریخی اش، این مقاله در ژورنال گفتگوی هارمونیک منتشر می شود:
رساله ابن خردادبه (۴)
گویند هر گاه که کاتیان و راویان اخبار از عرض خبری به شاهنشاه بیم داشتند، به باربد متوسل میشدند و او با نغمهای، خشم ولینعمت خود را فرو مینشاند و بهنگام مقتضی بعرض مطلب میپرداخت. نغمات و آهنگهائی که باربد بخاطر خسرو پرویز ساخته بالغ بر هفتاد و پنج قطعه است. یکی از آثار زیبای او چنین است:
رساله ابن خردادبه (۳)
شاعر گوید: نغمهایست که چون بگوش رسد آرامش بخشد… و همچنانکه برای ایرانیها خوابآور است ما را نیز به خواب میبرد. کسری (۲۲) گوید: عود عالیترین سازهاست و من حاضرم برای اصلاح و تکمیل این ساز صد هزار درهم اعطا کنم. ایرانیان سازی دارند بنام ونج (۲۳) که هفت تار (سیم) دارد و نواختن آن شبیه صنج است و اهالی خراسان و توابع آنرا در عمل آورند.
رساله ابن خردادبه (۲)
ایرانیان همراه با آواز، عود یا چنگ مینواختند و این از ویژگیهای موسیقی ایرانی بوده است، آنها دارای نغمات و آهنگها و تصنیفها و ترانههای متنوعی بودهاند که بالغ بر هشت میشده است. بندستان (۱۴) و بهار (۱۵) که این دو از فصیحترین نغمات بشمار میآمدهاند.
رساله ابن خردادبه (۱)
رسالهای تحت عنوان «اللهوو الملاهی» از «ابن خرداد به» (تولد ۲۱۱ هجری/وفات ۳۰۰ هجری) در لبنان چاپ شده که شرحی راجع به آن در سومین شماره مجله «الدرسات الادبیه» چاپ لبنان نوشته شده است. رسالهء فوق در بیست و نه صفحه تنظیم گشته و از آن اطلاعات سودمندی دربارهء موسیقی و سرود و شعر ایرانی پیش از اسلام میتوان بدست آورد. در این رساله نام برخی از آلات موسیقی ایرانی و بعضی از اصطلاحات و مقامهائی که در موسیقی وجود داشته و همچنین یک تصنیف فارسی مرکب از سه مصرع شعر دیده میشود و ضمن همین قطعه دو حکایت نیز از باربد موسیقیدان نامدار دربار خسرو پرویز آمده است. نویسندهء مقاله در پایان مقدّمه میافزاید: