سجاد پورقناد
سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران
Website: pourghanad.com/
سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران
Website: pourghanad.com/
رهبرانی که بصورت رهبر میهمان در سالهای اخیر سکان ارکستر را به دست گرفتند، نیمی بصورت تجربی رهبری ارکستر را فراگفته بودند (اگر قبول کنیم اصلا فراگیری ای در کار بوده!) این رهبران که حتی نمیتوان عنوان رهبر آماتور را هم برای آنها جایز دانست با اجرایی از آثار خود (که متاسفانه آثارشان هم از کیفیت مطلوبی بهرمند نبود) به هیچ وجه نمیتوانستند حتی برای ارتقا شناخت سبکهای موسیقی هم برای ارکستر مفید باشند. در این میان چند رهبر هم به ارکستر دعوت شدند که دارای توانایی رهبری ارکستر بودند ولی کمبود وقت فقط میتوانستند برای همان کنسرت مفید باشند.
“وجود مقتدر ارکستر سمفونیک ها در جای جای دنیا، نشانگر زنده بودن نوعی از فرهنگ و تمدن تاریخمند و پیشرفته در آن منطقه است.” شاید این ادعا به زعم عده ای غرب گرایانه و حتی تحقیر آمیز به نظر برسد ولی بدون هیچ تردیدی باید به این مهم توجه داشت که “ارکستر سمفونیک یک پدیده جهانی است نه صرفا غربی، چرا که در نگاهی ابتدایی میتوانیم ریشه بسیاری از سازهای آنرا از مناطقی غیر از غرب جستجو کنیم و با دیدی ژرفتر، رپرتوار اجرایی آن را از سراسر جهان بیابیم.
بیشتر ما موسیقی های سمفونیکی که در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی از تلویزیون بر روی برنامه هایی با موضوعات، خود کفایی و استقلال بر روی تصاویری از مزرعه ها، بندرگاه ها و پالایشگاه ها به نمایش در می آمد را به خاطر داریم. موسیقی هایی که ریتم و مایه های موسیقی ملی در آنها موج میزد؛ القای ریتم از سوی ویولنسل ها و کنترباس ها به همراه تیمپانی و گاهی همراهی سازهای ایرانی.
اولین بار که صدای محمد معتمدی را شنیدم از تلویزیون بود که ساز و آوازی با صدای او پخش میشد، طبق معمول روی تصاویری از طبیعت! این صدا و مخصوصا تکنیک مطلوب او توجهم را جلب کرد، چون در آن زمان کمتر صدای خواننده جوانی را میشنیدیم که از نظر استیل و تکنیک های آوازی در وضعیت خوبی قرار داشته باشد. از همان روز نامش در خاطرم ماند تا اینکه برای اولین بار کنسرت او را به همراه گروه خورشید به سرپرستی مجید درخشانی در تالار وحدت دیدم.
بالاخره دوست من وارد ارکستر شد و قرار شد نوازنده گروه شود. او با دیدن نت نویسی عجیب استاد خواست که برایش توضیح دهند که معنی این نوشته ها چیست، استاد، مایستر را مامور آموزش به او کرد؛ مایستر که نوازنده یک ساز ایرانی بود به او گفت، به اینها که رسیدی ریز بزن… همینجا دوستم گفت کدام ریز را بزنم؟ نوازنده گفت، مهم نیست باید ریز بزنی! و پاسخ گرفت، نصف تکنیکهای تنبک ریز های مختلف آن است، شکل ریزها است که صداها را تفکیک میکند و برای مثال چند نمونه از ریز های بهمن رجبی را اجرا کرد (او یکی از بهترین شاگردان بهمن رجبی بود!) مایستر جواب داد استاد فرق اینها را نمیداند شما ریز بزنید!
در کلاس بارها پیش می آمد که صحبت یکی از آهنگسازان ایرانی می شد و با تمسخر استاد روبرو میشد حتی وقتی سی دی دو اثر “هزاردستان”و “بیژن و منیژه” تازه به بازار آمده بود و دو نسخه از آنرا برای استاد بردم، او بدون هیچ درنگی (با این تصور که سی دی مانند نوار است) خواست روی سی دی ها اثر خودش را ضبط کنم و برایش بیاورم که این خودخواهی بی اندازه استاد تاثیر منفی ای روی هنرجویان کلاس داشت.
آن زمان من چند سالی بود که سه تار میزدم و با چگونگی استفاده از سه تار در ارکستر های بزرگ آشنا بودم و نیز به راحتی میتوانستم از روی دست نوازنده مهارت او را در نوازندگی تشخیص دهم. اولین چیزی که قبل از نواختن ارکستر و کوک کردن آنها توجهم را جلب کرد، آماتور بودن بیش از حد بیشتر نوازندگان بود؛ معلوم نبود چرا آهنگساز برای موسیقی ای که به ادعای خودش با این حساسیت نوشته است، از آماتور ترین نوازنده ها استفاده میکند!؟
کم کم با گذشت روزها و ماه ها، تعداد هنرآموزان کلاسی که نزدیک به پنجاه نفر هنرآموز داشت به پنج یا شش هنرآموز رسید. ولی من همچنان سعی میکردم با وجود هزینه بالای کلاس، در این مکتب حضور داشته باشم، زیرا گمان میکردم او با افراد خاصی میخواهد تا پایان راه برود و همه مطالب را با هر کس عنوان نمیکند. او در کلاسهایش از پروژه ای به نام پروژه هزار آهنگساز یاد میکرد و با محاسبه عدد و رقمهایی میگفت قصد دارد این تعداد آهنگساز را تربیت کند!
مقدمه: نوشتاری که امروز مشاهده میکنید، قسمتی از خاطرات نگارنده است که صریح و بی حاشیه به یکی از مهمترین پایگاه های به اصطلاح موسیقی مدرن ایران میپردازد. در این نوشتار نام شخصی برده نمیشود و قصد این نوشته بی تکلف، فقط هوشیار کردن هنردوستان و جوانانی است که فریفته تبلیغات این افراد میشوند و نیز “احتمالا” تاثیر گذاری روی سرشاخه های این گروه ها که بیش از این آبرو و اعتبار اجتماعی خود را زیر سئوال نبرند و هنر مظلوم مدرن را بیش از این تحقیر نکنند.
دیروز در برنامه مخصوصی که برای خبرنگاران موسیقی برگزار شد، برای اولین بار شاهد اجرای ارکستر بزرگ سیمرغ بودیم. ارکستر سیمرغ با حدود ۴۰ نوانده در حال حاضر بزرگترین ارکستر سازهای ایران کشور است و میرود تا در روزهای آینده پس از ماه ها تمرین پروژه بزرگ خود را به روی صحنه ببرد. نوازندگان این ارکستر با میانگین سنی ۲۵ سال، جوانانی با توانایی های بالای نوازندگی و از بهترین های امروز موسیقی ایران زمین هستند.
مجله آنلاین موسیقی «گفتگوی هارمونیک»، از تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۸۳ آغاز به کار کرد و تا امروز به صورت مدوام هر روز به انتشار مطالبی درباره موسیقی میپردازد.