Posts by هادی سپهری
گزارشی از یک ضبط میدانی (۱)
ضبط انجام شده در منطقه ای صورت گرفته است که همزمان محل تحقیق پروژه ی پایانی من جهت دریافت دانشنامه ی کارشناسی ارشد قوم موسیقی شناسی است. محل پژوهش استان کارص (قارص در ادبیات قدیم) و مناطق همجوار و هم خانواده ی فرهنگی با آن یعنی دو استان ایغدیر و آرداهان در شمال شرقی ترکیه است (تصویر۱). بنابراین من از این کار میدانی در راستای افزودن اطلاعات دربارهی فرهنگ و موسیقی مورد مطالعه استفاده کردم.
معرفی کتاب «تجزیه و تحلیل موسیقی برای جوانان»
کتاب نوشته ی لئونارد برنستاین آهنگساز، پیانیست و رهبر ارکستر آمریکائی (۰۹۹۱-۸۱۹۱) و با ترجمه، بازنویسی و توضیحات (زیرنویسهای مفید)ِ مصطفی کمال پورتراب است که توسط نشر چشمه در تهران چاپ شده است و هماکنون چاپ ششم آن (۱۹۳۱) در بازارِ کتاب موجود است. در نگاه اول به عنوان کتاب آن را برای جوانان مناسب خواهیم دانست، ولی از آنجا که در کشور ما آموزش موسیقی در مدارس وجود ندارد و این به معنی عدم وجود آموزش عمومی و رسمی موسیقی است، در نتیجه به نظر میرسد این کتاب برای کلیه اقشار و سنین در کشور ما مناسب و مفید باشد به استثناء کودکان و نوجوانان (بدون حضور مربی).
باغلاما در قرن بیستم، حالتی بین تکامل و استانداردسازی (۴)
تغییرات بر باغلاما محدود به موارد بالا نیست و تکنیک های پیشرفته ی نوازندگی باعث پدید آمدن نسل دیگری از باغلاما شد. نواختن سنتی، که بر اساس تک صدائی بنا شده است، به نواختن ملدی همراه با صداهایی که از سیم های دیگر تولید می شد تبدیل شد که نوعی چند صدائی را پدید آورد. در دهه ی هشتاد چنین نواختنی با تلاش های کمال اَراُغلو به خاطر ساخت باغلامای دسته کوتاه برای عارف ساق باعث به روز شدن باغلاما شد. برای نواختن ملدی با همراهی در سال ۱۹۹۱ م. باعث پدید آمدن نسل اول « اُغور ساز» شد که دارای تعداد سیم بیشتری است.
باغلاما در قرن بیستم، حالتی بین تکامل و استانداردسازی (۳)
در مسئله افزایش پرده ها نقش «مظفر ساری سُزِن» (تصاویر زیر) را نباید نا دیده گرفت [مظفر ساری سُزِن که نقش بزرگی در معرفی و اجرای موسیقی مردمیِ ترکیه داشته خود در دهه ۱۹۴۰ م. سازی با ده سیم و اندازههای متفاوت می نواخته است].
باغلاما در قرن بیستم، حالتی بین تکامل و استانداردسازی (۲)
در تصویر پائین از کتابِ «توصیف تاریخی، تکنیکی و ادبی آلات موسیقی شرقی» نوشته ی گیوم آندره ویّوتو در ۱۸۳۲م. از چپ به راست تنبورِ بُلغاری، تنبور باغلاما، تنبورِ بوزوک و تنبورِ شرقی را مشاهده می کنید [با توجه منابع مختلف از جمله موسیقی الکبیر نوشته ی فارابی به نظر می رسد عنوان تنبور یک اصطلاح عمومی برای انواع لوت دسته بلند بوده است]
باغلاما در قرن بیستم، حالتی بین تکامل و استانداردسازی (۱)
باغلاما سازی زه صدا و از خانواده ی لوت های دسته بلند است، نزدیکترین هم خانواده های این ساز “قپوز” و “چگور” سازهای مورد استفاده ی عاشیق- اوزان های اقوام ترک است. در مقاله ی زیر با خانواده ی ساز “باغلاما” و تغییر و تحولات آن در قرن بیستم به طور مختصر آشنا خواهیم شد.
عارف ساق خنیاگری از شرق ترکیه (۲)
در سال ۱۹۷۵ هیئت مدیره کنسرواتوار دولتی موسیقی ترکی در استانبول (İstanbul Devlet Türk Müziği Konservatuarı) عارف ساق را به عنوان استاد مدرس و عضو هیئت علمی خود برگزید. تدریس موسیقی مردمی و نوازندگی باغلاما در این آکادمی بر عهده او بود. در سال ۲۸۹۱ از کنسرواتوار بیرون آمد و تدریس را در خانهی موسیق عارف ساق ادامه داد. خانهی موسیقی عارف ساق در سال ۱۹۸۰ با همکاری یوسف تورامان (Yusuf Toraman) نوازنده و سازندهی باغلاما پایه گذاری شد. در یک دوره از سال ۴۸۹۱ تا ۷۸۹۱ با دیگر استادان باغلاما از جمله موسی اَراُغلو (Musa Eroğlu)، مُخلص آکارسو (Muhlis Akarsu) و یاووز تُپ (Yavuz Top) سری آلبومهای “محبت ۵-۱” را منتشر کرد( معروف به گروه چهار نفرهی باغلاما).
عارف ساق خنیاگری از شرق ترکیه (۱)
در سال ۱۹۴۵ میلادی در شهر آشکاله (Aşkale) از توابع استان ارضروم (muruzrE) که در میان کوه ها واقع شده، به دنیا آمد. از حدود ۳-۴ سالگی که با پدرآسیابانش به آسیاب می رفت، با صداهای موزون آشنا شد. خود عارف ساق (ARIF SAĞ) در این باره چنین می گوید : ” صدای آب، آبی که به پره های آسیاب برخورد می کرد، صدای گردش پره ها و ساییده شدن دو سنگ آسیاب و مخلوطی از این صداها به گوش می رسید و این صدای موزون را یک عنصر دیگر بر هم می زد؛ آن هم چوب کار کرده ای بود که نعل روی آن کوبیده بودند و صدای شق شق می داد. به این ترتیب صداهای موزون با یک ریتم منظم به گوش می رسید. شنیدن مدام این اصوات، انسان را به خیال و رؤیا می برد. درک موسیقی و ریتم از همان سالها شروع شد و من از آنجا سرم را به موسیقی مشغول کردم.”
آسیب شناسیِ کاربرد نت در موسیقی کلاسیک ایرانی (۱۹)
همواره باید شناخت ذهن مان را از قطعه رشد دهیم. وجود یک درک کلی از آهنگ، زمینه را برای ارائه اجرایی یکدست که در آن روحیات و نظرات نوازنده متجلی است، فراهم می کند.
آسیب شناسیِ کاربرد نت در موسیقی کلاسیک ایرانی (۱۸)
یکی از مواردی که باعث رویگردانی از استفاده از نت است، عدم توانایی نوازندگان در سلفژ کردن نت هاست. ولی این مسئله نباید باعث شود تا نتوانیم از نت خوانی و فوایدش بهره گیری کنیم. حتی اگر توانایی در سلفژ موسیقی نداریم، با یک صدا ثابت خواندن تمامی نت ها بسیاری از مشکلات را حل میکند.