گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

محمدرضا ممتازواحد

Posts by محمدرضا ممتازواحد

گزاره‌هایی در بابِ شناختِ فُرم و سبک (۳)

با بررسی و تجزیه‌وتحلیلِ مقوله‌ی اجرا (در نوازندگی و خوانندگی)، اهمیت مقوله‌ی فُرمِ ملودیک و ساختارِ جمله‌بندیِ شعری و تحریری بیش از پیش مبرهن خواهد شد. هر نوازنده و هر خواننده‌‌ی پیشرو (و نه پیرو!)، از حیثِ جمله‌پردازی‌های شعری و تحریری، حایزِ فُرمِ خاصِ خود و اِمضای شخصی است.

گزاره‌هایی در بابِ شناختِ فُرم و سبک (۲)

همان‌طور که در مقالاتِ پیشینِ راقم این سطور عنوان شد، فُرم در موسیقی کلاسیک ایرانی را می‌توان در سه رَسته‌ی «فُرم- قالب»ها، «فُرم- گونه»ها و «فُرم- آهنگ»ها تقسیم‌بندی کرد. جالب این‌که خودِ ردیف موسیقی دستگاهی ایران نیز، حایزِ فُرمِ مخصوص به‌خود بوده و از هر دو حیثِ ردیفِ سازی و ردیفِ آوازی، دارای فُرمِ مختص به‌خود می‌باشد و قاعده‌ی «ظَرف و مَظروف» را به‌خود می‌گیرد که در ادامه به‌آن اشاره خواهد شد.

گزاره‌هایی در بابِ شناختِ فُرم و سبک (۱)

تأمل بر اَندام‌وارگیِ موسیقایی، به‌نوعی موجباتِ پویاییِ شکل و فُرمِ موسیقی را از حالت ایستایی، پدید می‌آورد. همین اَمر، اِنعطاف‌پذیریِ فُرم‌ها را موجب می‌سازد. به‌عنوان نمونه؛ گوشه‌ی گرایلی آوازی (مثلاً، گوشه‌ی گرایلی از ردیفِ آوازی به‌روایتِ محمود کریمی)، خود علی‌حده، می‌تواند فُرم- قالبِ پیش‌درآمدِ دستگاه شور نیز منظور گردد و با قدری فِلِکسیبیلِتی (اِنعطاف) در پیکره‌بندیِ متریک – ریتمیکِ آن، فُرم – قالبِ آوازی به‌خود گرفته که اگر با ساز همراه شود فُرم – قالبِ ساز و آواز خواهد بود.

رسمیّت بیانی (۲)

به‌زعم راقم این سطور، گویش‌ها و لهجه‌‌های آمیخته با ساز و آواز مجریانِ موسیقی دستگاهی، تا مادامی‌که از حُدود و ثُغور – و یا، از محدود‌‌ه‌ها و مرزهای- رسمیت فرهنگی موسیقی دستگاهی عُدول نکند، مانعی ایجاد نخواهد کرد. این مهمّ در موسیقی آوازی نیز که با کلام سروکار دارد، تا زمانی‌که وجاهت و اصالتِ ادبی مخدوش نگردد، بلامانع خواهد بود.

رسمیّت بیانی (۱)

همان‌طور که در نوشتار پیشین راقم این سطور از نظر گذشت (۱)؛ «فُرمِ بیانی»، مبحثِ ساختارِ بیانی را در برمی‌گیرد که به «آهنگ‌واره‌های بیانی» دلالت دارد. «محتوای بیانی» نیز، از بافتارِ بیانی منفک نبوده که در این خصوص، «جنس بیان»، «لایه‌های بیان» و «عناصر بیان» حایزاهمیت خواهد بود.

«فُرم و مُحتوا»ی بیانی در موسیقی دستگاهی ایران (۵)

جنس و لایه‌های بیانی و عناصرِ بافتِ بیانی در ادای شعر از حدود ثانیه‌ی ۵۰ تا دقیقه‌ی ۲:۱۷ ثانیه‌، ادای سه‌باره‌ی قوافی و ردایفِ شعری و توجه به‌حسِ واژگان هم‌چون ادای واژه‌ی «دراز» و اوجِ آواییِ پس از آن؛ همه و همه در تعامل و تبادلِ ارتباطی با فُرم بیانی و احساسیِ نغمه با کلام است. میلِ به‌فُرود در هنگامِ خوانشِ بیت سوم و پس از ادای شعر (از دقیقه‌ی ۲:۱۷ ثانیه‌ به‌بعد) نقش‌آفرینیِ فُرود به‌درآمدِ راست، شایان تأمل است.

«فُرم و مُحتوا»ی بیانی در موسیقی دستگاهی ایران (۴)

۵. مصادیقی جهت تبیُّنِ بحث «حزین» در زُمره‌ی گوشه‌های غیرِ مُدالِ زنجیره‌ی ردیف موسیقی ملی است. عدم شخصیت مایگیِ مشخصِ این گوشه سبب شده که توسط نوازندگان و خوانندگان – البته، بنا بر تشخیصِ زیبایی‌شناسانه‌شان – در هر مَقامی که دراصطلاح خوش بنشیند، مُقیم گردد. ردیف‌دان و ردیف‌خوانِ ارجمند «حسن گلپایگانی» در مجموعه‌ی «فراز و […]

«فُرم و مُحتوا»ی بیانی در موسیقی دستگاهی ایران (۳)

«همان‌طور که در عرصه‌ی نوازندگی و به‌ویژه خوانندگی با مقوله‌ی نُت‌های طلایی مواجهیم، نقطه‌ی تعالیِ آهنگِ بیان نیز حایز فَراسنج‌هایی است که نیل به‌«بیانِ سنجه و میزان» از آن جمله است.» (ممتازواحد، ۱۴۰۰، بیان در موسیقی ایرانی)

«فُرم و مُحتوا»ی بیانی در موسیقی دستگاهی ایران (۲)

«بیان» را علمی گفته‌اند که آوردن یک معنی به‌شیوه‌های مختلف را می‌آموزد که گاه برپایه‌ی تصویرسازی و یا از طُرُقِ تشبیه، استعاره و یا کنایه، صورت می‌پذیرد. جالب این‌که در مبحثِ «فنِّ بیان» نیز، روش‌های ایجاد وزن و موسیقی در «لحن» حایز اهمیت است؛ یعنی، اگر لحن را آهنگِ کلامی منظور کنیم، بیان، فنونِ فصاحت و بلاغت جهت آهنگین ساختنِ لحن است.

«فُرم و مُحتوا»ی بیانی در موسیقی دستگاهی ایران (۱)

راقمِ این سطور، پیش‌تر و در نوشتاری مجزا، کُلیاتی را درخصوصِ مبحثِ «“بیان” در موسیقی دستگاهی ایران» به‌رشته‌ی تحریر درآورد که در حُکمِ پیش‌نیازِ مبحث پیشِ‌رو است و بالطبع، نوشتارِ حاضر نیز بی‌نیاز از آن نخواهد بود. لذا، در بخش دیباچه (مقدمه)، اشاراتی مختصر از نوشتارِ پیشینِ نگارنده نَقل خواهد شد و در ادامه، “فُرم و محتوا”ی بیانی، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

بیشتر بحث شده است