با توجه به کمبود مثالهای فارسی بخشهایی از کتاب «نشانهشناسی موسیقی فیلم» نوشتهی «تورج زاهدی» (۱۳۸۸) خوانده، و اشاره شد؛ همانطور که در ابتدای کلاس گفته شد برداشت سطحی از نشانهشناسی به مفهوم تشخیص اینکه «چه چیز نشانهی چه چیز است» میتواند متنهایی را شکل دهد که از نشانهشناسی تنها تفسیر اولیهی نام فارسیاش را برخود دارند:
«نشانهشناسی موسیقی در حاجی واشنگتن
[…] در این فیلمها، علاوه بر سنتور […]، و نی و کمانچه […] و تار […]، از سایر سازهای موسیقی اصیل و سنتی ایرانی هم استفاده شده است؛ لذا این چند اثر بایستی در مقام ویژهای که شایسته آنهاست مورد بررسی قرار گیرند. زیرا نظام نشانهشناسی سازهای اصیل ایرانی را در بستر موسیقی فیلم، میسر ساخته و مواد لازم را در اختیار ما قرار میدهند.» (۱۳۸۸: ۱۹۱)
«نکتۀ جالبی که بر اهمیت والای مقام سنتور در موسیقی این فیلم دلالت میکند، این است که جز سنتور، هیچ یک از سازهای اصیل و کهنی که در اجرای موسیقی ردیفی و دستگاهی ایران به کار میروند، در ارکستراسیون فیلم شرکت ندارد. […] از این نظر میتوان تمام داشتهها و اندوختههای حکمی و متفکرانۀ دانش نشانهشناسی را به عنوان پشتوانۀ بسیار اطمینانبخشی برای شناخت منطق حضور و کاربرد ساز سنتور، در موسیقی متن فیلم طوقی، مورد استفاده قرار داد.»
در این فرازها که از فصل «نشانهشناسی سنتور» کتاب برگزیده شده به خوبی اشکال آن نوع تلقی از نشانهشناسی به چشم میآید؛ جز واژگانی تنها و جدا افتاده همچون «دلالت» و «نظام نشانهشناسی» که آنها هم یا در جایی غیر از معنای دقیقشان بهکار رفته یا همانطور به حال خود رها شدهاند و آوردن احکامی مانند: «سنتور و موسیقیاش نشانهی اصالت و قدمت شهر کاشان است» و از این قبیل که بدون نشانهشناسی (و با توسل به رایجترین تکنیکها در مورد موسیقی فیلم) نیز میسر بود، هیچ اثری از یک طرح نشانهشناسانه به مفهوم مورد بحث در این کلاس نیست.
در بخش پایانی این جلسه مدرس مانند دو جلسهی گذشته چند نمونه نقد و تحلیل به زبان انگلیسی از جمله «Schubert the Progressive: The Role of Resonance and Gesture in the Piano Sonata in A, D. 959» نوشتهی «رابرت هاتن» (۱۹۹۳)، و مجموعهی «Semiotics of Classical Music: How Mozart, Brahms and Wagner Talk to Us» نوشتهی «ایرو تاراستی» (کتابی در مورد نشانهشناسی موسیقی که برخی مثالهای تحلیلیاش از آثار موتزارت، بتهوون و واگنر برای هدف این درس مناسب بود) را مطرح کرده و بهطور بسیار مختصر به بیان ویژگیهای هر یک پرداخت.
برخی منابع
کوثری، مسعود (۱۳۸۲). “نشانهشناسی موسیقی پاپ (مردمپسند)“، نامه پژوهش فرهنگی، شمارهی ۵٫
Tarasti, E. (2012). Semiotics of Classical Music: How Mozart, Brahms and Wagner Talk to Us (Vol. 10). Walter de Gruyter.
۱ نظر