از خودتان بگویید؛ چطور به سمت موسیقی کشیده شدید.
مى توانم بگویم که یادم نیست چطور! موسیقى درونى ترین لایه ى حس و وجود من بود و شخصى ترین انتخاب. هرچند نمى دانم که با این حس عمیق چه کرده ام و چقدر موفق بوده ام. در خانه اى بزرگ شدم که انواع و اقسام سازها در آن بود به لطف برادرهاى بزرگ تر! ولى بازى کردن با سازها از بچگى عادت شد و بعدتر جنگ مقدارى رشته ى پیوندم با موسیقى را براى چند سالى گسست تا دوباره از ١۴ سالگى با تار آموختن را شروع کردم و بالاخره راضى شدم در ١٧ سالگى به کلاس آقاى ظریف بروم.
شما در زمینه ادبیات و موسیقی هم تحصیل کرده اید و هم فعالیت داشته اید، این دو رشته ظاهرا متفاوت مخل پیشرفت یکدیگر نبوده اند؟
من در موسیقى تحصیل نکرده ام. ادبیات فارسى خوانده ام و به نظرم آشنایى با ادبیات به جنبه هایى از موسیقى ام یارى رسانده. هرچند علاقه ى من در ادبیات بیشتر به سمت داستان گرایش دارد تا آن گوشه ى دیگرش که مثلا عروض و قافیه و وزن شعر باشد.
چطور شد در کنار نوازندگی تار به نوازندگی کوزه پرداختید؟
نمى توانم حتا براى لحظه اى فکر کنم که نوازنده ى کوزه یا دمام هستم. در تجربه هایى که با استادم حسین علیزاده داشتم، نقشى به عنوان همخوان در گروه آوازى معمولا ۴ نفره ى هم آوایان داشتم و چون نقشم بیشتر هماهنگ کردن گروه آوازى بود، در اجراها از یک ساز کوبه اى مدد مى گرفتم.
انتخاب دمام و کوزه در «راز نو» و «به تماشاى آب هاى سپید»، صرفا یک انتخاب شخصى بود که با مشورت و تایید آقاى علیزاده به گروه آمد. والا هیچ اتفاق خوبى هم براى دستانم نبود که آن سازهاى ناکارکننده ى دست را بنوازم!
حالا اگر به خاطر انتشار آن دو کار به نوازندگى این دو ساز شناخته شده باشم موضوع دیگرى است. خودم چنین تصورى ندارم براى آن ها حتا تمرین هم نکردم. کوزه اى که در به تماشا… زده ام یک کوزه ى معمولى نگهدارى ترشى ست که از میبد به ٢٠٠٠ ریال خریدمش….
ارزش و اهمیت کوزه را در میان سازهای کوبه ای کلاسیک، چه مقدار می دانید؟
گاهى براى بعضى اتفاقات، پشت دست خایانم، یکیش هم همین کوزه! اهمیت هر ساز در ارکستر به نقشى است که در ترکیب صدا و صدادهى ارکستر ایفا مى کند. شک بسیار دارم که کوزه، جز لاینفک کنونى ارکسترهاى بى دروپیکر و تجربى موسیقى ایرانى نقش ضرورى و حیاتى اى بتواند ایفا کند.
تقریبا مى توانم بگویم هیچ!
آیا اعتقادی به درجه بندی سازها دارید و یا هر وسیله ای که تولید صدایی داشته باشد را دارای شرایط دریافت عنوان «ساز» می دانید؟
هم به درجه بندى شان معتقدم و هم به گستره ى بى حد استفاده از ابزار در موسیقى تجربى.
از چه زمانی وارد کار آهنگسازی شدید؟
این علاقه ى همیشگى ام بود. از زمانى که موسیقى را شروع کردم مطالعه ام راجع به آهنگسازى هم شروع شد. چه ساختن براى ساز تخصصى ام چه براى ارکستر. تا قبل از تجربه ى اولم براى فیلم «ماهى ها عاشق مى شوند» براى چند تئاتر عروسکى و دو فیلم مستند موسیقى ساخته بودم. از حدود ١٣٧٣.
آیا در زمینه آهنگسازی هم از استادی استفاده کرده اید یا خودآموخته هستید؟
خود آموخته هستم و البته نه خیلى از این بابت خوشحالم و نه خیلى ناراحت!
بسیار موفق باشید آقای صمدپور عزیز