فرم و مشخصه های ملودی و هارمونی
آهنگهای فولک یا کلاسیک صرفاً یک ملودی ساده نیستند بلکه آکوردهایی دارند که در برخی موارد همراهشان
نوشته می شود. مثلاً در نمونه آهنگی که در مطلب قبل نمایش داده شدآکوردهای متنوعی
استفاده شده که به سرعت (تقریباً هر دو ضرب یکبار) عوض می شود و بدین ترتیب در یک
آهنگ ۲۰ میزانه حدود چهل بار آکوردها تغییر می کنند. به همین خاطر آزادی ملودیک این
آهنگها کمتر و محدود به آزادی هارمونیک است.
اما در بلوز آزادی هارمونیک
فدای آزادی ملودیک شده است. استفاده از تنها سه آکورد و تغییرات کم آنها ( ۷ـ۶ بار
در هر ۱۲ میزان) دست نوازنده را در نواختن سولوهای متنوع باز می گذارد. به همین جهت
ملودی های بلوز معمولاً از قبل نوشته (Composed) نیست و نوازنده سولوهای خود را به
صورت بداهه (Improvised ) می نوازد.
برای این کار هم باید تعدادی جملات
کوتاه (Lick) بداند تا بتواند همراه با آکوردهای مربوطه در هر بخش خاص از چرخه ۱۲
تایی به کار ببرد. اغلب نوازندگان صاحب سبک Lick های مخصوص به خود را دارند و سبک
هر نوازنده هم تا حدودی بستگی به Lick هایی دارد که از آنها بیشتر استفاده می کند.
مهمترین عاملی که به منسجم کردن این Lick ها و تبدیل آنها به یک آهنگ واحد
کمک می کند استفاده از اصول Phrasing و Articulation در سولوها است. Phrasing باید
به گونه ای باشد که هر عبارت (Phrase) زمینه را برای عبارت بعدی فراهم کند و به
روان بودن ملودی کمک نماید. در بلوز برای رسیدن به این هدف اغلب از روش سؤال و جواب
(Question & Answer) در درون سولو استفاده می شود. در هنگام سؤال (Question)
عبارتی نواخته می شود که بتدریج از نت پایه دور شود و حالت تعلیق و انتظار در
شنونده ایجاد کند. درجه پنجم گام در ایجاد این حالت نقش مهمی دارد. این انتظار
موسیقیائی با جواب (Answer ) برآورده می شود و عبارت بعدی دوباره به سمت نت پایه
حرکت می کند. به مثال ساده زیر توجه کنید:
موسیقی بلوز را در یک کلام می توان همین کشاکش دائمی ملودیک
دانست که با طرح سؤال و ایجاد تنش (Tension) شروع می شود و با دادن جواب به رفع تنش
منجر می شود. هر چه این تنش ملودیک بیشتر باشد موسیقی مورد نظر درگوش شنونده بیشتر
حالت Bluesy به خود می گیرد.
راه دیگر Bluesy کردن ملودی استفاده از
«نتهای آبی» (Blue Notes) است. این نتها جزو نتهای آکورد نیستند و با آن ناهماهنگ
یا متنافر (dissonant) هستند. به همین جهت حالتی از بیقراری و تنش در شنونده بر می
انگیزند که تنها با برگشتن به نتهای همان آکورد بر طرف می شود.
مهمترین این نتها در یک گام ماژور فواصل سوم بمل (flatted 3rd)
، پنجم بمل (flatted 5th) و هفتم بمل (flatted 7th) هستند با این نتها می توان یک
«گام بلوز » (Blues Scale) تشکیل داد. اگر بخواهیم گام بلوز را با گام ماژور مقایسه
کنیم باید بگوییم که گام بلوز از هفت نت تشکیل می شود که در آن فواصل دوم و ششم حذف
می شوند، فواصل سوم و هفتم بمل می شوند و یک فاصله پنجم بمل هم به نتهای گام اضافه
می شود.
برای مثال اگر گام سل ماژور (G Major Scale) به شکل زیر باشد
:
G A B C D E F# G
گام سل بلوز (G Blues Scale) به
صورت زیر خواهد بود:
G Bb C Db D F G
همان طور که می بینید تنها دو نت
پایه (Root) و نمایان ( Dominant) که درجات اول و پنجم گام ماژور می باشند، بین گام
سل بلوز و آکورد I (سل ماژور) مشترک هستند و سایر درجات گام بلوز با نتهای آکورد I
ناهماهنگ یا متنافر (Dissonant) هستند.
مزیت گام بلوز این است که می توان
آن را برای نواختن سولو در کل ساختار ۱۲ تایی بلوز بکار برد چون با هر یک از
آکوردهای I و IV و V دو نت مشترک دارد که یکی از آنها نت پایه آکورد مورد نظر است.
مثلاً اگر تنالیته آهنگ سل ماژور باشد، گام سل بلوز با آکوردI در نتهای D وG مشترک
است، در آکورد IV با نتهایC وG و در آکورد V با نتهای F و D اشتراک دارد.
به این ترتیب درحالی که ریتم زمینه در قالب استاندارد ۱۲تایی ادامه پیدا می
کند، نوازنده سولو می تواند در هر آکورد با نواختن نتهای آبی (Blue Notes ) تنش
ایجاد کرده و با کمک نتهای مشترک ( به ویژه نت پایه ) تنش حاصله را فرو نشاند. به
یک نمونه از سولوی هارمونیکا با اجرای David Barrett توجه کنید:
آهنگی که شنیدید بیشتر ویژگیهای اصلی بلوز را در خود
گنجانده است:
با یک Riff یا Hook جذاب (به صورت G-F-G) شروع می شود و پس از
حدود ۱۴ ثانیه سولوی اصلی در میزان آخر Turnaround چرخه قبلی شروع می شود و یک چرخه
کامل ۱۲ تایی را طی میکند. در چرخه دوم (که از ثانیه ۳۹ شروع می شود) نوازنده سولو
زمانی را که در آکورد I سپری می کند به ۸ میزان افزایش داده (تا ثانیه ۵۴) تا مجال
بیشتری برای بداهه نوازی داشته باشد و بقیه چرخه را به صورت استاندارد ادامه می
دهد. در واقع چرخه دوم به شکل ۱۶ تایی درآمده است.
دقت کنید که قسمت V-IV-I
Transition چرخه دوم (از ثانیه ۶۲ تا ۶۸) تقریبا به طور کامل با نتهای تریپلت
(Triplet) اجرا شده که از مشخصات بارز بلوز است. در پایان سولو هم نواختن Hook از
سر گرفته می شود. ریتم آهنگ ۴/۴ است و نوازنده نتهای چنگ (۱/۸) را به شکل سوئینگ
بیان می کند. از نتهای آبی (Blue Notes) هم در آن زیاد استفاده شده است. این آهنگ
را می توان نمونه کلاسیک سبک Chicago Blues دانست.
نکته مهمی که باید متذکر
شد این است که گام بلوز بسیار شبیه گام مینور پنتاتونیک است و برخی آن را با گام
بلوز اشتباه می گیرند. مثلاً گام سل مینور پنتاتونیک به شکل زیر است: G Bb C D F G
این گام از شش نت تشکیل شده که همگی با گام بلوز مشترک است ولی فاصله پنجم
بمل (flatted 5th ) {نت Db در اینجا} را ندارد و به همین جهت نمی توان آن را گام
بلوز دانست چون این نت یکی از مهمترین نتهایی است که برای ایجاد تنش در بلوز بکار
می رود.
در پایان باید گفت که فواصل دوم و ششم گام ماژور هم گاهی در نواختن
سولوها بکار می رود و می توان آن ها را جزئی از یک گام بلوز بزرگتر (Extended Blues
Scale ) قلمداد کرد. فاصله دوم ( نت Aدرگام G ماژور) عمدتاً به عنوان درجه پنجم
آکورد Vکاربرد دارد. از فاصله ششم ( نت E در گام G ماژور) هم با توجه به صدای
شادتری که دارد گاهی استفاده می شود تا فضای سولو خیلی تیره و غمناک نباشد.
۱ نظر