برای معرفی ارکستر از ابتدایی ترین نوع آن در تاریخ این بحث را آغاز کردیم و به صورت اجمالی با تحولات مهم آن تا قرن حاضر آشنا شدیم؛ در ادامه این مبحث به این موضوع می پردازم که چند نوع ارکستر داریم و هر کدام چه زیر گروه هایی را در بر گرفته و جزئیات هر کدام از آنها به چه صورت است، برای این منظور و با توجه به اینکه معمولآ برای تفکیک انواع ارکستر از دو جنبه سازبندی و تعداد نوازندگان این مسئله بررسی می شود، بحث را پی میگیریم.
با این دیدگاه و در یک نگاه کلی میتوان دو نوع ارکستر داشت، ارکستر با تعداد نوازندگان بیش از ۴۰ نفر یا ارکستر سمفونیک و دیگر ارکستر که اعضای آن زیر چهل نفراست، که به دسته دوم (کمتر از چهل نفری) ارکستر مجلسی میگویند؛ در مرحله بعدی هر کدام از این دو دسته را به زیر مجموعه هایی بر حسب سازبندی و تعداد افراد آنها می توان تفکیک کرد
.
در ارکستر می توانیم تقسیم بندی برای گروه های به ترتیب با اعضای کمتر به بالاتر را این طور بیان کنیم:
۱ – موسیقی مجلسی، ۲- ارکستر زهی، ۳- ارکستر مجلسی و ۴- ارکستر سمفونیک؛
دسته های سازی و آوازی و کورال و…؛
ناگفته پیداست که گروه بزرگتر می تواند یک گروه کوچکتر را شامل شود بنابر این در این تقسیم بندی مثلآ موسیقی مجلسی جزئی از ارکستر مجلسی است و الی آخر.
در این بخش به موسیقی مجلسی بیشتر پرداخته و در ادامه سعی میکنم بحث ارکسترهای بزرگ را به تفصیل داشته باشم.
نام موسیقی مجلسی – آثار مجلسی – برای بیشتر دوستداران آثار زیبای کلاسیک نامی آشناست، از لحاظ هنری نیز به عنوان یک بخش غنی در موسیقی کلاسیک شناخته میشود که بیشتر آهنگسازان بزرگ در آن به خلق آثار پر عظمت و ماندگار مبادرت کرده و آن را به حد کمال رسانده اند.
تاریخ رسمی شکل گیری این ارکستر را میتوان در قرن شانزدهم جستجو کرد یعنی زمانی که ارکستر شخصی پادشاه فرانسه بوجود آمد که متشکل از بیست و دو نوازنده ویلن و دوازده نوازنده سازهای بادی بودند و در پی آن موسیقی دربارهای کوچک راه یافت و در نهایت این مسئله تا بدانجا پیش رفت که در بین طبقه اشراف دارا بودن ارکستر یکی از ملزومات در روابط اجتماعی به حساب آمد و کم کم موسیقی در گروهای کوچک و نچندان بزرگ در زندگی مردم آن زمان جای گرفت. در سال ۱۷۳۰ کنسرت های عمومی از اروپا به آمریکا راه یافت و در ابتدا در بوستون و سپس در نیویورک روی صحنه رفت.
در آن دوران وسعت هر کنسرت وابسته به فضای اختصاصی برای ایشان بود و از آنجایی که این نوع ارکستر برای اجرا در محل های کوچک ترتیب داده شده و میتوان آن را در سالنهای نچندان بزرگ پیاده سازی کرد به آن ارکستر مجلسی می گویند.
اجرای این نوع آثار به اندازه ارکستر های سمفونیک نیاز به تشکیلات و آماده سازی مکانی برای مجریان طرح و همچنین هماهنگی ها و استرسهای مرتبط با جمعیت زیاد برای اعضای ارکستر را به همراه ندارد؛ با این تعاریف بدیهی است که توانسته جایگاه خوبی را در موسیقی به خود اختصاص دهد، چرا که در عین کمال به اقل امکانات اجرایی نیازمند بوده و هم قدرت جذب و راضی نگه داشتن مخاطب عام و هم حرفه ای را داراست.
ناگفته نماند که یک ارکستر مجلسی پیشرو حتی میتواند چیزی بین چهل تا پنجاه نفر را هم شامل شود ولی خب در واقعیت، بیشتر ارکستر های مجلسی به این تعداد نمیرسند و در کل به ارکسترهایی که تعداد نوازندگان آن حداقل تعداد است، معمولآ ارکستر مجلسی گفته می شود؛ در توضیح باید اضافه کرد که منظور از حداقل اعضا این است که تقریبآ برای هر ساز، یک نوازنده وجود دارد و مانند ارکستر سمفونیک دسته نوازدگان برای هر ساز در آن تدارک دیده نمی شود.
برای آشنایی با بزرگان موسیقی مجلسی باید دانست که از هایدن بعنوان پدر موسیقی مجلسی نام برده می شود، نه از آن جهت که تعداد هشتاد و سه کوارتت را توانسته در کارنامه هنری اش ثبت کند بلکه دلیل واقعی این امر در این است که هایدن توانست با آثاری که خلق کرده، موسیقی مجلسی را آن طور که شایسته است، معرفی کند و موسیقی مجلسی را به واقع تعالی بخشد؛ شاید با اشاره به این مطلب که موتزارت شش عدد از شاهکارهایش را که در قالب کوارتت تصنیف کرده بود به هایدن اهدا می کند، بتوانیم عظمت او را در این عرصه بهتر درک کنیم.
اما اگر بخواهید نام پرکارترین هنرمند برای موسیقی مجلسی را بدانید، بوچرینی (Luigi Boccherini ) که ۹۳ کوارتت و ۱۲۵ کوینتت بعلاوه یک منوئه را توانسته تصنیف کند، لقب پر کارترین هنرمند موسیقی مجلسی را به خود اختصاص داده. از آهنگسازان مشهوری که سهم بسزایی در پیشبرد و خلق آثار ماندگار در این زمینه را دارند می توان از بتهون، برامس، شوبرت، مندلسون، شومان، موتزارت، چایکوفسکی، دورژاک، هندل و دبوسی نام برد.
برای توضیح ارتباط و شناخت اعضای ارکستر از یکدیگر، توجه داشته باشید ممکن است پارتیتور نویسی برای یک گروه به صورت عالی و بدون نقص باشد به طوری که وظیفه هر نوازنده دقیقآ مشخص شده باشد و نوازندگان هم از لحاظ تئوری هیچ کوتاهی در اجرا نداشته باشند، با این حال موقع اجرا اعضای گروه نتوانند در نهایت یک حس مشترک را القا کنند! لذا اینکه اعضا باید شناخت کافی از یکدیگر از لحاظ دیدگاه فکری و تکنیکهای شخصی و نوع بیان داشته باشند تا بتوانند در نهایت اجرای موفقی داشته باشند.
شاید در ابتدا از تعریف ارکستر مجلسی این طور استنباط بشود که تصنیف برای ارکستر مجلسی باید راحتتر نسبت به ارکسترهای بزرگ باشد اما واقعیت اینطور است که ساخت آهنگ برای ارکسترهای کوچک به مراتب سنگینتر و پیچیده تر از کارهای بزرگ است چرا که در ارکسترهای کوچک هر کدام از بخشها یک بخش پایه ای محسوب شده و انگار تمام سازها در حال اجرای رول اصلی هستند و در عمل این کار نیاز به تخصص و مهارت ویژه در رنگ آمیزی و فرم و در عین حال تسلطی تام به هارمونی و مقوله پولیفونی و کنترپوان و دیگر عوامل ارکستراسیون دارد، چرا که اندکی کوتاهی در ساخت یا اجرای آن به صورت یک اشتباه پر سرو صدا و وحشتناک پدیدار می شود.
اما برای اینکه بتوانیم یک قطعه مجلسی را به صورت شایسته تحلیل کنیم باید در عین اینکه جزئیات مربوط به آن اعم از شناخت دسته های موسیقی مجلسی و جزئیات مربوط به آنها را می دانیم، هنگام شنیدن موسیقی مجلسی باید با بهترین شیوه های شنیداری آشنا باشیم که در قسمت آینده در این مورد این مباحث بیشتر می خوانید.
جدا از اینکه در موردگروه های مجلسی صحبت کردید ممنون.ما واقعا به این نوع گروه ها نیازمندیم.
من واقعا نمیدونم چرا بیشتر صندلی های گروه پارسیان در اجرای فجر خالی بود و این تاسف زیادی داره
به نظر من ارکستر مجلسی اکراین در جشنواره موسیقی فجر به رهبری یوسیپ فرانتس یک نمونه ارکستر مجلسی کامل بود
ey valah dametn garm
mikhastam bebinam az orkestre majlesi mishe dar moosighiye matne namayesh niz estefade kard mamnoon
خیلی ممنون