۱۲- در اینجا به نوشته شما در مورد دیدار با آقای شجریان می پردازم: شما فرمودید سازی که ایشان ساخته اند از چوب گردو بوده است. به نظر شما چوب گردو با وجود چگالی و وزن بالایی که دارد، مناسب برای کاسه رزونانسی است؟ شما خوب می دانید که سازگرهای ایرانی با اینکه از آکوستیک اطلاع چندانی ندارند ولی به جز دسته ساز که نیاز به چوبی دارد که فقط محکم باشد هیچ وقت برای کاسه رزونانس سراغ گردو نمی روند؛ تنها سازی که کاسه آن را از چوب گردو می سازند سنتور است که نوع ارتعاش آن و وزنی که روی صفحه آن است به کلی با ویولون متفاوت است (ضمنا سنتور را هم با چوبهای دیگری مثل آزاد، افرا، توت می سازند)
گفتید این ساز روزنه خروجی صدا دارد! اصلا آیا منطق صدادهی در ساز پوستی و ساز چوبی (که صدای آن از روزنه های خروجی خارج می شود) یکی است که آنها را ترکیب کنیم؟ مثلا کاسه تار را سوراخ کنیم صدای تار بهتر می شود؟ آیا می دانید منطق آکوستیکی در یک ساز دو پوسته مثل تار که این ساز نیز از آن تقلید شده چیست؟ در جای دیگر گفتید خروجی صدا از صفحه زیر است! این ایده بر اساس چه منطق آکوستیکی استوار است؟ به نظر شما منطقی است که یک ساز به سمت زمین ارتعاشش را منتشر کند؟
۱۲- بنده اطلاع دارم که انتخاب روزنه های خروج صدا بر چه مبنایی باید استوار باشد (در ویلن که شکافهای اف شاهکار فیزیک هستند). خود من یکی از انتقاداتی که به این ساز دارم، همین روزنه های زیر ساز است که قصد دارم با استاد مطرح کنم ولی با اینکه فرمودید به سمت زمین مخالفم . “روزنه در زیر ساز” معنایش لزوما “به سمت زمین” بودن نیست.
۱۲- بنده از تصویر ساز اینطور حدس زدم، چون صفحه زیر آن به سمت زمین بود!
۱۲- اگر کسی پشت به شما صحبت کند قطعا صدای او را می شنوید چون بالاخره هوا ارتعاش را به صورت کم توانی به گوش شما می رساند ولی اگر آن شخص رو به شما صحبت کند، دیگر کیفیت صوت بسیار بالاتر خواهد رفت؛ روزنه های ساز هم همین نقش را دارند، اگر ویولون را وارونه بگیرید و سیم هایش را مرتعش کنید، صدای ویولون شنیده می شود ولی صوت را با افت کیفی زیادی خواهید شنید. پس در تمام سازها باید سعی شود، جهت حرکت ارتعاش با تمام توان به سمت گیرنده پیشروی کند نه خلاف جهت آن.
۱ نظر