دوم آن که استفاده از نگارش و اجرای از روی آن، برای به خاطر آوردنِ خطوط کلی آثار موسیقی ایرانی است. چنانچه کارگان (رپرتوار) موسیقی ایرانی را منحصر به ردیف خاصی ندانیم و کلیه چهار مضرابها، پیش درآمدها، تصانیف، رِنگها و سایر قطعات معتبر ساخته شده توسط اساتید مسلم موسیقی ایرانی را همراه با ردیف، جزو کارگان موسیقی ایرانی بدانیم، متوجه خواهیم شد که حجم بسیار بالایی از گوشه و قطعه را در اختیار داریم و هیچ کس نمی تواند این حجم مطلب موسیقیایی پیچیده را کامل و بدون نقص از بر داشته باشد. راه حل سریع و آسانِ به خاطر آوردن قسمتهای مختلف کارگان، استفاده از نتِ نگارش یافته آن مطالب است که مسلما نگارش دقیق تر و کامل تر، کارآمدتر هم هست. لازم به ذکر است که در این مورد میتوان از اجرای مواد کارگان، موجود بر روی حاملهای صوتی، هم استفاده کرد.
دلیل دیگر استفاده از نگارش موسیقی، آموزش در سیستم های تلفیقی است به منظور تربیت آهنگسازان و نوازندگان ویرتئوز برای ساخت و اجرای آثار متأخر در روی صحنه با ارکستر یا در استودیوهای ضبط موسیقی.
«ما امروز در ایران به نظام های آموزشی مختلفی در موسیقی نیازمندیم. با توجه به واقعیت ها، سلیقه ها و زیبایی شناسی های مختلف، این سه نظام آموزشی پیشنهاد می شود: آموزش موسیقی و سازهای غربی با تکیه بر نظام آموزشیِ همان موسیقی و برای اجرایِ همان موسیقی، آموزش موسیقی تلفیقی (ایرانی و غربی) برای پرورش موسیقیدانانی که پاسخگوی نیازمندی های روز باشند، آموزش شفاهی و سینه به -سینه موسیقی سنتی ایرانی با روش متفاوت با روش هنرستان ها و دانشگاه ها» (درویشی/۱۳۸۲، ۷۲). درضمن نباید از یاد برد که «اگر میرزاعبدالله امروز زندگی می کرد، نت را یاد می گرفت، با موسیقی دیگر کشورها آشنا می شد. موسیقی را از لحاظ عملی و نظری مورد بررسی قرار می داد، مقاله هم می نوشت. » (کیانی۱۳۸۴: ۱۶).
نارسایی ذاتی نت
«ثبت موسیقی با استفاده از علائم الفبایی قدمت زیادی دارد. قدیمی ترین نمونه های ثبت موسیقی تا حدود تحقیقات کنونی در فرهنگ بابل، یهودیت کهن، فرهنگ ودایی، مصر و یونان باستان و سایر فرهنگ ها وجود داشته است. موسیقی این فرهنگ ها ظاهراًًً با استفاده از علائم الفبایی رایج ثبت می شده است. فرهنگ اسلام نیز از حروف الفبا به منظور ثبت موسیقی بهره برداری کرده است. مسلماً فرهنگ-هایی که فاقد هرگونه علائم الفبایی به منظور خواندن و نوشتن هستند هیچ گونه خط موسیقی هم ندارند. پشتوانه سنت موسیقی این فرهنگ ها حافظه است. درواقع هدف اصلی ثبت موسیقی های غیرغربی، یادآوری دوباره ملودی هاست زیرا این موسیقی ها صرفاً قابل استماع اند و نه ثبت. به همین دلیل، آوانویسی آنها با استفاده از قواعد نت نویسی (نوتاسیون) معمول در اروپا از جانب تعدادی از محققین مردود شناخته می شود.
کورت زاکس معتقد است که ثبت موسیقی مشرق زمین با استفاده از پنج خط حامل به نحوی که در نوتاسیون غرب رواج دارد، به همان اندازه فریبنده است که شعر و ادبیات مشرق با استفاده از الفبای غرب. یک ملودی سیامی که فاقد فاصله تعدیل یافته دوم (چه کوچک و چه بزرگ) است به هیچ وجه نمی تواند به وسیله پنج خط حامل مشخص گردد، مضافاً بر این که نوتاسیون معمول غرب اصولاً قادر نیست ترکیبات با کیفیت های صوتی مثل ارتعاش، لغزش، ارائه غیر طبیعی صوت و غیره را که گاهی بیشتر از استروکتور ملودی اهمیت دارند نشان دهد. استفاده از نوتاسیون معمول در غرب موجب می شود که ظرایف و ویژگی های فرم های موسیقی فرهنگ های غیر غربی که قابل ثبت نیست، به صورت خصایصی بی اهمیت جلوه کند.
۱ نظر