موریس راول این بیعدالتیِ موجود در نادیدهگرفتنِ (یا بهگفتهی راول «کشتن با سکوت») تأثیر شگفتانگیز گریگ بر آهنگسازان پس از او مانند «دبوسی»، «سیریل اسکات» (۱) و استراوینسکی را حس میکرد. دلیوس (۲) ماجرایی که در پایان قرن نوزدهم صورت گرفته بود را بدینشکل تعریف کرده بود: «او با راول و چند آهنگساز دیگر فرانسوی با هم بودند و صحبت به ریشههای موسیقی مدرن فرانسه کشیده میشود و همان بیانیههای تکراری باز هم مطرح شد؛ این موسیقی در آثار کوپرن (۳) و رامو (۴) ریشه دارد.» در این زمان دلیوس نتوانست این حرف را به زبان نیاورد که: «هی آقایان، موسیقی مدرن فرانسه تنها عبارت است از موسیقی گریگ بهاضافهی پرلود پردهی سوم تریستان!» که روال هم در جواب میگوید: «حقیقت دارد؛ ما همیشه نسبتبه گریگ ناعادلانه قضاوت کردهایم.»
البته بیش از هر چیز، زیباییشناسی ناعادلانهی مردم نروژ بر دوش گریگ سنگینی میکند؛ سه اثری که بهنظر گریگ بهترین آثار کل زندگی او بودند تقریباً اصلاً در نروژ مخاطبی نداشت: آلبوم «برای گروه کُر مرد اپوس۳۰» (۵)، «چهار رقص سمفونیک» (۶) و «گمشده در تپهها برای صدای باریتون، دو هورن و ارکستر زهی » (۷)
گریگ پس از ازدواج با یکی از بستگانش بهنام «نینا هاگرپ» (۸) در سال ۱۸۶۷ و تولد دخترشان «الکساندرا»، نخستین و ماندگارترین شاهکارش، یعنی «پیانو کنسرتو در لا مینور» را در توفانی از الهام نوشت. او مصمم بود تا با نخستین قطعهی ارکسترالش به موفقیت و شهرت جهانی دست یابد. پیانو کنسرتو، موفقیتی آنی بود و بسیاری امیدوار بودند که گریگ دومین کنسرتو خود را نیز بنویسد، ولی او هیچگاه تصمیم به انجام این کار نگرفت.
در سالهای ۱۸۷۴ تا ۱۸۷۶ گریگ موسیقی نمایشنامهی «پرگنت» اثر «ایبسن» را به درخواست خودِ نمایشنامهنویس ساخت. موومان آغازی، «صبح» (۹) و در «کاخ سلطنتی شاه کوهستان» (۱۰) به بخش مهمی از رپرتوار ارکسترها تبدیل شده است و در بسیاری از تبلیغات تلویزیونی نیز بارها استفاده شده است. در سال ۱۸۸۵ گریگ و خانوادهاش در تروهاوگن در نزدیکی برگن ساکن شدند؛ جایی که گریگ بیست سال بعدی عمرش را نیز سپری کرد. او قطعهی پیانوی خود با نام «روز عروسی در تروهاوگن» را که از قطعات عاشقانه گرفته شده است به مناسبت بیستوپنجمین سالگرد ازدواجش با نینا ساخت. در سال ۱۸۹۴ دانشگاه کمبریج مدرک دکترای افتخاری به گریگ اعطا کرد. درست پس از تمامشدن مراسم، گریگ بهسرعت به ادارهی پست رفت و تلگرافی به یکی از دوستانش که پزشک و هم فامیل او بود فرستاد و تلگراف را به نام «دکتر گریگ» امضا کرد.
در سال ۱۹۰۶ آخرین ساختهاش را بهنام «چهار سرود» (۱۱) تکمیل کرد و بهدلیل احساس ضعف جسمی شدید، به محیط نسبتاً آرام هتلی در کریستیانا پناه برد. او در آستانهی سفر به بریتانیا، در پاییز ۱۹۰۷، در اثر حملهی قلبی شدید، کمی پس از رسیدن به بیمارستان درگذشت.
پی نوشت
1- Cyril Scott
2- Delius
3- François Couperin
4- Jean-Philippe Rameau
5- The Album for Male Chorus Op.30
6- Four Symphonic Dances
۷- Den bergtekne
8- Nina Hagerup
9- Morning
10- In The Hall oOf The Mountain King
11- The Four Psalms
مجله هنر موسیقی
۱ نظر